به گزارش حلقه وصل، نشست معرفی و بررسی کتاب «به سوی ابدیت» نوشته زینب بیش بهار در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. این کتاب، براساس زندگی سرلشکر شهید مدافع حرم حاج عبدالرسول استوار محمودآبادی نوشته شده و شامل خاطراتی درباره این شهید به روایت نزدیکان و اطرافیان اوست.
در ابتدای این جلسه، علی الله سلیمی کارشناس ادبی به معرفی این کتاب پرداخت. وی در این باره گفت: این کتاب درباره شهید عبدالرسول استوار محمودآبادی است؛ شهیدی که کمتر دربارهاش شنیدهایم و این موضوع به دلیل کمادعایی اوست، اما وقتی کتاب را میخوانید با خود فکر میکنید که چه قدر دیر این شهید را شناختهاید. در این سالها درباره شهدای زیادی کتاب نوشته شده است و شاهد شکلگیری ژانری با عنوان ادبیات مقاومت و پایداری بودهایم.
وی ادامه داد: اگر به کتابهای چاپ شده در سالهای اخیر توجه کنیم میبینیم که بخش قابل توجهی از آنها درباره افرادی است که از جان خود گذشتند تا ما امروز سرافراز باشیم. اکنون نوبت به ما رسیده است که یاد و خاطره آنان را گرامی بداریم.
این کارشناس کتاب با اشاره به محتوای کتاب «به سوی ابدیت» گفت: کتابهایی که در موضوع دفاع مقدس نوشته میشوند، در ۲ دسته جای میگیرند؛ دسته اول آنهایی هستند که توسط یک نویسنده نوشته شدهاند و دسته دوم را محققین و پژوهشگران مینویسند. کتاب «به سوی ابدیت» به قلم یک نویسنده نوشته شده است. دقت داشته باشید که محققین کسانیاند که براساس اسناد پیش میروند و برای هر مطلبی که در کتاب میآورند، یک سند درج میکنند. در حقیقت، مستندنگاری ویژگی اصلی کار آنها است. در نقطه مقابل، نویسندگان یک سری اطلاعات را مطالعه کرده و سپس با قلم خودشان، آن فرد یا ماجرا را روایت میکنند. به همین دلیل کتاب «به سوی ابدیت» مستندنگاری نیست، اما سرشار از احساس و ادبیت است.
سلیمی درباره فصول این کتاب گفت: این کتاب در ۳ فصل نوشته شده است؛ فصل اول روایت زندگی شهید در سالهای اخیر عمر اوست. فصل دوم، درباره زندگی گذشته شهید است و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی او را روایت کرده است. این فصل خیلی تند مرور میشود. در فصل سوم دوباره به زمان حال او برمیگردیم. برهمین اساس، بخش مهمی از کتاب به زندگی سالهای پایانی شهید برمیگردد. این اتفاق در حالی است که شهید محمودآبادی مسئولیتهای مهمی را در دوران دفاع مقدس و پس از آن داشته و باید با طمأنینه بیشتری روایت میشدند. به نظرم حُسن کتاب این است که باعث میشود ما با زندگی شهید آشنا شده و درباره او بیشتر تحقیق کنیم.
در بخش دیگری از این جلسه، «حبیب الله استوار» برادر شهید عبدالرسول استوار محمودآبادی و فرزند آن شهید، «محمدامین استوار محمودآبادی» صحبت کرده و به بیان خاطراتی پرداختند.
برادر شهید عبدالرسول استوار محمودآبادی در سخنانی بیان داشت: ابعاد شخصیتی حاج رسول، بسیار زیاد است و قطعاً در یک کتاب نمیگنجد. به همین دلیل، فکر میکنم که لازم است آثار دیگری ناظر بر بخشهای دیگر از زندگی و فعالیت شهید نوشته و منتشر شود.
وی ادامه داد: آقا امین، پسر شهید محمودآبادی زودتر از پدرش به سوریه رفت. خیلیها در فضای مجازی حرف از «آقا زاده» میزنند، اما او واقعاً اینگونه نبود و حتی زودتر از پدرش نیز به سوریه رفت. این موضوع بیانگر شخصیت خاص شهید محمودآبادی است. او با اینکه پسرش را بسیار دوست دارد، اما برای دفاع از حرم به میدان میفرستد. از سویی دیگر، برادرم به شدت دوربینگریز بود و فیلمهای بسیار کمی از او داریم.
فرزند شهید استوار محمودآبادی نیز گفت: حاج رسول همراه با گمنامیاش، آدم خوشنامی بود. کسانی که او را میشناسند میدانند که حاج رسول فرد خلاق و مبتکری بود.
وی با اشاره به طرحهای ابتکاری شهید استوار محمودآبادی گفت: حاج رسول مرد اولینها بود. او در دفاع مقدس، برای اولین بار گردانهای شناسایی متعدد ایجاد کرد تا از صحنه نبرد، اطلاعات دقیقی داشته باشد. سپس قرارگاههای دیگر نیز از او الگو میگیرند و همین روند را در پیش میگیرند. او کسی است که آموزش را به داخل یگانهای سپاه میبرد. از سویی دیگر، به نیروی زمینی سپاه رفته و با تشکیل نیروی ویژه قرارگاه صابرین سپاه یکی از توانمندترین و مقتدرترین یگانهای نظامی را ایجاد میکند. این یگان در مأموریتهای مختلفی در داخل و خارج کشور حضور داشته است.
وی افزود: طرح قرارگاه مدینه نیز از سوی حاج رسول اجرا شد و همین قرارگاه در برابر حمله آمریکاییها به جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۲ ایستادگی کرد. در همان زمان، آنان به عراق حمله کرده بودند و میخواستند به ایران نیز حمله کنند، اما به ابتکار حاج رسول جلوی این کار گرفته شد. حاج رسول اولین شهر موشکی جمهوری اسلامی را همراه با شهید حسن طهرانی مقدم در آنجا ساخت. او همچنین اولین طرحهای امنیت مردمپایه برای مرزهای ایران را او در قرارگاه حمزه ریخت.