به گزارش حلقه وصل، جبهه التحریر احواز در سال ۱۳۴۰ شمسی در خوزستان پس از اوجگیری حرکت ناسیونالیستی و استقلال طلبانه در مصر به رهبری نهضت جمال عبدالناصر ایجاد شد.
این سازمان در همان آغاز با عدم مشروعیت سیاسی در میان خوزستانیها اعم از هر قومیتی که شکی نداشتهاند که ایرانیاند مواجهه شد و به سمت کشورهای بیگانه از جمله عراق تمایل پیدا کرد. اما این سازمان تروریستی ۲ سال بیشتر نتوانست در ایران فعالیت کند و در سال ۱۳۴۲ با نفوذ ساواک، اعضای این سازمان دستگیر و عدهای به حبس طولانی مدت محکوم و عدهای نیز اعدام شدند. باقیمانده حزب به کشور عراق فرار کردند و عراق توانست این گروه را به نفوذی حزب بحث تقلیل دهد. تا بعدها بتواند در موقع لزوم از این عناصر در راستای فشار به ایران استفاده کند.
چهار سال قبل از انقلاب اسلامی عراق در سال ۱۹۷۵ با ایران قرارداد الجزایر را امضا کرد و روابط ایران و عراق به سمت بهبود رفت و زمینه فعالیت جبهه التحریر در عراق از بین رفت و برخی از اعضای این حزب به سایر کشورهای خلیج فارس کوچ کردند.
جبهه التحریراحواز پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تاکید بر عدم مخالفت با جمهوری اسلامی سازمان خویش را منحل کرد. اما اندکی بعد این جبهه به دلیل وابستگی به کشور عراق و سعی حزب بعث بر استفاده از نابسامانی اوضاع که در ایران پس از انقلاب پیش آمده بود استفاده از حرکت قومی در ایران را فعال کرد. به عنوان نمونه میتوان از غائله خلق عرب از اسفند ۵۷ تا آبان ۵۸ نام برد و پس از آن به سمت حرکت انفجاری لولههای نفت پیش رفت.
عراق که در پی جدایی خوزستان بود به مرکز گروه تجزیه طلب خوزستان تبدیل شد. زمینه برای فعالیت دوباره حزب التحریر را با کمک تسلیحاتی و آموزش نظامی فراهم کرد. تا جایی که سازمان حزب سیاسی خلق عرب از دل این حزب در سال ۱۳۵۸ بیرون آمد و سعی کرد مردم خوزستان را به دو گروه عرب و غیرعرب تقسیم کند.
هدف اصلی این سازمان تشدید مسئله قومیت عربی بود. برای دستیابی به این هدف شعارهایی مانند مصرف اولیه درآمد نفت در استان و عرب بودن مسئولین و مدیران سیاسی را مطرح کرد. عناصر این سازمان متشکل از شیوخ وابسته، ساواکی ها و عوامل رژیم سابق بودند.
غائله سازمان خلق عرب در سال ۱۳۵۸ حرکت قومی را ایجاد کردند و هدف خود را کسب خودمختاری خوزستان با نام مجعول عربستان عنوان نمودند و در هنگام جنگ جبهه التحریر با سازماندهی مجدد همگام با ارتش بعث عراق درگیر جنگ تمام عیار با جمهوری اسلامی ایران شد.
تاریخچه حرکت گروههای تجزیه طلب
تنها یک روز پس از انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اولین گروه تجزیه طلب در ترکمنصحرا با حمله به شهربانی گنبد نیروهای حاضر در پاسگاه را خلع سلاح کردند. این اولین و آخرین غائله گروههای تجزیه طلب در ایران نبود. گروه تجزیه طلب ترکمن در این کار با گروه فداییان خلق و یک کشور بیگانه مشارکت داشت. این غائله یک سال کشید تا ختم به خیر شود.
یک روز پس از آغاز فعالیت ترکمن صحرا در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ ، گروههای تجزیهطلب کرد نیز غائلهای را ایجاد کردند که در نهایت صبح ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ امام خمینی اعلامیه تاریخی را صادر میکنند و فرمان میدهند که ارتش باید در عرض ۲۴ ساعت خود را به پاوه برساند و ضدانقلاب را قلع و قمع کند. این غائله با فرمان امام به پایان میرسد.
ناآرامیها در خوزستان
روز دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ سخنگوی دولت موقت پشت میکروفون قرار میگیرد و خبری را براساس اطلاعاتی که به دولت رسیده است اعلام میکند. گویا توطئه جدیدی که از خارج مرزهای کشور هدایت میشود، در راه است. بعد از وقایع گنبد نوبت خوزستان است. دریادار احمد مدنی، استاندار خوزستان در مصاحبهای به تایید سخنان سخنگوی دولت میپردازد و میگوید: «عدهای از ضدانقلابیون پول در اختیار ایادی خود گذاشتهاند تا با تقسیم آن بین کارگران خوزستان آنان را وادار به تحصن و اعتصاب نمایند».
۱۹ روز پس از سخنان سخنگوی دولت موقت در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه ۵۸ گروه ۳۰ نفره از اعزای خلق عرب مسلمان به تهران میآیند تا با مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت به گفتوگو بپردازند. این گروه قبل از مذاکره در مصاحبهای از چریک های فدایی خلق حمایت میکنند و یکی دیگر از خواسته مهم خود را تبدیل نام خوزستان به عربستان میدانند.
چهار روز بعد از حرکت این گروه ۳۰ نفره به تهران در ۱۰ اردیبهشت روزنامه اطلاعات گزارش میدهد روسای عشایر عرب شهر و روستاهای سوسنگرد، بستان، هویزه در مدرسه علمیه آیتالله کرمی اهواز اجتماع کردهاند تا پشتیبانی خود را از نظام جمهوری اسلامی اعلام و هرگونه توطئه تجزیهطلبی را محکوم کنند.
آرام آرام برخوردها و تعارضات بین انقلابیون و ضد انقلابیون در خوزستان شدت میگیرد بازار خرمشهر در اعتراض به اقدامات ضد انقلاب بسته میشود و شهر به حالت تعطیل در میآید. جلسات طولانی بین مسئولین دولتی شهر و نمایندگان سازمانهای خلق عرب بی نتیجه پایان مییابد.
در گرگ و میش هوای نهم خرداد ۵۸ مقارن ساعت ۴ صبح یک اتومبیل سواری با چند سرنشین در شهر به حرکت در میآید و با شلیکهای پیاپی آرامش شهر را به هم میزند به دنبال این اقدام، عناصر خلق عرب مسلمان به شهر وارد شده و شهر را به صحنه جنگ تبدیل و مبارزه مسلحانه را علیه انقلاب آغاز میکنند. پمپ بنزین و خیابان فردوس خرمشهر اولین مکانی است که در آتش کینه این گروه تجزیه طلب در آتش میسوزد. عناصر خلقیخیابان موسوی را میبندند و دو یا سه انبار مخابرات را به آتش میکشند.
در ساعت ۷:۴۵ دقیقه صبح فرمانداری شهر مورد حمله قرار میگیرد. ساعت ۸ صبح عناصر تجزیهطلب با پاسداران درگیر میشوند. به واسطه آتشسوزی برق و تلفن قسمتهایی از شهر قاطع میشود. ساعت ۱۰/۳۰ دقیقه افراد خلق عرق از طریق کارون و شط العرب به پایگاه دریای خرمشهر حمله میکنند. آنها هنگام ظهر سه کشتی هزار تنی را به آتش میکشند.
نیروهای انقلاب به همراهی مردم در ساعات اولیه درگیری ساختمانهای سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب محاصره کرده پس از چند ساعت درگیری موفق به تصرف ساختمان میشوند مرکز هدایت آشوبهای افراد سازمان خلق عرب سقوط میکند. اما رادیو صوت الجماهیر عراق و رادیو کویت با نقل اخبار به گونهای تحریکآمیز سعی دارند به درگیریها شدت بخشند تا به زعم خود، خود مختاری خوزستان حاصل شود. از طرف دیگر انبوه سلاح از جانب عراق به داخل خوزستان سرازیر میشود. عراقیها حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار قبضه اسلحه در نوار مرزی خرمشهر تخلیه و کامیون، کامیون اسلحه میآورند و کنار نهر خالی میکنند.
بعد از ظهر نوزدهم خرداد انفجار بمبی در ۱۶ کیلومتری ریل راهآهن خرمشهر موج جدیدی از درگیریها را در پی خود دارد. انفجار دو بمب در ساختمان دولتی بندر خرمشهر و یک مرز بازرگانی در شهر آبادان خسارتهای سنگینی وارد میسازد.
موجی از خرابکاری در ماههای خرداد و تیر خوزستان را فرا میگیرد.
در یکی از این اقدامات خشونتآمیز تعداد قابل توجهی از مردم بیگناه شهید میشوند. با جریجهدار شدن احساسات مردم، ضد انقلاب منفعل میشود. با دستگیری تعدادی از عناصر فعال خلق و تبعید برخی از آنها جو بحرانی شهر کاملا شکسته میشود. اسنادی که بعدها از کنسولگری عراق در خرمشهر به دست میآید نشان میدهد که این کشور بازیگر اصلی تشنجات چند ماهه در خوزستان بوده است.