
به گزارش حلقه وصل، مدتهاست در فضای سینما و تئاتر، هنرمندان شناختهشده و نامداری فعالیت دارند که هرازگاهی با بیان افاضات عجیب خود موجب بروز حاشیهها و حرف و حدیثهایی در فضای عمومی جامعه و فرهنگ و هنر میشوند. تازهترین مورد از ایندست، ماجرای بهاره رهنما برای چندمینبار است. انگار او در رقابت با پدیدههایی مانند سحر قریشی و بهنوش بختیاری میکوشد به سلطان حاشیه در سینمای ایران بدل شود. ماجرای آخرین جنجال او نیز توهینآمیز و جنجالبرانگیز بود و با واکنش عمومی مخاطبان فضای مجازی و عامه مردم روبهرو شد.
اصل موضوع چیست؟
بهاره رهنما چند روز پیش با ضبط ویدیویی و انتشار آن در فضای مجازی اعلام کرده بود: «وقتی که من اینهمه سال کار کردم، خیلی عادیه که بتوونم در این سن یه آسایش خاطر مالی داشته باشم و درواقع زندگیم رو راحت بگردونم. هر آدمی که بعد از 30سال کارکردن نتونه زندگی خوب داشته باشه، نتونه درواقع یه آسایش و آرامشی رو برای خودش و اطرافیانش و خانوادهاش فراهم کنه، به نظر من آدم بیدست و پایییه. من سالها زحمت کشیدم، کار کردم و طبیعتا الان نتیجهای که دارین میبینین، نتیجه زحماتمه» (نقل به مضمون).
این گفتههای نادرست او با واکنش خیل گستردهای از کاربران فضای مجازی و رسانههای دیگر مواجه شد که به نظر میرسد آن واکنشهای اعتراضی و خشمگین، کاملا منطقی و بجا بوده است، چراکه به قول معروف، نفس بهاره رهنما انگار از جای گرم درمیآید. نگاهی به کارنامه فعالیتهای متنوع و پرفراز و فرود- و البته به زعم نگارنده بیاهمیت- کسی که امروز ادعا میکند 30سال زحمت کشیده، بیانگر کیفیت تلاشهای او برای رسیدن به چنین موقعیتی یا به قول خودش آسایش مالی است. درحالیکه بسیاری از جمعیت کشور از مشکلات مالی رنج میبرند و گاهی مجبورند صبح تا شب و گاهی حتی شب تا صبح کار کنند که هزینه سرپناه و خوراک خود و خانواده را تامین کرده باشند یا در بدترین شرایط ممکن مانند کار در معدن، نقاط دورافتاده، کولبری و دستفروشی در مترو و حاشیه خیابان نانشان را جستوجو کنند، یک بازیگر سینما که تنها بهواسطه دیدهشدن بر پرده نقرهای، آن هم از طریق پولی که همین مردم برای خرید بلیت آثار بی کیفیت او خرج کردهاند، به شهرت و ثروت رسیده، حالا با جسارت تمام مردم زحمتکش میهن را متهم به «بیدستوپا»یی میکند. در پاسخ به حرفهای دور از ادب و متانت این بازیگر پاسخهای بسیاری میتوان داد؛ مثلا اینکه خانم رهنما، شما دقیقا از کدام زحماتتان حرف میزنید؟ طوری میگویید «30سال زحمت کشیدم»، انگار 30سال در بیابان برهوت مشغول بیلزدن بودهاید! البته ما این نکته را انکار نمیکنیم که هر شغلی بیشک دشواریهای خاص خود را دارد و در این یادداشت قصد اهانت به هیچ حرفهای نیست ولی کسی میتواند چنین ادعایی داشته باشد که دستکم کارنامه پرباری از خود به جا گذاشته باشد.
شما که تاکنون در اغلب نقشهایتان با یک تیپ و لحن و کیفیت بازی ظاهر شدهاید و حضورتان در هیچ اثری موجب دیدهشدن و فروش بیشتر آن یا اعتباری برای سینمای ایران نشده، شما که به مددبازی در فیلم های نه چندان با کیفیت و با دستمزدهای کلان پول پارو کردهاید، چگونه به خود اجازه میدهید از زحمتکشیدن حرف بزنید؟! واقعا بازیکردن در فیلمهایی مثل «پیشیمیشی»، «ایکس لارج»، «پاستاریونی»، «آینهبغل»، «خوب، بد، جلف»، «یک فراری از بگبو»، «زنها شگفتانگیزند»، «دهرقمی» و «هشتگ» زحمت دارد؟! حضور در چنین آثاری را حتی نمیتوان کار هنری نامید.
زحمت را بازیگرانی مانند خانمها مریلا زارعی، ترانه علیدوستی، پریناز ایزدیار، هدیه تهرانی، طناز طباطبایی، گلچهره سجادیه، فریماه فرجامی، فاطمه معتمدآریا و مهتاب کرامتی و هنرمندانی از ایندست میکشند که هر فیلمشان هم عامل فروش بیشتر است و هم افتخاری برای سینمای ایران، نه شمایی که هر روز سر از یک رشته و فعالیت هنری درمیآورید و هیچکدام هم به سرانجام نمی رسد.
بهراستی برای نوشتن آن کتابهای بیمحتوا زحمت کشیدهاید؟ خسته نباشید میگوییم به شما.
بیایید یکبار دیگر برخی از شعرهایتان را با هم بخوانیم:
«هورا/ گوجهها/ گوجههای من/ بزنین/ دهن سفیدهتخممرغها رو سرویس کنین/ قرمز کنین املتم رو/ من هم با شمام»!
یا این یکی:
«من عاشق غافلگیریام/ من خر/ من احمق/ یادش خوش/ خر احمق بینظیر شهر قصه که روزگاری عاشقش بودم...»!
آیا با سرودن چنین اشعاری به چنین ثروت و رفاه مالی رسیدهاید؟ فکر میکنم پاسخ به اندازه کافی روشن است، نه! چون شاعران بزرگتر و ماهرتری از شما در این دیار مشغول به سرودن شعرهایی ناب و پرمحتوا و ارزشمند هستند و هنوز در خانههای استیجاری زندگی میکنند؛ بنابراین باید به شما یادآوری کنیم این ادعای امروز شما از اساس پوچ است.
عذر بدتر از گناه
همیشه اینطور بوده که وقتی افرادی از قبیل بهاره رهنما با سخنپراکنیهای نسنجیدهشان حاشیههایی برای بیشتر دیدهشدن خود و جذب فالوئر ایجاد میکنند، بیدرنگ ویدیوی دیگری برای کسب محبوبیت و نمایش شعور منتشر میکنند که در آن یا اشتباهشان را توجیه کردهاند یا از مردم عذرخواهی.
اینبار در خطای کلامی رهنما عذرخواهی در کار نبود و او سعی داشت قضیه را با بیان جملاتی جمع کند ولی موفق نبود؛ زیرا مردم باهوشتر از او بودند که فریب چنین نمایشهایی را بخورند.
رهنما در ویدیوی دوم و توجیه آن جمله گفت: «بنده درباره خودم گفتم من، کلمه من یعنی فاعل اون جمله منه! من باید خیلی آدم بیدستوپایی باشم که تو شغل خودم بعد 30سال نتونم آسایشی رو برای خونوادهم درواقع فراهم کنم».
به نظر میرسد با این توضیح غیرقابلقبول، بهاره رهنما عذر بدتر از گناه آورده و درحقیقت بار دیگر مردم را ناآگاه فرض کرده است، چون او در ویدیوی نخست گفته بود «هر آدمی که بعد از 30سال کارکردن...»! و این یعنی رهنما یا معنای «هر آدمی» را نمیداند که منظورش «همه» است یا خود را «هر آدمی» و نماینده همه میداند که این دیدگاه درست نیست.
بد نیست به این بازیگر سینمای ایران که به لطف فضای مجازی و شوآفها و حاشیههایی که هرازگاهی برای خود ایجاد میکند (مانند اهانتش به اقوام لر کشور و مقایسه دختران امروزی با نیکول کیدمن)، بگوییم خانم رهنما، کاش یا در حرفزدن خود دقت بیشتری به کار میبردید تا مدام به اقشار مختلف جامعه توهین نکنید یا اصلا برای همیشه سکوت میکردید و به کار اصلیتان، یعنی بازی در فیلم های نه چندان با کیفیت میپرداختید و پولتان را میگرفتید.
نه اینکه مثل همکارتان خانم بهنوش بختیاری، کلاس «رمز و راز طنازی» راه بیندازید و مدرک معتبر هم به هنرجویان خود اعطا کنید و خیال برتان دارد در محیط سینما زحمت کشیدهاید تا خود و خانوادهتان به این آسایش مالی برسید. اگر چنین است پس چرا بسیاری از جوانان تحصیلکرده ایران که در شغلهای غیرمرتبط با تحصیلشان شبانهروز زحمت میکشند، به آسایش مالی نمیرسند و رویای ازدواج و تامین یک زندگی ساده را دارند؟! یا شما اشتباه میگویید و زحمت نکشیدهاید یا ما معنای زحمتکشیدن را نمیدانیم. شرایط انصاف و اخلاق است حتی اگر هم با زحمت هم به جایی رسیدهاید دیگران را در این شرایط تخریب نکنید.
منبع: روزنامه صبح نو