به گزارش حلقه وصل، پدیده حاشیهنشینی چندین و چند سال است که گریبانگیر بسیاری از شهرها به ویژه تهران شده و انگار قصد ندارد کاهش پیدا کند و یا اصلا از بین برود گویا این موضوع هم مانند بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگر هم پروندهاش پر حجم است و از یک دوره مدیریت شهری به دوره دیگر منتقل میشود.
جالب اینجاست که اکثر همین مدیران و مسئولان قبول دارند که حاشیه نشینی رشد زیادی داشته و نگران فقر و آسیب اجتماعی و حاشیه نشینی هستند، اما این صحبتها گذری است و تدبیری ثابت و مدیریت شده برای آن اندیشیده نمیشود به طوری که چنین معضلی در تمام مناطق ۲۲ گانه شهر تهران و حتی اطراف آنها مشاهده میشود، حاشیه نشینی در سراسر جهان خود را به اشکال مختلف همچون آلونک نشینی، زاغه نشینی، کپرنشینی، اسکان غیر رسمی، سکونتگاههای نابهنجار و حلبیآبادها نشان میدهد.
طبیعتا بیشترین علت حاشیهنشینی مسئله فقر است و متاسفانه افراد حاشیهنشین بسیار بیشتر از افراد دیگر این موضوع را با پوست و گوشت خود حس میکنند؛ طبق نظر کارشناسان در واقع مهمترین نهادی که میتواند توازن در جامعه به وجود بیاورد نهادها و حکومتهای محلی همچون مثل شهرداریها و دهداریها هستند، اما در حال حاضر از اختیارات لازم برخوردار نیستند، اما به نظر میرسد با اختیارات فعلی هم شهرداریها میتوانند اقدامات پیشگیرانه برای ممانعت از جزیرهای و دوقطبی شدن شهر داشته باشند، اما متاسفانه تا به امروز شهرداری و استانداری تهران که به نوعی نقش بسیار زیادی دارند، اقدامی درخور انجام ندادند البته تمامی جامعه در بروز چنین معضلاتی سهیم هستند و ضرورت دارد تا سهم هر نهاد در این موضوع به درستی مشخص شود تا با یک برنامهریزی مناسب بتوان از وقوع چنین رویدادهای ناگواری جلوگیری کرد.
زندگی و ساکن شدن در حاشیه شهرها نوعی تهدید برای این افراد به حساب میآید زیرا در بستر چنین مکانهایی طبیعتا رفتارهای نابههنجار و غیرقانونی شکل میگیرد که خود نیازمند رسیدگی مجدد است برای مثال اگر شما به این حاشیهها نگاه کنید متوجه میشوید که تعداد معتادان کم و بیش رو به افزایش است و امنیت ساکنان را هم تحت تاثیر قرار میدهد همچنین برخی از کارشناسان اجتماعی معتقدند که پیش از هر چیز باید گفت که حاشیهنشینی تنها یک معضل فیزیکی نبوده و یک معضل اجتماعی است که برای حل آن باید از روشهای اجتماعی و فیزیکی به طور همزمان بهره برد که متاسفانه در نگاه به معضلات اجتماعی، همیشه توجه به کالبد و فیزیک ارجحیت داشته است؛ برای برطرف کردن این معضل باید با برنامهریزی صحیح و سریع، شرایط برای توزیع و دسترسی به منابع را برای آحاد جامعه فراهم ساخت تا با رفع فقر و ناعدالتی، مردم رفاه را در زندگی خود جاری سازند.
انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران بر این باور است که « ۲۳ درصد از جمعیت حاشیه نشین ساکن در بافتهای ناکارآمد شهری کشور در استان تهران سکونت دارند که متاسفانه بودجه عمرانی متناسب با جمعیت و ظرفیتهای استان تخصیص نمییابد».
صحبت این مقام مسئول صحبتی تکراری است که بارها از مدیران شهرداری هم شنیده شده اما چاره چیست؟
یکی از کارهای بسیار سادهای که شهرداری تهران در این راستا میتواند انجام دهد این است که وقتی در حال صادر کردن پروانه ساختمانی است، حتما سهم گروههای فقیر و متوسط را ببیند. برجها فقط برای پولدارها نباشد و شرط ارائه مجوز ساخت به برجهای بزرگ را در صورتی صادر کند که مثلا از یک ساختمان ۲۰۰ واحدی، ۲۰ واحدش در اختیار شهرداری باشد تا به صورت مسکن اجتماعی به قیمت پایینتر به گروههای نیازمند ارائه دهد اما اینها تنها در حد پیشنهاد است و تا به امروز لازم بود که مسئولان مدیریت شهری ما در قالب یک کمیسیون ویژه به چنین معضلی بپردازند و حتی ز ارگانهای دیگر هم کمک بخواهند.
در مدیریت شهری دوره پنجم که برای رفع معضل حاشیهنشینی اتفاقی نیفتاد در این راستا محسن هاشمی رییس شورای شهر دوره پنجم، گفت که «حاشیهنشینی معضل کشور و موضوعی ملی است، به همین دلیل باید به عنوان یک آسیب اجتماعی به آن نگاه کرد، این موضوع باید از نظر ملی از دولت و مجلس پیگیری شود، زیرا باید در کشور سرمایهگذاری انجام شود. همچنین در شهرداری معاونتی به نام معاونت فرهنگی و اجتماعی داریم که یکی از وظایف این معاونت، رسیدگی به آسیبهای اجتماعی است، اما ما باید جلوی تولید این آسیب را هم بگیریم، مردم برای اشتغال و معیشت به تهران و شهرهای بزرگ میآیند، زیرا جمعیت و فعالیتهای خدماتی در شهرهای بزرگ زیاد است. وقتی افراد به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند، به دلیل گرانی مسکن مجبور میشوند که به حاشیه شهر بروند.»
اما حال مدیریت شهری دوره ششم بر سر کار آمده و در حال حاض شعارهای رنگارنگی در بسیاری از حوزهها توسط اعض داده میشود، مهدی عباسی رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران درباره حاشیه نشینی اعلام کرد که « اگر با این موضوع درست برخورد نشود، حتی اگر مشکل کسانی که هم اکنون حاشیهنشین هستند نیز برطرف و آنها به جمعیت شهرنشینی اضافه شوند، دوباره به سرعت حاشیه نشینها شکل خواهند گرفت. اینگونه نیست که بگویید مشکل حاشیه نشینهای کنونی شهر تهران برطرف شود و به جامعه شهرنشینی اضافه شوند، چرا که با افراد جایگزین در حاشیهها مواجه خواهیم بود. در نتیجه باید یک عزم ملی با مشارکت دولت و ارگان های سیاستگذاری و اقتصادی کشور صورت گیرد تا معضلات از ریشه حل شود همچنین شهرداری خیلی نمیتواند در مسائل کلان اثرگذار باشد، میتواند به این سمت برود که حاشیه نشینی را از شکلی که وجود دارد به یک زیست باکیفیت شهری تبدیل کند و در شورای ششم اولویت ما این است که برای بودجه به مناطق کم برخوردار توجه ویژهتری شود.
علیرضا نادعلی سخنگوی شورای شهر تهران بیان کرد که «زیست مدرن ناقصی که برای مردم جوامع در حال توسعه بوجود آمده، شرایط بدی را به همراه خود دارد و حاشیه نشینی اطراف شهرهای بزرگ و کلانشهرها از این حمله موارد است همچنین تهران به دلیل توسعه نامتوازن خود در ادوار گذشته از این قصیه مستثنی نبوده و متاسفانه در گذشته هم به دلایل مختلف برای این موضوع کار قابلی انجام نشده و نتوانسته به عنوان یک مسئله اصلی روی میز شهزی بیاید ما در این دوره حتما درباره حاشیه نشینی باید فکرهای ویژه بکنیم و باید این قشر برای ما اولویت داشته باشد.»
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا در این دوره از مدیریت شهری اقدامی خاص برای چنین موضوعی اجام میشود؟ گفت: با توجه به برنامه های کلی اعلام شده، قاعدتا این موضوع انتظار می رود.»
حال با توجه به روی کار آمدن شهردار جدید و نمایندگان مردم تهران، لازم است که به معضل حاشیهنشینی نگاه ویژه تری شود تا مردم ساکن آنجا هم طعم زندگی حداقل ساده را تا حدودی بچشند و آرزوی یک زندگی معمولی به دل آنها نماند، این مدیران و مسئولان هستند که باید تنها یکبار به چنین مکانهایی بروند و از تزدیک شاهد این مشکلات باشند تا شاید بتوانند تا حدودی معنی درخواست و انتظار آنها را متوجه شوند، امیداریم شهرداری تهران عقب نشینی نکند و در ۴ سال آینده خود کارنامهای درخشان ارائه کند نه اینکه مجددا حرفهای تکراری همچون کمبود بوجه و امثل آن را شنوا باشیم.