
به گزارش حلقه وصل، آخرین کلاس از مجموعه کلاسهای نخستین اردوی دختران دورۀ هفتم آفتابگردانها، صبح چهارشنبه با حضور محمدرضا وحیدزاده، کارشناس دفتر شعر موسسه شهرستان ادب، تحت عنوانِ «سبکشناسی شعر معاصر» برگزار شد.
او در ابتدا شعر را به گلی تشبیه کرد که نیازمند مراقبت و باغبانیست و دربارۀ ارتباط برخی دانشها با شعر گفت: «تاریخ ادبیات، سبکشناسی و دستور زبان مانند دانش گیاهشناسی هستند. ممکن است مستقیما به کار ما نیایند اما میتوانند پایهها و زمینۀ کار ما را بهتر کنند.»
وحیدزاده با ذکر پرسش «سبک چیست؟» از دختران شاعر خواست تا آنچه دربارۀ سبکشناسی میدانند بگویند و بدین ترتیب به چهار پاسخِ «تکنیکهای ویژۀ هر شاعر»، «شناخت روش شاعر»، «مکتب» و «ویژگیهای خاص تکرار شونده» رسید و در اینباره اظهار داشت: «تکنیک لزوماً سبک نیست. چنان که نمیتوان سبک را با مکتب مترادف دانست. مکتب فراتر از سبک است. از بین این تعاریف، سبک در واقع همان ویژگیهاییست که در آثار شاعران در دورهای خاص تکرار میشود.» این شاعر ادامه داد: «دکتر سیروس شمیسا در کتاب سبکشناسی شعر، سبک را بسامد میخواند. البته در علوم انسانی قطعیتی وجود ندارد و به عنوان مثال در جامعهشناسی اینطور گفته میشود که وقتی مردم جامعهای در شرایط خاصی باشند، احتمالا چنین اتفاقی میافتد. ما اما در سبکشناسی با بسامد و تکرار مواجهیم و سبکشناسی ما را به سمتی میبرد که ما دوره یا شعرهای شاعر خاصی را از هم تفکیک کنیم.»
شاعر مجموعه شعر «پیشواز» با بیان اینکه سبک منحصر به شعر و ادبیات نیست و در واقع به هنر و بعد از آن به انسان باز میگردد، گفت: «جغرافیا، تاریخ و مسائلی از این دست بر سبکشناسی تاثیر میگذارند و انسان را به جهان منحصر به فرد خودش میرسانند و در رفتار و مناسبات اجتماعی او تجلی پیدا میکنند. لذا لایههای درونی سبکی که ما در وهلۀ اول میبینیم، اتفاقی نیست.»
او با اشاره به ویژگیهای سبک خراسانی مثل بهکارگیری دو نشانۀ مفعولیِ «مر» و «را» و تاثیر نپذیرفتن از زبان عربی، سبک این دورۀ خاص تاریخ را بی ارتباط با زندگی مردمان آن روزگار ندانست و افزود: «در این دوره، مردم ایران بعد از دویست سال به حکومت ایرانیان رسیده بودند و پادشاهان ایرانی روی کار آمدند. ما شاهد درگیریهای دورههای بعد نیستیم و فضا آرام است. در این دوره مکاتب فکری، انسانی و ... با هم درگیر بودند.»
وی سبک عراقی را در کاربرد استعاره به جای تشبیه و عناصر بلاغیِ بیشتر، متفاوت از سبک خراسانی خواند و گفت: «در این دوره معشوق ثابت است و عباراتی مثل سرو قامت، نرگس چشم، انار لب و ... رایج. باید گفت این ویژگیها در کنار بیشتر شدن عناصر بلاغی و استعارات نسبت به تشبیه، بی ارتباط با مردم و شرایط آن دورۀ تاریخی مثل حملۀ مغول به ایران نیست.»
محمدرضا وحیدزاده با بیان اینکه سبک هندی نیز همچون دو سبک مذکور، شرایط سیاسی و اجتماعی خاص خود را دارد، دربارۀ شعر این دوره گفت: «شاهان صفوی، نسبت به شاعران این دوره بیتفاوت بودند و در نتیجه شعر از دربار بیرون آمد و برخی از شاعران به هند مهاجرت کردند. شعر این دوره به زبان مردم نزدیک شد و تصاویر ریزتر و جزئیتر. حتی شعر در معماری آن دوره نیز تاثیر میگذارد.» او دورۀ بازگشت را رجعت شاعران به گذشته و سبک خراسانی معرفی کرد. چرا که حکومت قاجار همچون پادشاهان قرن چهار و پنج، دنبال تکرار خودش بود. وحیدزاده افزود: «رشد فلسفی ما در این دوره متوقف شد و شعر شروع به درجا زدن و تکرار شدن کرد. خیلی از افراد به خارج از ایران سفر کردند و طبقات اجتماعی جابهجا شدند و طبقۀ متوسط شکل گرفت. بخشی از اختلافات و دعواهایی که در آن دوره به وجود آمد به زاویۀ دید بر میگردد که عدهای آن را از ویژگیهای سبک خراسانی هم دور میدانستند.»
نویسندۀ کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» دربارۀ قلههای هر دوره صحبت کرد و زمینۀ هر دوره را در نامی شدن شاعر موثر دانست و گفت: «اگر نیما در قرن چهار و پنج شعر نیمایی را معرفی میکرد، به نتیجه نمیرسید. باید به این نکته هم توجه کرد که اگر نیما از شعر نو حرف نمیزد حتما کسی دیگر این کار را انجام میداد.»
به گفتۀ او، سبکها مثل کت و شلوار نیستند که اراده کنیم و بگوییم که فرضاً در این لحظه میخواهیم شعر هایکو یا شعری به سبک عراقی بنویسیم. هایکو، متعلق به فضای کوهستانی، بودیسم و جلوۀ شاعرانۀ زیست انسان شرقیست و به روحی از جهان اعتقاد دارد و میخواهد یک لحظه را تجسم کند.
این شاعر در پایان به دختران آفتابگردان توصیه کرد که سعی نکنند سبک تازهای خلق کنند و برای آگاهی بیشتر شاعران جوان از سبکهای شعری، کتاب شعر پارسی نوشتۀ محمدکاظم کاظمی (انتشارات سپیده باوران) و سبکشناسی هنر انقلاب اسلامی به قلم خودش را که چندی پیش از سوی حوزۀ هنری به چاپ رسید را معرفی کرد.