
سرویس حاشیه نگاری _ محمد مهدی جهانی: ظهور فناوری های ارتباطی و ایجاد شبکه های بزرگ اطلاعاتی در فضای وب، بشر را در اقیانوسی عظیم از آگاهی های درست ونادرست رها کرده و انسان را وادار به غوطه خوردن در این بستر پرتلاطم نموده است.
کاربرانی که شنا کردن بلد باشند می توانند بهره خود را ازین محیط برده اما کسانی که شنا کردن نیاموخته اند هر چند شاید مدتی را با دست و پا زدن در این ورطه بگذرانند اما عاقبت در آن غرق و هلاک خواهند شد.
یکی از این بسترهای ارتباطات اجتماعی که در خلال سال 2010، شکل گرفت؛ اینستاگرام است. شبکه ای اجتماعی که در ابتدای امر با هدف ظاهری اشتراک تصاویر، مخاطبان خود را ترغیب به جذب می کرد. رفته رفته با شناخته شدن بیشتر این نرم افزار در بین دیگر نرم افزارهای شبکه های اجتماعی،بر امکانات، مخاطبان و تاثیرها و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن افزوده شد.
در اینستاگرام شاهد انواع فعالیت ها از سیاسی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و تجاری هستیم. فضایی با دسترسی بسیار آسان به هر آنچه که برای گذران وقت به هر نحوب مورد نیاز است. کاربران فعال آن زندگی و هویتی مجازی دارند، که گاها با هویت واقعی آنان اختلافی از زمین تا آسمان دارد. و این تناقض خود ریشه پیدایش معضلات و مشکلات فراوان اجتماعی و فرهنگی است. اینستاگرام با قراردادن امکانات متفاوت، پرقدرت و آن لاین بصری تا خصوصی ترین محافل شخصی افراد هم نفوذ کرده و تقریبا برای افرادی که تعهدات اخلاقی، انسانی و مذهبی شان سست است، دیگر هیچ حریم خصوصی ای قائل نیست.
شاید این سوال برای کسانی که دقیق تر به موضوع شبکه های مجازی نگاه می کنندپیش بیاید که هدف اصلی شکل گیری این شبکه ها و ارائه این چنینی خدمات رایگان به کاربرانش در سرتاسر جهان چیست؟ قطعا پشتیبانی و بروزرسانی و ارائه خدمات دائم از سوی این شبکه ها مستلزم تشکیلاتی بزرگ و قوی است. تشکیلاتی که مستلزم صرف هزینه های گزافی برای اداره آن هستند. این هزینه ها از چه طریقی تامین و یا چه هدف ارزشمندی در پس فعالیت های آن تحقق می یابد؟
اطلاعات مهمترین و گرانترین محصولیست که برای رسیدن به قدرت به عنوان برترین شاخصه سیاسی و اجتماعی، بشر باید آن را در اختیار داشته باشد. ازین روبه جرات می توان گفت مهمترین هدف این شبکه ها پایش اطلاعات و افکارسنجی فردی و اجتماعی جوامع مختلف است. اینستاگرام با ایجاد فضای مناسب و مطابق با فرهنگ های مختلف و سلایق گوناگون، بستری را فراهم نموده که مخاطبان در آنجا افکار و عقاید خود را در قالب های مختلف به نمایش بگذارند. این حجم از اطلاعات که در اختیار این شبکه قرار می گیرد مورد پایش و بررسی قرار خواهد گرفت و در واحدهای مختلف اجتماعی و در دسته بندی های متفاوت سنجیده و بررسی می گردند. و در ساده ترین حالت، برای استفاده در اختیار سرویس های جاسوسی، نهادهای امنیتی و اجتماعی قرار خواهندگرفت. این نهادها با دسترسی به این اطلاعات می توانند به تصمیم سازی و تصمیم گیری درباره ملت ها پرداخته و به بیانی ساده با رسیدن به هدف جهانی سازی به کنترل دولت ها خواهند پرداخت.
تغییرات اجتماعی متاثر از فعالیت در اینستاگرام در ایران هم بسیار ملموس است. برخی از کاربران با اظهار نظرها، انتشار تصاویر، فیلم ها و استوری ها سعی برآن دارند تا اخبار و معضلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... را با بیان نموده و در آگاه کردن اقشار جامعه از این موارد نقش داشته باشند. این اظهارات در بیشتر مواقع بر مبنای سلایق فردی و جناحی تنظیم می گردد. در برخی مواقع هم این اخبار صحیح پیش از آنکه به دست رسانه های ملی برای انتشار برسد در این فضا منتشر می گردد و پیش از صحت سنجی و یا روشن شدن ابعاد خبر با بازخورد های متفاوت مخاطبین مواجهه می گردد.
برخی کاربران هم با انتشار مضامین شخصی سعی در جذب مخاطب برای اهداف گوناگون از جمله درآمدزایی از طریق صفحه شخصی، مقابله با قوانین اجتماعی و... را دارند.
در این میان کاربرانی هم هستند که ازین بستر در راستای ترویج فرهنگ های صحیح، آگاهی بخشی علمی و یا کارآفرینی استفاده می نمایند. صفحه های علمی در موضوعات مختلف مثل علوم تربیتی و آموزشی، پزشکی، علوم فنی و پایه و ... از این قبیلند. بازارهای تجاری اینستاگرام هم با تبلیغ و فروش کاهای گوناگون از هر صنفی همیشه داغ است.
کاربران سوء استفاده گر از این فضا هم به وفور یافت می شوند. سوء استفاده های اخلاقی، اعتقادی، اقتصادی و ... هر روز با روند قابل توجهی در حال افزایش است. و این ضد ارزشهاست که این فضا را در لایه سطحی آن به یک تهدید بزرگ اجتماعی و در لایه های زیرین به تهدیدی امنیتی در یک کشور تبدیل کرده است.
اصولا یک خبر یا جریان تا قبل از اینکه صحتش از سوی رسانه های مورد اطمینان ملی مورد تایید و یا رد قرار نگرفته باشد، در این فضا به سرعت انتشار یافته و تاثیر ضمنی و وضعی خود را بر اذهان عمومی وارد می سازد. اظهار نظرغیر عقلانی یک سلبریتی در جریانی سیاسی و اقتصادی آنچنان تغییرات اجتماعی ناپایداری را به راه خواهد انداخت که این موضوع را به تیتر یک رسانه های بزرگتر تبدیل خواهد کرد و گاها مقامات قضایی باید برای برطرف کردن اثر سوء این رفتار وارد عمل گردند. گروه های منظم و مدون با برنامه های از پیش تعیین شده توانسته اند در این فضا بر بحران های اقتصادی بیافزایند و حتی نرخ طلا و ارز و خودرو و ... را تغییر دهند. تبلیغات زندگی های لوکس و لاکچری خلل های اساسی را بر ویژگی های رفتاری جوانان وارد ساخته و سطح توقعات اجتماعی رادر خانواده ها دگرگون ساخته است. هیجان های بی ثبات، ترویج روابط فرازناشویی، بی عفتی ، سوق فرهنگی رفتارخانواده به سمت جریان های اخلاقی غیر سنتی، سوء استفاده جنسی، القای برونگرایی تحمیلی و ... از مهمترین آسیب های این پدیده فرهنگی نوپا و نوظهور است. محتوای مجرمانه و غیراخلاقی امروز غالب صفحه های اینستاگرام را شکل داده است.
حال که مسولین امر با واکاوی این معضلات تصمیم به فیلترینگ این شبکه گرفته اند قطعا باید پاسخ درخوری برای اعمال فیلترینگ در برابر ملیونها کاربر آن داشته باشند. آیا برایند فعالیت اینستاگرم در ایران به زیرساخت های امنیتی و اجتماعی آسیب وارد نموده است؟ و یا تاثیر مستقیمی بر رفتار اخلاقی و اعتقادی مخاطبین داشته است؟ اینها نمونه ای از سوالاتیست که مسولین باید به آنها پاسخ دهند تا به اغنای مخاطبان این شبکه بزرگ اجتماعی بپردازند.