به گزارش حلقه وصل، نهجالبلاغه اثری از سید رضی از شاعران و فقیهان قرن چهارم ه.ق. است. این عالم بزرگوار سخنان امام علی(ع) را در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها دستهبندی کرده است. این کتاب شریف از آنجا که با انگیزه ادبی و بلاغی جمعآوری شده است، دارای دستهبندی موضوعی و یا بر اساس سیر زمانی مشخصی نیست، اما در هر صورت در بر گیرنده عالیترین مضامین معرفتی و اخلاقی است. خود سید رضی در این باره میگوید: «آن را نهج البلاغه نامیدم؛ زیرا درهای بلاغت را بهروی کسی که بخواهد در آن نظر کند، میگشاید و طالبان آن را بدان فرا میخواند... در اثنای آن بسی سخنان شیوا و شگفتانگیز در توحید و عدل و منزه ساختن باریتعالی از شباهت به آفریدگان آمده است؛ در سلک عباراتی که تشنهکامان را سیراب کند و بیماران را شفا بخشد و هر شک و شبههای را از دل بزداید».
نهجالبلاغه بهاذعان بسیاری پس از قرآن زیباترین و برترین تجلی بلاغت است و به برادر کوچک قرآن ملقب شده است. امروزه بیشتر بهجهت مباحث گسترده توحیدی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی و سیاسی آن نزد مسلمانان حائز اهمیت است و تاکنون بسیاری از عالمان شیعه و سنی آن را شرح دادهاند و حتی مورد توجه اندیشمندان غربی قرار گرفته است، بهعنوان نمونه جرج جرداق، نویسنده و ادیب مسیحی لبنانی که بهاعتراف خود بیش از 200 بار کتاب نهجالبلاغه را خوانده و در آن اندیشیده است، در مجموعه 6جلدی که در وصف امیرالمؤمنین(ع) بهنام «الإمام علی، صوت العدالة الانسانیة» بهرشته تحریر درآورده، مینویسد: «آیا در تاریخ مشرقزمین، هیچ بهسراغ نهجالبلاغه رفتهاید؟ نهجالبلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی ــ هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت، سخنانی بههمپیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت و سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماورای این حقیقت، سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان، چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شدهاند، همچنان که حرارت با آتش و نور با خورشید و هوا با هوا یکی هستند. بشر نیز در مقابل آن، همچون موجودی است که در برابر سیلی خروشان، دریایی پرموج، توفانی سرکش یا گردبادی تند قرار گرفته باشد، نمیتواند بهشمار آید. نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا و پارهای است از یک تنزیل! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد و تا آنجا اوج میگیرد که درباره آن گفتهاند: بیانی است فروتر از کلام خداوند و فراتر از گفتار بشری. (امام علی(ع)، صدای عدالت انسانی، جرج جرداق، ترجمه سیدهادی خسروشاهی)
لزوم آگاهی از برنامههای شیطان، دوری از فریب شیطان، برخورد با تهدیدکنندگان اموال بیتالمال، دعوت به ارزشهای الهی، فلسفه خلقت، فلسفه بعثت پیامبران، بیان معارف عالی در باب توحید و اوصاف خداوند و ویژگی مؤمنان و منافقان از مهمترین کلیدواژههای بیانات امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه است.
آنحضرت در یکی از سخنان خویش به برخی فلسفه حضور انبیاء(ع) اشاره میکند سپس درباره حکمت خداوند در گسترش و تنگی معیشت مردم که در هر صورت بهاراده افراد و یا متولیان جامعه حاصل میشود، بهزیبایی بیان فرمودند که در ادامه میتوانید صوت ترجمه این خطبه را گوش دهید.
«هنگامى که خدا زمین را آماده زندگى انسان ساخت و فرمان خود را صادر فرمود، آدم علیه السّلام را از میان مخلوقاتش برگزید، و او را نخستین و برترین مخلوق خود در زمین قرار داد. ابتدا آدم را در بهشت جاى داده و خوراکىهاى گوارا به او بخشید و از آنچه او را منع کرد پرهیز داد و آگاهش ساخت که اقدام بر آن، نافرمانى بوده و مقام و ارزش او را بهخطر خواهد افکند. امّا آدم علیه السّلام به آنچه نهى شد، اقدام کرد و علم خداوند درباره او تحقّق یافت، تا آن که پس از توبه، او را از بهشت بهسوى زمین فرستاد، تا با نسل خود زمین را آباد کند، و بدین وسیله حجت را بر بندگان تمام کرد، و پس از وفات آدم علیه السّلام زمین را از حجّت خالى نگذاشت و میان فرزندان آدم علیه السّلام و خود، پیوند شناسایى برقرار فرمود، و قرن به قرن، حجّتها و دلیلها را بر زبان پیامبران برگزیده آسمانى و حاملان رسالت خویش جارى ساخت، تا اینکه سلسله انبیاء با پیامبر اسلام، حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بهاتمام رسید و بیان احکام و انذار و بشارت الهى به سرمنزل نهایى راه یافت.
آفرینش امکانات زندگى
روزىِ انسانها را اندازهگیرى و مقدّر فرمود، گاهى کم و زمانى زیاد، و بهتنگى و وسعت بهگونهاى عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگى روزى یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنى و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزى گسترده را با فقر و بیچارگى در آمیخت، و تندرستى را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادى و سرور را با غصّه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگى را مشخّص کرد، آن را گاهى طولانى و زمانى کوتاه قرار داد، مقدّم یا مؤخّر داشت، و براى مرگ، اسباب و وسائلى فراهم ساخت، و با مرگ، رشتههاى زندگى را در هم پیچید و پیوندهاى خویشاوندى را از هم گسست تا آزمایش گردند.
تعریف علم خداوند
خداوند از اسرار پنهانى مردم و از نجواى آنان که آهسته سخن مىگویند و از آنچه در فکرها بهواسطه گمان خطور مىکند، و تصمیمهایى که به یقین مىپیوندد، و از نگاههاى رمزى چشم که از لابهلاى پلکها خارج مىگردد، آگاه است. خدا از آنچه در مخفىگاههاى دلها قرار دارد، و از امورى که پشتپرده غیب پنهان است، و آنچه را پردههاى گوش مخفیانه مىشنود،
و از اندرون لانههاى تابستانى مورچگان، و خانههاى زمستانى حشرات، از آهنگ اندوهبار زنان غمدیده و صداى آهسته قدمها، آگاهى دارد. خداى سبحان از جایگاه پرورش میوه در درون پردههاى شکوفهها، و از مخفىگاه غارهاى حیوانات وحشى در دل کوهها، و اعماق درّهها، از نهانگاه پشهها بین ساقهها و پوست درختان، از محل پیوستگى برگها به شاخسارها، و از جایگاه نطفهها پشت پدران، آگاه است. خدا از آنچه پرده ابر را بهوجود مىآورد و به هم مىپیوندند، و از قطرات بارانى که از ابرهاى متراکم مىبارند، و از آنچه گردبادها از روى زمین برمىدارند، و بارانها با سیلاب آن را فرو مىنشانند و نابود مىکنند، از ریشه گیاهان زمین که میان انبوه شن و ماسه پنهان شده است، از لانه پرندگانى که در قلّه بلند کوهها جاى گرفته، و از نغمههاى مرغان در آشیانههاى تاریک، از لؤلؤهایى که در دل صدفها پنهان است، و امواج دریاهایى که آنها را در دامن خویش پروراندند آگاهى دارد. خدا از آنچه تاریکى شب آن را فرا گرفته، و یا نور خورشید بر آن تافته، و آنچه تاریکىها و امواج نور، پیاپى آن را در بر مىگیرد، از اثر هر قدمى، از احساس هر حرکتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مکان هر موجود زندهاى، و وزن هر ذرّهاى، و ناله هر صاحب اندوهى اطلاع دارد. خدا هر آنچه از میوه شاخسار درختان و برگهایى که روى زمین ریخته و از قرارگاه نطفه و بسته شدن خون و جنین که بهشکل پارهاى گوشت است، و پرورش دهنده انسان و نطفه آگاهى دارد، و براى این همه آگاهى، هیچ گونه زحمت و دشوارى براى او وجود ندارد و براى نگهدارى این همه از مخلوقات رنگارنگ که پدید آورده دچار نگرانى نمىشود، و در تدبیر امور مخلوقات، سستى و ملالى در او راه نمىیابد، بلکه علم پروردگار در آنها نفوذ یافته و همه آنها را شماره کرده است، و عدالتش همه را در بر گرفته و با کوتاهى کردن مخلوقات در ستایش او، باز فضل و کرمش تداوم یافته است».