به گزارش حلقه وصل، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
عباس عبدی در گفتوگو با خبرآنلاین، ضمن اذعان به برخی رفتارهای دوقطبیگرایانه و لجبازانه میگوید: طالبان به لحاظ تحلیلی، یک نیروی واپسگرا است و غیرممکن است که بتواند در دنیای مدرن پیشرفت مؤثری داشته باشد و اصلا پیشرفت را قبول ندارد، جامعهای که ایده پیشرفت را نداشته باشد دیر یا زود با بحرانهای عمیقی مواجه میشود. حتی به لحاظ عملی هم زورگو و مستبد هستند و خیلی راحت آدم میکشند، جنایت میکنند و همه اینها وجود دارد اما همه اینها به این معنا نیست که آن نیرو را میتوان نادیده گرفت. نادیده گرفتن آن یک اشتباه است چون این نیرو در خلأ و انتزاع شکل نگرفته است و بستر جامعه افغانستان به این نیرو معنا میدهد. با نادیده گرفتن آن فقط خودمان را از فهم واقعیت محروم میکنیم. بنابراین باید توجه داشت فارغ از اینکه از طالبان خوشمان میآید یا خوشمان نمیآید، طالبان یک واقعیت مهمی در افغانستان است.
البته این موفقیت فقط محصول عملکرد طالبان نبود، بخشی از آن محصول ایالات متحده و حملات کوری بود که علیه مردم بیگناه در بخشهای طالباننشین انجام میدادند، و به شکلی مردم را با خودشان درگیر کردند.
مردم دیدند حضور آنها جز بدبختی، جنایت و کشت و کشتار نتیجه دیگری برایشان ندارد.میشود گفت آمریکا، طالبان را احیا کرد، طالبانی که از بین رفته بود یا در شُرف از بین رفتن بود، ایالت متحده آن را احیا کرد. عامل دیگر در احیای طالبان؛ حکومت فاسدی بود که به لحاظ فساد جزو ردیفهای اول جهانی قرار داشت، آن دولت هم از آسمان نیامده بود و ایالات متحده آن را اینگونه شکل داده بود بنابراین این یک واقعیتی در افغانستان بود.
وی میافزاید: عدهای از ابتدا مخالف مذاکره با طالبان بودند که واقعاً موضع عجیب و غریبی است یعنی اصلا نمیتوان تصور کرد که چرا اینها چنین ایدهای دارند؟ خودشان به دولت ایران میگویند با همه مذاکره کنید ولی وقتی که یک نیرویی در کنار ما است و قدرتمند است، میگویند خیر، با اینها مذاکره نکنید! قدرت اصلی که ایالات متحده باشد ۲۰ هزار کیلومتر با اینجا فاصله دارد با آنان در حال جنگ است ولی وارد مذاکره و امضای توافق میشوند، علیه رفتار آنها هیچ مسئلهای ندارند و اعتراض نمیکنند که چرا دستور میدهید ۵ هزار زندانی طالبان آزاد شود و چرا مینشینید و در بالاترین سطح مذاکره و توافق میکنید اما وقتی نوبت ایران میشود آقای ظریف، باید یواشکی مذاکره کند و بترسد که عکسش منتشر شود. این اصلا درست نیست؛ همان موقع که این عکس منتشر شد من یک یادداشت در دفاع از مذاکره با طالبان نوشتم. هنگامی که ما از مذاکره دفاع میکنیم دیگر قید و شرطی ندارد، چون مذاکره را که فقط با دوست و آشنا انجام نمیدهند، معمولا با رقبا و کشورهای دیگر و حتی با دشمنان و قدرتهای ناپسند ممکن است مذاکره کنید و این یک واقعیت است.
عبدی همچنین درخصوص جنجال حمایت از پنجشیر هم گفت: روشن نگهداشتن آتش مقاومت در برابر طالبان لازم است و حق هم هست و باید هم حمایت شود. ولی وقتی میگوییم باید از مقاومت پنجشیر حمایت شود، اولین سؤال این است که آیا زمینهای هم برای موفقیت دارد؟ طالبانی که ایالات متحده را بیرون کرده و مردم از حضور آنها استقبال کردند، یا حداقل مخالفتی موثر نکردند و این همه امکانات به دست آورده، چگونه ممکن است فقط در پنجشیر در برابر آن مقاومت شود؟ آیا ما هیچ ارزیابی دقیقی داریم؟ اگر قرار است از این مقاومت دفاع شود باید منطقا احتمال نتیجهبخشی هم داشته باشد و همینطوری نمیشود بهصورت پیشفرض از این اقدام حمایت کرد. حتی خود پنجشیریها هم باید این ملاحظات را داشته باشند. آمریکا با آن همه قدرت آمد پس از ۲۰ سال به شکل مفتضحی خارج شد یا بهتر است بگوییم فرار کرد. شاید این شیوه مقاومت حق آنها باشد، ولی درست یا نادرستی مسئله از حیث موثر بودن؛ و اینکه دیگر دولتها نیز ملزم به حمایت از آن شوند بحث دیگری است.