به گزارش حلقه وصل، «ما ملت شهادتیم؛ ما ملت امام حسینیم! بپرس؛ ما حوادث سختی را پشت سر گذاشتهایم. بیا! ما منتظریم. مرد این میدان ما هستیم برای شما. شما میدانید این جنگ یعنی نابودی همه امکانات شما. این جنگ را شما شروع میکنید، اما پایانش را ما ترسیم میکنیم.... از اول انقلاب تا حالا در همه صحنهها ما با تمسک به همین فرهنگ امام حسین همه پیروزیهایمان را و تضمین پیروزیهایمان را از این راه گرفتیم. این جبهه با تاسی به امام حسین و اهلبیت عصمت و طهارت و اصحاب او تربیت پیدا کرده است و امروز روز به روز یک تولد جدیدی پیدا میکند.»
اینها سخنان شهید قاسم سلیمانی است؛ کسی که با تأسی از نهضت عاشورایی با ظلم و استبداد به مبارزه برخاست و برای دفاع از مظلومان جهان وارد میدان شد. از زمان جنگ تحمیلی و مبارزه با اشرار جنوب شرق کشور تا در آخرین مأموریت در لباس نیروی قدس.
«ملت امام حسینیم» که سردار سلیمانی به آن اشاره کرده بود، حالا به یک شعار ملی و دینی تبدیل شده است. شعاری که نشان میدهد انقلاب ما برگرفته از نهضت عاشورایی بود و از قیام امام حسین (ع) الگو گرفته است. سردار سلیمانی از سرداران مقاومت است که سعی کرد تا عشق به شهادت و امام حسین (ع) را آشکارا فریاد بزند و در راه حق و احیای دین جان خود را فدا کند.
حاج قاسم ۴۰ سال برای شهادت تلاش کرد
حجتالاسلام علی شیرازی، مسؤول نمایندگی ولیفقیه در سپاه ثارالله که پیش از این در نیروی قدس فعالیت داشت و به همین واسطه ارتباط نزدیکی هم با شهید سلیمانی داشت، درباره نحوه عزاداری حاج قاسم در ایام محرم و صفر میگوید: حاج قاسم در ایام محرم و صفر همیشه عزادار بود و در ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) رفتارش هم عاشورایی میشد. سردار سلیمانی که میگفت: «ما عاشق شهادتیم»، واقعا این را با همه وجود درک کرده بود و حتی برای شهادت بیش از ۴۰ سال تلاش کرد. او سعی میکرد تا ویژگیهای حسینی را در خود جای دهد و برای رسیدن به آنها حرکت کند. عشق به شهدا در وجود حاج قاسم نهادینه شده بود؛ به طوری که او با شهدا زندگی میکرد. صبحها با یاد شهدا بیدار میشد، روزها با شهدا سخن میگفت و شبها به یاد شهدا میخوابید. در اتاق و حتی در سالن محل کار از پلههایی که به سمت اتاق کار حاج قاسم میرفتیم، تصاویری از شهدای دفاع مقدس به ویژه شهدای لشکر ثارالله، شهدای جبهه مقاومت و شهدای فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نصب شده بود و حاج قاسم هر روز به یاد آنها بود و از آنها کمک میگرفت. حاج قاسم با فرهنگ و سیره امام حسین (ع) زندگی کرد.
سردار سلیمانی که بنیانگذار ستاد بازسازی عتبات هم بود، در کنار عشق به خاندان رسول الله (ص) وقتی غربت حرمهای مطهر ائمه (ع) در کربلا را دید، تصمیم به بازسازی و توسعه اعتاب مقدسه عراق گرفت و برای این امر هم از هیچ کوششی دریغ نکرد؛ تا جایی که با وجود حضور داعش و تکفیریها در عراق ابتدا منطقه را امن و برای توسعه حرمها برنامهریزی کرد که نتیجه آن احداث صحن حضرت زهرا (س) در جوار حرم علوی و احداث صحن حضرت زینب (س) در جوار حرم امام حسین (ع) است.
سردار سلیمانی برای اینکه در مسیر سیدالشهدا (ع) قدم بردارد، از کودکی در جلسات قرآن و روضههای امام حسین (ع) شرکت میکرد و قبل از پیروزی انقلاب، خود را با خیل عاشقان حسینی همراه کرد و برای پیروزی انقلاب از ظلم و ظالم نهراسید، بلکه به مبارزه با آنها پرداخت. همانطور که تا آخرین لحظه حیات هم برای دفاع از مظلوم و مبارزه با استکبار تلاش میکرد.
تأکید حاج قاسم به قرائت زیارت عاشورا
حاج قاسم همواره در مقابل جبهه استکبار بود و برای احیای دین جان خود را فدا کرد. او نهضت حسینی را در وجود امام خمینی (ره) دید و میدانست که امام (ره) نیز در مکتب سیدالشهدا (ع) رشد کرده است. البته جرقه این اقدامات پای منبر علمای کرمان و فعالیتهای شهید کامیاب در وجود حاج قاسم زده شد. حاج قاسم در مکتب علما رشد کرد و همواره به دانشافزایی تأکید داشت. او به قرائت زیارت عاشورا تأکید زیادی داشت و خودش هم مقید به قرائت زیارت عاشورا بود. سردار سلیمانی به حضور در جلسات عزای امام حسین (ع) توجه زیادی داشت و از کودکی در این مسیر قرار داشت. در روستای خودشان هر سال ایام فاطمیه خیمه عزا به پا میکرد و در مصیبت اهل بیت (ع) میگریست.
حاج قاسم در جلسات خصوصی عزاداری از شدت اشک شانههایش میلرزید
همانطور که اکنون به برپایی روضههای خانگی اشاره میشود، حاج قاسم در خانهاش روضه خانگی داشت و عصرهای جمعه خودش همراه با همسر و فرزندانش محفل عزاداری برگزار و یک سخنران و مداح هم دعوت میکرد. جلسات خصوصی عزاداری برای اهل بیت (ع) با جلسات عمومی که حاج قاسم حضور مییافت، متفاوت بود. حاج قاسم در جلسات خصوصی تا نامی از سیدالشهدا (ع) میآمد، به پهنای صورت اشک میریخت و از شدت گریه شانههایش میلرزید.
حاج قاسم سعی داشت روز به روز خود را از نظر معنوی و تواضع تقویت کرد و همین هم در وجود حاج قاسم به وضوح دیده میشد؛ تا جایی که حاج قاسم در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن مبارزه با اشرار جنوب شرق کشور با حاج قاسم سالهای بعد متفاوت بود و در نیروی قدس میشد شکوفایی حاج قاسم از نظر تقوا و ایمان را حس کرد. بنابراین، هر چه جلو میرفت، خود را به سیره اهل بیت (ع) نزدیکتر میکرد.
کتابهایی که حاج قاسم در آخرین مأموریت میخواست بخواند
یکی از افرادی که به مطالعه و دانشافزایی اهمیت بسیاری میداد و کتابهایی در موضوعات مختلف از جمله کتابهای دینی و زندگی امام حسین (ع) میخواند، شهید سلیمانی بود. حاج قاسم به مطالعه کتابهایی با موضوع اسلامی علاقهمند بود و تا پایان حیات هم دست از مطالعه برنداشت. حتی آخرین سهشنبه که از ایران رفت و بامداد جمعه شهید شد، لیستی از کتابها را مشخص کرده بود که آنها را برایش آماده کنند و وقتی بازگشت تحویل گرفته و بخواند؛ کتاب و لوح فشرده سخنرانیهای آیات عظام مشکینی، مصباح، جوادی آملی و مظاهری از این دست سفارشهای حاج قاسم بود. بنابراین، او هیچ وقت از کسب دانش و مطالعه دست برنمیداشت و هر لحظه سعی داشت تا بیشتر با زندگی و سیره اهل بیت (ع) آشنا شود و آن را در وجودش تقویت کند.