به گزارش حلقه وصل، سید نعمت الله قادری سفیر سابق ایران در سودان و تانزانیا طی یادداشتی نوشت: سال ۲۰۱۱ آغاز انفجار و فرو پاشی کاخ های پوشالی و عنکبوتی رژیم های مرتجع وابسته به غرب در کشورهای عربی و شمال آفریقا و غرب آسیا بود. این طوفان در کشور تونس با خودسوزی اعتراضی و متعاقب آن مرگ جوانی که پلیس مانع دست فروشی او شده بود آغاز گردید. مرگ این جوان تاثیر عمیقی بر افکار عمومی داخلی، منطقه ای و جهانی گذاشت و خشم و اعتراضات فرا گیر علیه رژیم حاکم را بدنبال داشت. تا جایی که رئیس جمهور بن علی و همسرش به سعودی فرار کرده و رژیم او سقوط کرد. تاثیر این جنبش اجتماعی به سرعت رژیم های مرتجع منطقه و وابسته به غرب چون مصر ، لیبی، مراکش ، بحرین را یکی پس از دیگری مضطرب و متزلزل و در آستانه سقوط قرار داد.
بطوریکه رژیم مبارک در مصر و رژیم قذافی در لیبی سقوط کردند و سایر رژیم های منطقه نیز به سرکوب مردم اقدام نمودند. ولی روح انقلاب و تنفر مردم از آن حکام همچنان زنده و پویا بوده است.
اهمیت انقلاب مردم تونس به اندازه ای بود که به عنوان الگویی برای کشورهای عربی منطقه و شمال آفریقا تجلی پیدا کرده و رسانه های عربی آن را بهار عربی و رهبر معظم انقلاب آن حرکت را بیداری اسلامی توصیف کرده بودند. این در حالی است که رسانه های منطقه ای و بین المللی و اندیشکده های غربی سعی کردند آن آنقلاب را در منطقه بی رمق و بی اثر نمایند.
در چنین اوضاع و شرائطی ظرف روزهای گذشته مجددا کشور تونس شاهد التهابات و اعتراضات گسترده علیه ناکار امدی و سوء مدیریت دولت، بحران اقتصادی، کرونا و فساد دستگاه اداری و حاکمیتی خواستار برکناری حکمرانان کشورشان شدند. به دنبال این اعتراضات عمومی و موج ناامنی رییسجمهور تونس با حمایت ارتش و نیروهای امنیتی نخست وزیر و رئیس پارلمان را برکنار و به انحلال دولت و تعلیق پارلمان به مدت سی روز مبادرت کرده است.
این اقدام وی با درگیری های مردمی و بازتاب در بین مقامات و احزاب داخلی و محافل منطقه ای و بین المللی مواجه شد. بطوریکه رئیس جمهور بعد از انقلاب تونس و رئیس پارلمان کنونی و احزاب، این اقدام وی را کودتا نامیدند و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر اولویت حفظ دموکراسی و ثبات در تونس تاکید کرد. با توجه به مراتب فوق به نظر میرسد روند تحولات در تونس ریشه در عوامل زیر داشته باشد.
۱- فقدان رهبری کاریزماتیک و یا حداقل رهبریت متحد و منسجم که بتواند کشور را بسوی وحدت و انسجام ملی هدایت و مدیریت کند. اصولا تونس حتی پس از استقلال از استعمار فرانسه نتوانسته است حکومت ملی و یا اسلامی بنا کند. حکومت نظامی در پوشش جمهوری با اندیشه های ضد اسلامی و لاییک بر آن کشور حاکم شد و بورقیبه و بن علی نماد بارز حکمرانی این سیاست بوده اند. رئیس جمهور فعلی نیز مدعی است راه حل مشکلات و اصلاح ساختار این کشور، قانون اساسی سال ۱۹۵۷ زمان بور قیبه است که یک قانون ضد اسلامی است. امروزه ساختار حاکمیت این کشور ا ئتلافی از اندیشه های لائیک ،غرب گرا، تکفیری، و غیره می باشد.
حاکم شدن اندیشه های پارادوکسیکال و متضاد بر این کشور خطر بزرگی برای انقلاب این کشور بحساب می آید.
۲- مداخله و نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی جهت تقویت و گسترش نفوذ خود از طریق جریان های محلی وابسته که نقش بزرگی در افکار عمومی دارند قابل توجه است. موضع گیریهای کشورهایی چون ترکیه، قطر و مصر با استفاده از رسانه های مصری، سعودی، و امارات و نیز فعال شدن رژیم صهیونیستی در منطقه قابل تامل است.
۳- ترس و نارضایتی ارتجاع منطقه، رژیم صهیونیستی و اروپا و غرب از تثبیت و الگو قرار گرفتن انقلاب مردمی و اسلامی تونس در سطح منطقه ای و بین المللی. زیرا کشور های شمال آفریقا بصورت عام بعلت مجاورت و هم مرز بودن با اروپا و از همه مهمتر واقع شدن این کشورها در کنار دریای مدیترانه و عبور ۶۵٪ انرژی از این منطقه به کشورهای صنعتی غرب و ژاپن از نظر اقتصادی و امنیتی حائز اهمیت است. هم چنین از نظر جغرافیای سیاسی حوزه امنیتی و حیاط خلوت اروپا بحساب می آید. بدین ترتیب هر تحولی در این منطقه تاثیر مستقیم بر اروپا خواهد گذاشت.
به طور خاص، تونس که ۹۸٪ از مردم آن مسلمان هستند از موقعیت سوق الجیشی و ژئوپلتیک ویژه ای بر خوردار است. این کشور از نظر اقتصادی دارای گاز طبیعی و معادن مهم استراتژیک می باشد . از همه مهمتر علاقه مردم به اسلام و حضور قدرتمند فرهنگ اسلامی بر مهاجرین کشور های اروپایی از جمله عواملی است که قدرت های غربی سخت از آن هراسناک هستند. در این رابطه و در روند اوضاع و تحول سیاسی امنیتی تونس، توسعه و حضور ناتو و افریکوم ( سازمان ارتش آمریکا در افریقا) با این کشور قابل توجه و ارزیابی می باشد.
به هر حال اوضاع در تونس بسیار پیچیده و مبهم است. باید دید آیا بازیگران منطقه ای و بین المللی و رژیم عبری، تونس را هم به سرنوشت کشورهای مصر و لیبی گرفتار خواهند کرد یا با مقاومت مردمی مواجه خواهند شد؟ این موضوعی است که آینده آن را روشن خواهد کرد.