
سرویس مبشرصبح: راهیاننور یک حرکت و پدیدهای است که زیبای بسیاری با خود دارد. شنیدن رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، در این زمینه راهیاننور و اجرایی کردن این رهنمونها زیبایی این حرکت و پدیده را صدچندان میکند. لذا در این بخش بیانات رهبر معظم انقلاب درباره راهیاننور در شلمچه، دوکوهه، دهلاویه و در جمع دستاندرکاران راهیاننور را بازخوانی کردیم تا تلنگری باشد و یادمان بیاید که بیشتر این مطالبات هنوز هم بر زمین مانده است.
شلمچه
«ملت ایران در دوره معاصر، هر چه عظمت و عزّت در دنیا دارد، به برکت خون رزمندگانی است که در این سرزمینهای خونین حضور یافتند و جان و سلامت و جوانی خود را برای اسلام، برای ملت و برای میهنشان در طبق اخلاص گذاشتند و تقدیم کردند»، «اگر این شهدایی که شلمچه، یادگار آنها و این بیابانهای خونین، حامل نشانههای آنهاست، نبودند، امروز در این کشور، از استقلال ملی، از شرف ملت، از اسلام و از هیچ چیز ایرانی، نشان برجستهای نبود»، «من سرزمین شلمچه را یک سرزمین مقدس میدانم. اینجا نقطهای است که ملائکه الهی که شاهد فداکاری مخلصانه این شهدای عزیز بودند، به آن تبرک میجویند»، «آمدن شما و احترام به این نقطه، بسیار به جا و بسیار کار صحیحی است. بنده هم خواستم به ارواح طیبه شهیدان و به نَفَسهای معطر جوانان مومن، تبرک بجویم و به این عزیزان احترام کنم؛ لذا آمدم در جمع شما شرکت کردم»، «شرکت من در مجموعه زائران خاک خونین شلمچه، برای بزرگداشت یاد و نام شهیدان عزیز و مردان بزرگی است که با خون خود، با جهاد و همت خود، با عزم و اراده خود، نام شلمچه و خرمشهر و خوزستان و ایران را در تاریخ، بلند کردند.» (8/1/1378).
دوکوهه
«بعضی از انسانها از حقایق غفلت میکنند و بعضی از دلهای ناپاک، از غفلت دلها سوءاستفاده نموده و مقاصد شیطانی و اهداف پلید را در فضای غفلت از حقایق، منتشر میکنند. هر دلی که برای حقیقتْ احترام قائل است، هر انسانی که برای معنویت، صفا، اخلاص و انسانیت ارزش قائل است، باید اینطور مکانها (دوکوهه) و خاطرهها را همیشه عزیز بدارد. این وظیفه همه ماست و امیدوارم که این تجمع شما برادران و خواهران در این مکان -که نموداری از احساسات ملت ایران است- پاسخ یاوهگویان را بدهد و بداندیشان و کجروان را متنبه کند» (9/1/1381).
دهلاویه
«یاد شهیدان خوزستان و جوانان مخلص عرب -از اهواز و سوسنگرد و شادگان و حمیدیه و هویزه و دیگر مناطق این استان و شهیدان آبادان و خرمشهر- گرامی باد! اینها این کشور را بیمه کردند»، «خوزستان، نقطهای است که در آن توطئه دشمنان ناکام ماند؛ خوزستان منطقهای است که در آن محاسبات دشمنان اسلام غلط از آب درآمد»، «برای من مایه افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیاننور و مجموعه عشاق دلباخته یاد شهیدان حضور داشته باشم»، «اگر این شهیدان عزیز نمیبودند و چنانچه این مردم مؤمن در این منطقه (دهلاویه)، سدِ راه دشمن نمیشدند، سرنوشت ایران عزیز و اسلامی چیز دیگری میشد»، «امروز و فردا و فرداها این ملت و این کشور، مرهون فداکاری شهیدان عزیزی است که این منطقهی عظیم را با جسم و جان خود محافظت کردند، استقلال کشور را حفظ کردند و عزت این ملت را حفظ کردند. من در این منطقه، مردمی را دیدم که عمر خود را در همین منطقه گذرانده بودند -برادران و خواهران عرب- و با شجاعت، با جانفشانی و وفاداری خود به اسلام و ایران عزیز، آنچنان ایستادگیای کردند که همه محاسبات دشمن بعثی و پشتیبانان خارجىِ او، غلط از آب درآمد. من در این منطقه، جوانان غیور این کشور را مشاهده کردم که از اکناف این کشور پهناور و بزرگ، از آغوش خانوادهها، از زندگی راحتِ در کنار پدر و مادر، دل بریده بودند تا به اینجا بیایند و از مرزهای شرف و عزت ایران اسلامی دفاع کنند» (5/1/1385).
اینجا زیارتگاه است
«مردم خوزستان در دوران دفاع مقدس در صف اول رزمندگان بودند و پیوستگی آنان با ایران اسلامی آنچنان بود که وسوسههای قومی و زبانی دشمن بعثی هم نتوانست این پیوند مستحکم را سست کند»، «مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است»، «آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند»، «من از این حرکت راهیاننور -که چند سال است بحمدالله روزبهروز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم» (11/1/1389).
زیارت با معرفت
«نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیاننور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است»، «ابتکار زیارت مراکز مهم دوران دفاع مقدس در قالب حرکت راهیاننور، یک ابتکار انقلابی و الهی بود و بسیار کار شایستهای است و اعتقاد بنده این است که تا مدتهای مدید این حرکت بایستی ادامه پیدا کند و آثار برکات آن را مردم ما و کشور ما و نسل جوان ما احساس کند. حادثه دفاع مقدس و این همه کار بزرگی که در آن هشت سال انجام گرفته در خور شناخته شدن و شناساندن است»، «زیارت با معرفت این است که شما میدانید آنجا یک روح بزرگ، مستمع شما است، مخاطب شما است، وسیله ارتباط و اتصال شما به مبدا عظمت و مبدا عزت عالم وجود است»، «آن دسته جمعی با قطار رفتن و مانند اینها و رفتن مجموعهها خودش یک معنای دیگری دارد. آن وقت مبلغین و افراد گویایی را هم آنجا بگذارید از این کسانی که حتیالمقدور منطقه را در آن دوره حساس دیده باشند، یعنی خودشان رفته باشند آنجا و از نزدیک شاهد بوده باشند تا آنها بتوانند بیان کنند که اینجا چه اتفاقی افتاد؛ اگر این بشود، آن وقت زیارتها زیاتهای با معرفتی خواهد بود»، «نگذارید یاد دوران دفاع مقدس از یادها برود، آمدن به این مناطق جنگی بسیار کار پسندیدهای است، کار درستی است، کار عاقلانهای است که ملت ایران میکند، خاطره این سرزمینها را زنده نگه دارید» (26/12/1392).
راهیاننور یک فناوری است
«یاد روزهای بزرگ را نباید بگذاریم به دست فراموشی سپرده بشود. روزهای بزرگ هر کشوری و هر ملّتی آن روزهایی است که یک حادثه الهی به وسیلهی مردم و با دست مردم در آن انجام گرفته است. ایّامالله همین روزهای بزرگ تاریخساز است. خب، هشت سال دفاع مقدّس -به یک معنا هر روزش را حساب کنیم- جزو این ایّامالله است؛ نباید بگذاریم که این حوادث به دست فراموشی سپرده بشود. خاطرههای هشت سال دفاع مقدّس، شد یک ثروت عظیم و ملّی. ...اگر شما بخواهید از ثروت استفاده کنید، باید فناوریاش را بلد باشید؛ من میگویم این راهیاننور یک فناوری است؛ این یک فنّاوری است برای استفاده از این ثروت عظیم. این معدن طلای عظیمی که در اختیار ما است، این را یا میشود بدون فناوری رها کرد، یا میشود مثل خیلی از معادن ما -که متأسفانه بدون اینکه ارزش افزودهای برایش بهوجود بیاید، همینطوری میدهند به دست این و آن میرود- رد کرد که برود، یا میتوان آن را با فنّاوری، دارای ارزش افزوده کرد؛ این راهیاننور یک فنّاوری است، یکچنین حرکت عظیمی است. این را باید خیلی قدر دانست؛ این راهیاننور کار بسیار بزرگ و مهمی است؛ سعی کنید این کار را درست انجام بدهید.»
معدن تمامنشدنی
«وقتی میگوییم راهیان نور یک فناوری جدید برای استفادهی از معدن تمامنشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همهی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند؛ در کتابهای ما بیاید، در هنر ما بیاید، در دبیرستان ما و دبستان ما بیاید، در دانشگاههای ما راه پیدا کند. مسئولین دانشگاهها و مسئولین بخشهای دولتی اینجا تشریف دارند؛ خودشان را به این کار موظّف بدانند. صِرف اینکه ما حالا یک گوشهای هم [یک مرکزی] قرار بدهیم که هرکس خواست برود -[مثلاً] دانشجویی- بیاید آنجا اسم بنویسد و راه بیفتد، کار [فقط] این نیست؛ کار بیشتری لازم است. بهعنوان یک گنج نگاه کنید، بهعنوان یک معدن عظیم پُرسود و پُرمنفعت به این حادثه نگاه کنید؛ ببینید در قبالش چهکار باید کرد. باید کار کرد، باید فکر کرد، باید برنامهریزی کرد، باید نقشه ریخت. آن کسانی که به این سفرهای راهیاننور میآیند و برمیگردند، حتما باید چیزی به آنها اضافه شده باشد؛ باید بین آنها و بین حادثه مهم دفاع مقدس یک پیوند و ارتباط ناگسستنی به وجود بیاید؛ معرفت تازهای پیدا کنند. اطلاع تازهای پیدا کنند. در این زمینهها ما البته در طول این سالها به نظر من کمکار بودهایم؛ ما کمکار کردهایم. حالا کتاب زیاد نوشته شده، چند فیلم ساخته شده؛ اینها خوب است؛ کارهایی که انجام گرفته خوب و با ارزش است؛ لکن به نظر من در مقابل آنچه باید انجام بگیرد کم است. این کتابهایی هم که ما نگاه میکنیم و استفاده میکنیم، خب خوب است، منتها دایرهاش محدود است. دایرهی تأثیرگذاری اینها محدود است.»
این فرهنگ است که انسانها را تقویت میکند
از جامعه 80 میلیون نفری ما، 5 میلیون [نفر] یک کتاب را بخوانند و به معارف آن آشنا بشوند، کافی است؟ باید ترویج کرد؛ باید هم کتاب را ترویج کرد، هم مفاهیم را ترویج کرد، هم آن را در قالب هنر عرضه کرد، هم بهترینهایش را در کتابهای درسی گنجاند، هم در دانشگاهها یک بابی برای مسائل مربوط به دفاع مقدّس باز کرد. نگذاریم این قضیه به آسانی از دست برود. هر جانبازی که از دفاع مقدس باقی مانده است، یک یادگاری است؛ این یادگاران دفاع مقدس را گرامی بداریم، سرداران دفاع مقدس را گرامی بداریم. آنها هم قدر خودشان را البته بدانند و خودشان را حفظ کنند و آن ارزشها را در خودشان نگه دارند. این راه با استقامت تامین خواهد شد و پیش خواهد آمد. اگر چنانچه ما در زمینه دفاع مقدس، کار فرهنگی کردیم، تولید فرهنگی کردیم، این تولید، کشور را غنی خواهد کرد، نیروهای انسانی ما را غنی و قوی خواهد کرد و در مقابل توطئههای دشمنان قوی میشوند. ما برای اقتصاد هم نیرو بخواهیم باید قوی باشد، برای فرهنگ هم نیرو بخواهیم باید قوی باشد، برای مسائل مدیریتی کشور هم نیروی خوب بخواهیم باید قوی باشد؛ این فرهنگ است که انسانها را تقویت میکند و انسانهای قوی به وجود میآورد. سرچشمه قوت فرهنگی، از جمله همین سرچشمهی فیاض نیروهای دفاع مقدس است. اگر توانستیم از این استفاده کنیم، فرهنگِ کشور قوی خواهد [شد]؛ این تولید فرهنگی است. در فرهنگ هم -مثل مسائل اقتصادی- اگر تولید نکردیم، به واردات احتیاج پیدا میکنیم.
چگونه باید گزارش دهیم؟
این گزارشگرانی که میروند در این مجموعهها و افراد را هدایت میکنند، اینها بایستی بدانند که چه چیزهایی را در این گزارشگری باید گفت. این گزارشگری با -به قول متعارف- گزارشگری برای گردشگران یا توریستهای خارجی که میآیند مثلا فلان بنا را تماشا میکنند فرق دارد؛ این یک چیز دیگر است، این را با آن نباید اشتباه کرد؛ آنجا یکجور گزارش مطلوب است، اینجا یکجور گزارش. اینجا محتوای گزارش بایستی پر از تبیین، پر از معرفت، پر از بیان حقایق، پر از نقاط برجسته و مثبت دوران دفاع مقدس و ارزشهای دفاع مقدس باشد؛ اینجوری باید باشد. البته من نمیگویم اغراق کنید. من از اغراق و مبالغه و مانند اینها هیچ طرفداری نمیکنم؛ به عکس، ما در این حملات دوران هشتساله، حملات موفقی داشتیم، حملات ناموفقی داشتیم. فرض کنید در حمله رمضان -مِنبابِ مثال- یا کربلای چهار، حمله ناموفق [داشتیم]؛ حملات موفق هم داشتیم، فرض کنید که در والفجر هشت، جوانهای ما رفتند آن طرف اروندرود؛ اما همان حملات موفق [هم] حملاتی بود که با صدها مشکل همراه بود. انسانها همه یکجور نیستند، دشواریهای فراوان بود؛ بعضیها از بین راه برمیگشتند، بعضیها پشیمان میشدند، بعضیها جلو نمیرفتند، بعضیها بیش از آنچه به فکر انجام وظیفه باشند، به فکر این بودند که درباره ما چه میگویند، اینجوری هم داشتیم؛ اینها را هم بگوییم، اشکالی ندارد.
هیچ لزومی ندارد مبالغه کنیم
در بین [بیان] همه این مجموعه است که آن تلالوهای فوقالعاده خودش: آن انسانهای ناب، آن شهدای عزیز، عالیقدر، خودشان را، ارزششان را، والاییشان را نشان میدهند. بنابراین هیچ لزومی ندارد مبالغه کنیم، اغراق کنیم یا جوری حرف بزنیم که گویی آنها یک انسانهای دیگری بودند، نخیر. از همین جنس ماها بودند، منتها بهتر از ما راه را شناختند، بهتر از ما زندگی را فهمیدند، اقبال بیشتری داشتند، توسل بیشتری داشتند، خدای متعال هم به آنها توجه بیشتری کرد و آنها را از سرچشمه لطف و فضل خودش سیراب کرد. هرکدام از این پنج استان خوزستان و ایلام و کرمانشاه و کردستان و آذربایجان غربی -این نوار مرزی غرب کشور- یک مسئلهای دارد، یک ارزشی دارد، یک جایگاهی دارد؛ مردم آنجا مورد توجه قرار بگیرند، مورد محبت قرار بگیرند؛ همه اینها پشتیبانی کردند. در همه این بخشها که شما ملاحظه میکنید، اگر پشتیبانیهای مردم نبود، کار پیش نمیرفت؛ پشتیبانی مردم بود که رزمندگان توانستند کار انجام بدهند. البته بنده در همان مختصر برههای که در آن عرصهها حضور پیدا کردم، خودم به چشم خودم دیدم کمکهای مردم را، حمایتهای مردم را، توجهات خاص مردم به رزمندگان را، که رزمندگان را وادار میکرد که بتوانند کارهای بزرگ را انجام بدهند و این حرکات را انجام دادند (16/12/1395).