
سرویس حاشیه نگاری: در ششم اسفند ماه ۱۳۰۶شمسی در رشت دیده به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیلات نیمه تمام خود رادر زادگاهش گذراند و به علت عدم علاقه به درس و تحصیل پس از پنجم متوسطه دیگر سراغ درس نرفت و نتوانست شغل خانوادگی یعنی فعالیتهای اداری ودیوانی را پی گیرد.
ابتهاج در آغاز راه سعی داشته تا به راه نیما برود اما نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما به ویژه پس از سرایش ققنوس با طبع او که اساسا شاعر غزل سرا بوده هم خوانی پیدا نمی کند و راه خودش را که همان سرودن غزل بود ادامه می دهد تا جایی که می توان چندتا از غزل های او را جزو بهترین غزلهای این دوران به حساب آورد.
دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن خود در باره ابتهاج چنین می نویسد: در غزل فارسی معاصر شعر ه. الف.سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است . مضامین گیرا و دلکش تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع زبان روان و موزون و خوش ترکیب و هم آهنگ با غزل از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوه دلپذیر حافظ است …. وی در زمینه نوسرایی طبع آزمایی کرده است. آنچه از این قبیل سروده درون مایه و محتوای آن ها تازه و ابتکارآمیز است و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با آن همگام شده ترکیب این دو کیفیت با هم نتیجه مطلوب به بار اورده است.
امروز سالروز تولد هوشنگ ابتهاج است و به همین مناسبت دو ماجرا از زندگی وی برای مخاطبان عزیز ذکر می کنیم.
اولین خاطره مربوط است به خاطره علی معلم دامغانی از دیدار سایه و رهبر انقلاب است که با هم می خوانیم: علی معلم دامغانی درباره دیدار هوشنگ ابتهاج با رهبر معظم انقلاب اینگونه می گوید: آقا با شاعران دیدارهای خصوصیتری نیز دارند. چند سال پیش، به اتفاق یکی دو نفر از دوستان و آقای هوشنگ ابتهاج (سایه) خدمت آقا رسیدیم دیداری با ایشان داشتیم که رسانهای نشد. جلسه بسیار صمیمی و گرمی بود. یکی از خاطرات جالبی که از آن دیدار به یاد دارم این است که یکی از همراهان در مورد چند تصنیف، به آقا گفت که اینها کار آقای سایه است. آقا به اصطلاح تجاهلالعارفی کردند و بهخاطر آن شعرها آقای سایه را تشویق کردند. اما در ادامه این جلسه معلوم شد که آقا به تازگی شعری از آقای سایه خوانده بودند و حتی برخی مصراعهای آن را هم در ذهن داشتند.
از دیگر اتفاقاتی که خود هوشنگ ابتهاج در گفتگو با میلاد عظیمی در کتاب پیر پرنیان اندیش ذکر کرده است این ماجرا است که در دهه 60 که سایه در زندان بوده است، شهریار نامهای به رهبر معظم انقلاب که آن زمان رئیس جمهور وقت کشور بود مینویسد و در خواست می کند که سایه از زندان آزاد شود. ابتهاج گفته است که چندی پس از این نامه مرا صدا زدند و گفتند تو آزاد هستی و بدون هیچ محاکمه ای آزاد شدم. بنابراین به احتمال بسیار زیاد می توانم بگویم آزادی من با وساطت رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است.