
حلقهوصل: یخ جشن تولد علیرضا قزوه را ناصر فیض آب کرد. او در بدو ورودش به اتفاق استاد قزوه گفت: «فکر میکنی تولد تو اتفاق مهمی است؟» شوخی فیض حاضران را به خنده انداخت و استاد قزوه در جواب او به یک طنز و شوخی همیشگی ناصر فیض در مورد خودش اشاره کرد و رو به او گفت: «هنوز هم اعتقاد داری که من چند شغلهام؟! خودت که میبینی من از هشت صبح تا هشت شب در دفترم هستم.» فیض این شوخی را هم بیجواب نگذاشت و این بار گفت: «این که دلیل نمیشود! به خانه نمیروی چون به خانه راهت نمیدهند.» در ادامه آقای مومنی شریف شروع به برشمردن ابعاد شخصیتی استاد قزوه کرد و درباره ایشان گفت: قزوه همچنان در حال رشد است...» فیض این بار صحبت او را قطع کرد و گفت: «ولی متاسفانه رمان مینویسد.»
این اشاره ناصر فیض سبب شد که صحبتهایی در خصوص ذوابعاد بودن استاد قزوه شکل بگیرد در نهایت بحث به اینجا رسید که یوسفعلی میرشکاک استاد قزوه را جزو 10 رماننویس برتر کشور خوانده است. آقای فیض مجدد به شوخی گفت که آقای میرشکاک تا جزو سه نفر برتر بودن آقای قزوه هم آمدند. استاد قزوه هم به این مسئله واکنش نشان دادند و گفتند که البته در گوش خود من هم گفت که تو از نظر من اولین رماننویس ایران هستی...
منزوی قربانی فضای فرهنگی شهر شد
در ادامه صحبتهای جمع به سمت بیان خاطراتی از «حسین منزوی» رفت. محمدمهدی سیار گفت: هر چه به زمان حال نزدیکتر میشویم اشعار آقای منزوی درخشندگی خاصی پیدا میکند. ناصر فیض علت این درخشندگی را دریوری بودن بیشتر اشعار امروزی دانست. آقای مومنی شریف با بیان خاطرهای از علی معلم به خوشتیب بودن منزوی و دامی که خوانندههای زمان شاه برای این جوان تازه از شهرستان به پایتخت آمده پهن کرده بودند، اشاره و گفت: منزوی قربانی فضای فرهنگی شهر شد.
برای دخترم فلاکت گذاشتم و شعر
ناصر فیض با بیان اینکه من دفتر شعری از حسین منزوی به خط خودش دارم که برخی از اشعار منتشر نشده او و برخی نقاشیهایی او در آن است گفت: حسین منزوی همیشه میگفت که من برای دخترم فلاکت گذاشتم و شعر. من خاطرم است که آن زمان در شورای شعر صداوسیما بودم. به او گفتم که 10 تا از شعرهایت را بیاور تا آنجا تصویب کنیم. او 10 تا از غزلهای فارسی خودش را آورد و شعرهای او در جلسه شورا تصویب شد ولی آقای سبزواری هم به عنوان یکی از اعضا باید آن را امضا میکرد. او با دیدن اشعار او همه برگهها را پاره و امضا نکرد. لذا من به حسین گفتم اینبار 10 تا از شعرهای تُرکی خودت را بیاور. این شعرها آمد و تصویب شد و خوانندههای ترک برای خواندن اشعار او دعوا میکردند.
مسائل مادی برای آقای قزوه بیاعتبار است
آقای مومنی شریف از همینجا پلی زد به یکی از ویژگیهای شخصیتی استاد قزوه و گفت: از دور که به زندگی آقای قزوه نگاه میکنیم شاید اینطور به نظرمان برسد که او برای مسائل مادی خیلی اهمیت میدهد و در حرفهایش حساب و کتاب وجود دارد، ولی من که او را از نزدیک میشناسم اصلا اینطور نیست. مسائل مادی برای او بیاعتبار است و اتفاقا ایشان در کمک به دیگران خیلی دست و دلبار هستند.
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام...
خواندن شعر توسط استاد علیرضا قزوه پایان بخش جشن تولد او بود. در ذیل غزل «سلام» را که استاد قزوه انتهای مراسم جشن تولد خود خواند، میخوانید.
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام
فرقی نمیکند که کجاییست لهجهات
اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام
ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام
بازارگان درد! اگر میروی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام
"دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست"
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام
معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!
قبل از سلام جام تشهد گرفتهایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!
استاد قزوه پیش از این در وبلاگش در مورد این غزل نوشته بود: «مطلع این غزل را بیش از 10 سال است که گفتهام و سالهاست که در نامههای خصوصی به دوستان این مطلع را به کار میبرم و همان سالها چند بیتی از این غزل را نوشتم و رها کردم. تنی چند از دوستان شاعر هم این غزل را استقبال کردند و یکی از آنها حتی در کتابش این غزل را چاپ هم کرد که نمیدانم اشارهای به شاعری که از او وام گرفته است کرده یا نه. ...[در این غزل] مصرعی که در گیومه آمده را از روانشاد "نوذر پرنگ" به وام گرفتهام. این را از قصد به وام گرفتم که نشان بدهم من به گیومه و نام شاعری که از او مصرعی یا حتی جملهای را به وام بگیرم مقیدم.» امانتداری یکی از ویژگیهای بارز شخصیتی استاد قزوه است.
زندگینامه علیرضا قزوه
استاد علیرضا قزوه در اول بهمن ماه سال ۱۳۴۲، در گرمسار به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات را در همانجا گذراند و در سال۱۳۶۱ دیپلم تجربی گرفت. در سال ۱۳۶۴، وارد دانشگاه حقوق قضایی قم شد و در سال ۱۳۶۹، به دریافت مدرک کارشناسی این رشته نائل آمد. تحصیلات خود را در رشته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران ادامه داد و در سال ۱۳۷۶ موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد گردید.
استاد قزوه در سال ۱۳۹۱ از آکادمی علوم روسیه دانشنامه دکتری خود را در رشته فیلولوژی دریافت کرد. او اولین شعر خود را در سال ۱۳۶۰ سرود و در سال ۱۳۶۳ همکاری خود را با مجله امید انقلاب آغاز کرد. شعرهای وی تاکنون به صورت پراکنده در بیشتر روزنامهها، مجلات کثیرالانتشار انتشار یافته است. استاد قزوه با روزنامههای جمهوری اسلامی، اطلاعات، ماهنامه ادبستان صداوسیما، حوزه هنری، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، کانونهای ادبی در فرهنگ سراهای تهران و... همکاری داشته است.
استاد قزوه مولف حدود 30 اثر منتشر شده در حوزههای شعر، تحقیق، پژوهش و سفرنامه و از نامهای شناخته شده شعر انقلاب اسلامی است. نام قزوه در کنار نام شاعرانی چون سلمان هراتی، سید حسن حسینی، قیصر امینپور و... همواره حضوری پررنگ در شعر اجتماعی، آیینی و شعر دفاع مقدس داشته است. این همه یوسف، با کاروان شام: سفرنامه سوریه، برادر انگلستان، پرستو در قاف، چمدانهای قدیمی، شبلی و آتش، قطار اندیمشک، قطار مهاراجه: سفرنامه و... بخشی از آثار این شاعر انقلابی است.