به گزارش حلقه وصل، مهران مديري همزمان با پخش اولين قسمت از سري جديد برنامه «دورهمي» با اعلام كپي بودن برنامهاش سعي كرد ضمن فرار به جلو منتقدان را غافلگير كند، اين در حالي است كه اغلب منتقدان به كپي بيكم و كاست برنامهها بدون در نظر گرفتن عناصري مانند خلاقيت و نوآوري و پيوستهاي فرهنگي مطابق با فرهنگ و هنجارهاي كشورمان انتقاد دارند نه صرفاً كپي كردن از برنامههاي خارجي.
مهران مديري در اولين قسمت از فصل جديد برنامه «دورهمي» (سري پنجم) كه جمعه شب ۲۱خرداد روي آنتن شبكه نسيم رفت، از ساختار مسابقهاي كه اجرا و كارگرداني آن را بر عهده دارد رونمايي و در واكنش به برخي شائبهها تأكيد كرد جزء به جزء اين مسابقه كپي شده از يك برنامه خارجي است. مديري در ابتداي سري جديد برنامه «دورهمي» كه قرار است از جمعه تا دوشنبه روي آنتن شبکه نسيم برود، بيان كرد: سري چهارم برنامه تمام شد و مدتي از شما دور بوديم و خدا را شكر سري جديد برنامه با شكلي جذاب آغاز شد.هر برنامهاي مثل تاك شو، مثل مسابقه و… يك نمونه اصلي دارد، بقيه كپي هستند، يعني يك كشوري يك اصل ميسازد، بقيه كشورها از آن كپي ميكنند. اين برنامه هم كپي است، جزء به جزء آن كپي است. سعي كرديم خيلي خوب كپي كنيم، كپي درجه يك داشته باشيم، اين مهم است و كپي هم بايد درجه يك باشد.
مديري با گفتن اين حرفها كه بهرهگيري از تكنيكهاي عمليات رواني محسوب ميشود، سعي كرد با برملا كردن نكتهاي كه ممكن است بعداً رسانهها و منتقدان از آن در نقد برنامه استفاده كنند، ضمن دست پيش گرفتن باب هر گونه نقادي در رابطه با محتواي كپي كاري شده برنامه تازهاش را مسدود كند.
مؤلفه «خلاقيت و نوآوري» در عرصه برنامهسازي تلويزيوني، چه برنامههايي كه به منظور سرگرمسازي مردم و مخاطبان و چه برنامههايي كه در قالب اصول و قواعد تعريف شده در حوزه پدافند غيرعامل طراحي، ساخت و توليد آنها به رشديافتگي جامعه و بالا رفتن سواد رسانهاي مردم ميانجامند، جزو عناصر اوليه و بديهي در اين ميدان محسوب ميشوند. طي سالهاي اخير اين شاخصه مهم در اكثر برنامههاي سرگرمكننده تلويزيوني ديده نميشود و ظاهراً داشتن اسپانسر پولدار اولين و تنها مسئلهاي است كه براي ساخت يك برنامه سرگرمكننده تلويزيوني مورد نظر قرار ميگيرد، در واقع اگر اسپانسر جور بشود محتوا و خلاقيت به كار گرفته شده در آنها يا ارتباط فرهنگي و اجتماعي داشتن با بدنه جامعه برنامه مورد نظر در مراتب انتهايي ليست الزامات ساخت و توليد برنامهها جاي ميگيرند.
كپي خوب، كپي بد
كپي يا اصطلاحاً مهندسي معكوس كردن در عرصه صنعت فينفسه نميتواند يك امر مذموم تلقي گردد و تا حدودي نشاندهنده توان فني و تكنولوژيكي كپيكننده محسوب ميشود اما همانطور كه اشاره شد اين مسئله به عنوان يك كاربست در حوزه صنعت مفروض است و در عرصه رسانه و توليد و ساخت برنامههاي سرگرمكننده مسئله به كلي متفاوت است. به كلام بهتر، وقتي قرار است از يك برنامه كپي شكل بگيرد باید به ارزشها، فرهنگ و هنجارهاي جامعهاي كه قرار است كپي آن برنامه برايش بازآفريني شود توجه جدي كرد. اگر چنين مسائلي مورد نظر برنامهسازان به خصوص برنامهسازان تلويزيون قرار نگيرد هيچ كدام از هدفگذاريهاي اوليه آن برنامه كه سرگرمسازي جامعه يكي از آنهاست، هرگز محقق نميشود و به خطري رها شده در بين جامعه تبديل ميشود كه ضرر آن به مراتب بيشتر از محسنات آن است.
كپيهاي تلويزيوني، بدون پيوست فرهنگي
فصلهاي قبلي برنامه «دورهمي» كپي كاملي از يك برنامه پربيننده كشور هندوستان به نام «Comedy night with kapil» است كه مدتهاست به زبان هندي پخش ميشود و اتفاقاً يكي از پربينندهترين برنامههاي تلويزيوني و سرگرميساز طنز در كشور هندوستان است. نسخه بازآفريني شده برنامه «دورهمي» به دليل طراحي اوليه آن بر اساس معيار و ملاكهاي جامعه هندوستان منبعث از هنجارها و ارزشهاي آن كشور در موارد متعددي از لحاظ ديني، اخلاقي و فرهنگي با جامعه كشور ما كمترين همخوانيای نداشته است، چه اينكه طراحي و نوع سؤالاتي كه مجري از مهمانان برنامه ميپرسيد به دليل ورود به برخي حريمهاي خصوصي افراد كه از نظر ديني و فرهنگي و حتي رويكرد تمدني ايرانيان مذموم است، مورد اعتراض اغلب كارشناسان رسانه و مخاطبان قرار گرفت. متأسفانه نبود و بهرهگيري از عنصر خلاقيت در اين برنامه نه فقط در محتوا و رويكرد كه حتي در مواردي كاملاً با نمونه اصلي آن برنامه در چيدمان و طراحي شكل دكور، نحوه نشستن مجري (مهران مديري) نيز رعايت شده بود و تنها وجه تمايز اين دو برنامه مربوط به زبان مجري و شركتكنندگان در آن بود!
از جمله ديگر برنامههاي كپي شده بدون توجه به لزوم اعمال و الحاق پيوستهاي فرهنگي يا به عبارتي ايرانيزه كردن آنها ميتوان به برنامه «اعجوبهها» اشاره كرد كه از نمونهاي خارجي به نام« little big shots» كپي شده است. این برنامه از لحاظ دكور و شكل طراحي آن حتي استفاده از نور و رنگ بنفش هم از آن نمونه، بهره كامل گرفته است. مسابقه «بمب» نيز يكي ديگر از اين كپيكاريهاي بدون خلاقيت تلويزيوني بود كه با انتشار گزارشي از سوي رسانههاي صهيونيستي مشخص شد اين مسابقه كپي نعل به نعل مسابقهاي با نام Boom در اسرائيل است كه باعث شد سازندگان اين مسابقه در واكنش به هجمههاي رسانهاي نام اين مسابقه را از بمب به «سيم آخر» تغيير دهند. چيدمان دكور و حتي استفاده از يك بمب كه مهمترين وسيله و محور مسابقه است در كنار عينكهايي كه شركتكنندگان حين اجراي مسابقه بايد از آنها استفاده كنند، همگي كپيهاي نعل به نعلي بود كه از برنامه Boom اسرائيلي انجام شده بود. مسابقه «زوجينو» با اجراي باربد بابايي هم كه مدتي است از تلويزيون پخش ميشود نسخه كپيشده از برنامهاي به نام «family feud» است كه محتوا و نوع سؤالات اين برنامه هم مثل اسلاف گذشتهاش با واكنش منفي كارشناسان و منتقدان مواجه شده است.
مسابقه پرحرف و حديث «برنده باش» نیز الگوگيري از برنامه هندي «Who Wants to Be a Millionaire» بود كه دستمايه فيلم سينمايي ميلونر زاغهنشين هم قرار گرفت. شايد تنها نمونه موفق از اين كپيكاريها كه با درآميختن عناصري از فرهنگ داخلي و به عبارتي ايرانيزه شدن محتوايش توانست ركورد داشتن مخاطب و بيننده تلويزيوني را بشكند، برنامه استعداديابي «عصر جديد» با اجراي احسان عليخاني بود كه نسخه كپي شدهاي از مسابقه استعداديابي «Americas Got Talent» امريكايي بود.
برنامه استعداديابي و سرگرم كننده در تلويزيون كشورهاي متعددي ساخته شدهاند اما كپي نعل به نعلِ بدون استفاده از فرهنگ ايراني- اسلامي ايرادي است كه به اين برنامهسازيها وارد است. آنچه محل اشكال است، تقليد نعل به نعل در ساخت اين برنامه و حتي در موارد طراحي بخشهاي خبري است كه نتيجه بیتوجهی به خلاقيت و خودباوري است. نكته ديگر كاهلي برنامهسازان و وجود اسپانسرهاي پولدار است كه اعتقادي به خلق و توليد آثار سرگرمكننده داخلي ندارند و تنها به دنبال راههاي تجربه شده ديگر كشورها بدون توجه به تنوع سلايق و هنجارهاي اجتماعي در جوامع مختلف بشري هستند.
منبع: روزنامه جوان