
به گزارش حلقه وصل، «سعید ابوطالب» کارگردان مسابقه تلویزیونی «دستم را بگیر» یادداشتی با نام «باقیمانده راه» نوشته که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
تولید مجموعه رئالیتی شو «دستم را بگیر» بعد از 7 ماه تولید طاقت فرسا به پایان رسید و گرچه هنوز زمانی تا آماده شدن این مجموعه برای پخش باقی است اما من پیشاپیش می خواهم یک اعتراف بزرگ بکنم.
می خواهم بگویم دستم را بگیر شبیه هیچ برنامه تلویزیونی دیگری نیست . آنونس این برنامه شما را برای دیدن یک مستند – مسابقه دعوت می کند اما در واقع این مجموعه دقیقا یک مسابقه نیست. وقتی می گوییم گروههای داوطلب در یک رقابت خودخواسته شرکت کرده اند در حالیکه سعی دارند به افراد نیازمند جامعه کمک کنند و هر کدام از آنها وقتی درگیر موضوع می شوند اعتراف میکنند که دیگر رقابت برای آنها مهم نیست و مسئله آنها فقط کمک کردن به فرد یا خانوادهایاست که با آن آشنا شدهاند و نور امیدی در قلبهایشان روشن کردهاند، باورشان میکنیم.
باور میکنیم که این جوانها که از وقت و زندگی وهمه سرمایه احساسی شان مایه میگذارند تا چند دختر بچه روستایی و بسیار دور از امکانات شهر نشینی یا یک پیرمرد کولبر و یا یک دختر بچه نیازمند به پیوند قلب را به زندگی برگردانند و برای این کار اینقدر مصمم هستند که دیگر دوربین و همراهان و نگاه فیلمبردار و میزانسن کارگردان را هم فراموش میکنند باورشان میکنیم و رفته رفته فراموش میکنیم که یک فیلم – مسابقه را می بینیم و قطع نظر از تمایلمان به هرکدام از گروهها دلمان می خواهد همه آنهاموفق بشوند. باورشان میکنیم وقتی آنها هم برای همدیگر در گوشه گوشه ایران آرزوی موفقیت دارند. بهمین دلیل می گویم «دستم را بگیر» دیگر شبیه هیچ مسابقه تلویزیونی نیست.
و این همه آرزوی من و دوستان دست اندر کار این مجموعه بوده است. دلمان می خواهد یک حرف درگلو مانده را بلند بگوییم که برای کمک به یک هموطن، به یک انسان دردمند منتظر دیگران نمانیم. مسئله همیشه پول نیست. مسئله همیشه دور از مرکز بودن نیست. کیمیای گم شده ما فراموشی است. ما همدیگر را فراموش کرده ایم. همیشه منتظر دیگران مانده ایم. گاهی فکر کرده ایم که می توانیم کمی پول و سرمایه و لباس و غذا و وسایل اولیه زندگی برای یک هموطن جامانده از زندگی تهیه کنیم و خیال و وجدانمان آسوده گردد اما گاهی باید کنار بچه های کار بنشینیم؛ گاه باید با یک پیرمرد کولبر، کولبری کنیم، گاه باید در کپرهای دور دست یک چوپان زندگی کنیم تا درد او را لمس کنیم تا بهترین راه برای کمک به او را بیابیم این همه هدف ما در ساخت این مجموعه است. اگر ما همه عوامل این مجموعه به این هدف رسیده باشیم، از کارمان راضی خواهیم بود.
گرچه گمان می کنم هنوز راه راه زیادی باقیمانده است.