
سرویس تلنگر: در مطلب «وقتی bbc از کاه، کوه میسازد!»، مقاله یاسر میردامادی که با برشمردن ویژگیهای مشترک انواع مختلف نژادپرستی آن را نقد کرده و اشکالاتش را برشمرده بود، به صورت کامل بررسی شد و همچنین نیمی از «مقاله چرا احساسات ملی دگرستیزانه خطرناک هستند؟» نوشته علی معموری درباره نقش برداشتهای دینی و نزاعهای مذهبی در شکلگیری هویت ستیزه جویانه، مورد بحث قرار گرفت که در ادامه به مابقی این مطلب میپردازیم و در انتها گزارش لیلی نیکونظر، روزنامهنگار بیبیسی میآید.
نویسنده بیبیسی در ادامه مینویسد:«استفاده سیاسی از توان نیرومند فرهنگی در هویتهای ملی در راستای غیریتسازی (Othering) زمینه حاصلخیزی برای رفتارهای نژادستیزانه و فرقهگرایانه را فراهم میآورد. این امر به گسترش دشمنی با اقوام و ادیان همجوار و نیز امتدادات داخلی آنها در یک کشور میانجامد. در نتیجه خطری برای وحدت ملی جوامع چند فرهنگی مانند ایران به شمار میرود».
وی در حالی این ادعا را میکند که بیانات و گفتمان مبسوطی از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درخصوص غیریتسازی داریم. امام خمینی(ره) در این موضوع فرمودهاند:«دو جبهه است، جبهه طاغوت و جبهه الله، جبهه الله را که توجه به خدا دارند و ایمان به خدا دارند، خدای تبارک و تعالی آنها را از همه ظلمت ها، از تمام ظلمت ها اخراج میکند و به نور میرساند. آن نور، نور خود حق است. اینکه نور است (الله نور السموات و الارض) از همه ظلمتها که ما عدای الله است، آنها را خارج میکند و به نور میرساند و به الله میرساند. طاغوت مردم را از نور خارج میکند و به ظلمات میرساند. (ظلمات بعضها فوق بعض) این دو راه است، راه انبیا و راه طاغوت. راه انبیا راه خداست و خدا ولی است و خدا فاعل است و به دست خدا انسان تربیت میشود و راه طاغوت راه شیطان است که شیطان مربی انسان است».
و ایشان همچنین در جای دیگری میفرمایند:«بزرگترین تحولی که باید بشود در فرهنگ باید بشود، برای این که بزرگترین ﻣؤسسهای است که ملت را یا به تباهی میکشد یا به اوج عظمت و قدرت میکشد».
و ایشان به عنوان راهکار برای مقابله با سلطه فرهنگی بیانات زیادی دارند که به طور مثال، میفرمایند: «استقلال فرهنگی در مقابل «فرهنگ غیر»، «خودباوری و خوداتکایی فرهنگی و علمی در برابر بیگانه» و «خودباوری و نفی خودباختگی و قطع وابستگی فرهنگی».
با توجه به مطالب مطرح شده از امام خمینی(ره)، نژاد و فرقه در غیریتسازی مهم نیست، بلکه کسانی که راه طاغوت و شیطان را پیش گرفته و از راه خدا دور شدهاند، بیگانه و دشمن تلقی میشوند.
معموری، نویسنده جبهه معارض در ادامه مطلب غیر واقع خود برای استدلال فرضیه دشمنان که همان نژادپرستی و ایجاد تفرقه است، به تولیدات رسانهای کشورمان اشاره میکند و مینویسد: «این جریان در سری تولیدات رسانهای ایرانی به شدت تقویت شد. از آغاز دهه هفتاد شمسی، صدا و سیمای ایران به تولید مجموعهای از سریالهای شیعی پرداخت که در آنها هویت ملی ایرانی در کنار هویت شیعی در برابر هویت عربی – سنی نمود پیدا میکرد. در غالب این سریالها، افرادی ایرانی در ضمن یاران وفادار امامان شیعی حضور دارند و در نقطه مقابل، دشمنان درجه یک امامان دارای شاخصههای بارز عربی و سنی هستند. مقایسه این سری تولیدات سینمایی با فیم الرساله مصطفی عقاد به خوبی رویکرد سیاسی تولیدات ایرانی را در راستای تقویت دگرستیزی (ضد عربی و ضد سنی) در هویت ایرانی نشان میدهد».
که این مطلب هم پس از مشاهده فیلمهای مختارنامه و محمد رسولالله(ص) و دیگر فیلمها و سریالهای مذهبی به راحتی رد میشود.
عربهای کلیتی واحد در برابر کلیت ایرانی تشکیل دادهاند!
معموری همچنین بدون اشاره به تلاشهای دخالتجویانه دولتهای غربی و همچنین رسانههای معارض مانند بیبیسی که همین مقاله در آن منتشر شده است، در جریان تغییر دادن نام خلیجفارس، به منازعات مربوط به تحریف نام خلیج فارس پرداخت و ضمن کم اهمیت جلوهدادن این موضوع ملی، آن را ابزاری برای برانگیختن احساسات دینی و قومی توسط حکومت ایران دانست.
جداکردن ایرانیها از شیعیان و به خصوص شیعیان عرب زبان که از برنامههای اصلی دشمنان، بعد از اتحاد ایران با کشورهای عربی منطقه است، موضوعیست که در قسمت دیگری از مقاله به آن پرداخته شده است. نویسنده بدون توجه به حضور میلیونی شیعیان ایرانی، عرب زبان و دیگر ملیتها در اربعین، با تخیل خود مینویسد: «نگرش ستیزهگرایانه به هویتهای عربی – سنی به بازخوانی ایدئولوژیک تاریخ نیز انجامیده است. در یک نقطه این خط ستیز، قومگرایان ضد عرب و اسلام قرار دارند که از عربها کلیتی واحد در برابر کلیت واحد ایرانی ایجاد کردهاند. در این تصویر، عربها همواره بی تمدن و متوحش و ویرانگر ترسیم میشوند و در مقابل، ایرانیان صاحبان تمدنهای مستمر در طول تاریخ و قربانیان توحش عربهایند. این تصویر ساده نه با واقعیت تاریخی اقوام عرب و ایرانی و نه با وضع کنونی آنها سازگار است و صرفا تولید پندار جمعی ستیزهگر است».
این قلم به دستِ تابع دشمنان اسلام در ادامه مطلب خود و در راستای ایجاد تفرقه، ضمن توهین به عربزبانها و نادیده گرفتن روابط خوب و دوستانه شیعیان و سنیها، بیان میکند: «هر دو گروه در نسبت دادن مجموعهای از تصاویر نمادین مانند: خوردن سوسمار و ملخ و تنبلی و کاهلی و داشتن تعصبات مختلف و زنستیزی و ... اتفاق نظر دارند. هر دو گروه از این واقعیت چشمپوشی میکنند که تعداد قابل توجهی از عربها مسلمان نیستند و از بین مسلمانها نیز گروه زیادی سنی نیستند. به همین ترتیب هر یک از تصاویر کلیشهای درباره عربها قابل نقد بوده یا مشابه آن در بین ایرانیان نیز یافت میشود. عربها حتی شانس برخورداری از نام اصلی خودشان را نیز در زبان فارسی ندارند و معمولا از آنها با عنوان توهینآمیز «اعراب» که به معنای اقوام بیابانگرد و نه مردم عرب است، یاد میشود».
در پایان این مطلب، BBC در راستای برنامههای تفرقهافکن خود، فاز جدیدی از توطئه علیه ایران که همان تفرقه اقوام داخلی در کشور است، کلید میزند: «آنچه واقعیت بیرونی این تمایلات ستیزهجویانه به شمار میرود، انعکاس منازعات سیاسی رژیمهای حاکم بر احساسات ملی و دینی ملتهایشان است که پرداختن و پر و بال دادن به آنها در درازمدت به گسست اجتماعی بین اقوام ایرانی و گسترش احساسات نژادستیزانه و فرقهگرایانه در محیط پر تنش کنونی میانجامد».
همچنین در گزارشی دیگر که توسط لیلی نیکونظر نوشته شده و در روز بعد از انتشار مقالات بالا در بیبیسیمنتشر شده، آمده است که: «میزان واکنشها و نحوه طرح اعتراضها به ماجرای فرودگاه جده تحلیل از منظرهای مختلف را طلب میکند و به خصوص چند نکته در باب حضور پررنگ نمادها و استعارهها از زاویه مردمشناسانه و نشانهشناسانه مغفول مانده است. در باب مواردی که صرفاً نماد و استعاره نیستند، در معادلات قدرت عمل میکنند و به همین خاطر مطالعه آنها میتواند جنبههای نامکشوفی را توضیح دهد».
در ادامه مطلب و بعد از تعریف چند نماد و استعاره، آمده است: «در تجمع مردم روبروی سفارت عربستان، نوشتههایی با این مضمون دیده میشود: «حریم امن الهی کجاست؟». حریم امن الهی برای مؤمنان حیطه تجلی فیزیکی «امر مقدس» (sacred)، بستر مناسک و آداب مذهبی و معنوی حج و تحت حفاظت خدا و مؤمنان است. حرمت این حریم امر مقدس، از دید معتقدان به اسلام و به تبع آن زیارت و حج، با تعرض جنسی به پسران نوجوان شکسته شده و به این معنا حریم امن الهی آلوده به گناه و حرام و «امر غیرقدسی» (profane) شده است».
گزارشگر مذکور ضمن اشاره به سخنان رئیسجمهور ایران که به این اتفاق اشاره میکند و بیان میکند، فریضه حج میتواند تحت شرایطی «حرام» باشد، مینویسد: «این تعرض نمونه و بهانه خوبی برای گفتوگو درباره مرزهای سیال مذهب، خویشاوندی و ناسیونالیسم است».
تعرض فرودگاه جده آتشی قدیمی در زیر خاکستر چند شکاف دیرین را عیان کرده است!
نیکونظر ادامه میدهد: «با بررسی نمادها و نشانههای به کار رفته در تجمع اعتراضی روبه روی سفارت عربستان، همچنین میتوان نتیجه گرفت تلاقی چند گفتمان مختلف حول تقابلهای تاریخی/سیاسی/ ایدئولوژیک با اعراب از عوامل تشدید واکنشهاست. در تجمع اعتراضی روبه روی سفارت عربستان عدهای با پرچم ایران در دست، سرود «ای ایران ای مرز پر گهر» خواندند و یک عده دیگر پرچم سبز یا امیرالمومنین تکان دادند. حضور همزمان این دو گروه بر همافزایی گفتمانهای مختلفی دلالت میکند که در قبال مساله تعرض در فرودگاه جده رویکرد مشابه و موضع مشترکی پیدا کردهاند».
در ادامه و پیرو مقالات روز گذشته BBC، در این گزارش ضمن توهین به ملت عربزبان و بدون توجه به اینکه ایرانیها و شیعیان جهان با وهابیت و آلسعود مشکل دارند و نه با عربزبانها، آمده است: «دیوارنوشتهای مرگ بر آل سعود و پرچمهای سبز امیرالمومنین نشانگر مخالفت با وهابیت است. ملقب کردن اعراب به صفاتی چون «ملخ خور»، «سوسمار خور» و عناوین استهزاءآمیز دیگری از این دست در جوکهای وایبری/واتساپی نیز میتواند ارجاع غیرمستقیمی به شکست تمدن ایران باستان به دست اعراب بادیهنشین باشد و بر همنشینی مقطعی تقابل تاریخیِ ایرانی-عربی و رقابت مذهبیِ شیعی-وهابی دلالت کند».
در پایان این گزارش نتیجهگیری مورد علاقه و خواست دشمنان گرفته شده و آمده است: «تشدید واکنشها به ماجرای فرودگاه جده از جمله به علت همافزایی چند تنش حول چند شکاف تاریخی، مذهبی و سیاسی است و به مساله این تعرض ابعادی فراتر میدهد. در نتیجه، ماجرای تعرض در فرودگاه جده، جدا از تمامی جنبههای تاسفآور خود این اتفاق، آتشی قدیمی در زیر خاکستر چند شکاف دیرین را عیان کرده است. استعارههای مطرح شده در اینجا هم از همین تنشها و شکافها خبر میدهند. استعارههایی که شبیه یک زنجیره کنار هم قرار میگیرند و تفسیرشان به ما کمک میکند تا بفهمیم در ماجرای فرودگاه جده چطور «تعرض» چند پلیس «عرب وهابی عربستانی» به دو نوجوان «زائر شیعی ایرانی» خشم گروههای مختلف مردم را شعلهور کرده است».