به گزارش حلقه وصل، حدود سه سال بعد از خروج آمریکا از برجام و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پایان دولت روحانی، مذاکراتی در وین در حال برگزاری است که این توافقنامه که صرفا بخاطر حضور ایران نابود نشد، مجددا احیا شود. در پرونده «برجام نامه» می خواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم که چگونه می توان امکان رفع تحریم ها و انتقاع اقتصادی ایران همزمان با احیای برجام فراهم شود، اتفاقی که با توجه به عجله انتخاباتی دولت، تحقق آن فعلا دور از ذهن به نظر میرسد:
یکی از مهمترین سوالات مطرح درباره مذاکرات وین، مدت زمان لازم برای راستی آزمایی لغو تحریم هاست، موضوعی که تحقق سیاست قطعی نظام منوط به اجرای درست آن است. همانطور که بارها توسط مقامات ارشد نظام و مسئولان دولتی بیان شده، سیاست قطعی نظام در مورد احیای برجام و بازگشت جمهوری اسلامی ایران به تعهدات برجامی لغو کلیه تحریمها در عمل، راستی آزمایی ایران و بعد بازگشت ایران به تعهدات است.
کارشناسان و مراکز پژوهشی مانند مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارند امکان راستی آزمایی فوری یعنی چند ساعته یا چند روزه یا چند هفته ای لغو تحریم ها، وجود ندارد و این کار «حداقل» ۳ تا ۶ ماه زمان می برد ولی مقامات دولتی از جمله حسن روحانی رئیس جمهور می گویند این دیدگاه درست نیست و راستی آزمایی زمان زیادی نمی برد. به عبارت دیگر، دولت معتقد است امکان راستی آزمایی فوری لغو تحریم ها وجود دارد.
یکی از بهترین معیارها برای شناخت دیدگاه درست درباره این موضوع و تخمین زدن مدت زمان لازم برای راستی آزمایی واقعی، بررسی گزارش های رسمی وزارت امور خارجه درباره روند اجرایی شدن برجام است.
براساس قانون اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی در اجرای برجام (مصوب ۲۱ مهرماه ۹۴)، وزارت امور خارجه موظف شده بود هر سه ماه یکبار بعد از اجرایی شدن برجام (۲۶ دی ماه ۹۴) به مجلس گزارش دهد و این وزارتخانه هم تا زمان خروج آمریکا از برجام، آنرا اجرایی کرد. در ادامه نگاهی به برخی از موارد ذکر شده در این گزارش می پردازیم:
الف- گزارش ۳ ماهه اول (۲۶ دی ۹۴ تا ۲۶ فروردین ۹۵):
- سوئیفت که قطع آن باعث قطع ارتباط بانکی کشور با نظام مالی پولی بینالمللی شده بود مجدداً برقرار شد. استفاده از سوئیفت بدلیل ضرورت بهروزرسانی نرمافزارها وتمهید سایر زمینههای فنی، در عمل «چندهفتهای» بطول انجامید... روابط بانکی «بهتدریج» روند بازگشت به وضعیت عادی را طی میکند.
- در طول سالهای ۸۹ تا ۹۲، مشتریان نفت ما به سمت سایر تولیدکنندگان رفته و نیازهای خود را عمدتا از طریق قراردادهای مدتدار تأمین کردهاند. بعد از اجرای برجام تحریم نفت مرتفع و فروش نفت از سر گرفته شد. مشتریان قبلی «بهتدریج» درحال بازیابی و مشتریان جدید نیز «بهتدریج» اضافه میشوند... ظرف سه ماه گذشته با تلاش فوقالعاده وزارت نفت، فروش نفت خام به حدود دو میلیون بشکه رسیده است و انتظار میرود «تا یکسال دیگر» به سقف قبلی بازگردد. مذاکره با شرکتهای معتبر بینالمللی برای انعقاد قراردادهای اکتشاف و سرمایهگذاری نیز «درحال انجام» است.
- تنها ۳ ماه از اجرای برجام گذشته است. بازگشت به وضعیت قبل از تحریمها به لحاظ فنی و عملیاتی مسلماً به زمان احتیاج دارد. یک مثال ساده میزان فروش نفتخام است. فروش نفت خام کشورمان در اثر تحریمهای یکجانبه آمریکا از دو و نیم میلیون بشکه به یک میلیون در آستانه توافق ژنو رسید...در این مدت بسیاری از مشتریان نفت ما به سمت سایر تولیدکنندگان رفتهاند. طبیعی است که انتظار نمیرود روز بعد از رفع تحریمها فروش ما به ۲.۵ میلیون بشکه بازگردد. مسلماً میبایست مجدداً بازاریابی صورت گیرد، خریداران سابق احیا یا خریداران جدید پیدا شوند، قرارداد تنظیم شود و ...
- نگرانی مؤسسات مالی به دلیل ارعاب آمریکا و تحمیل جریمههای سنگین چندین میلیاردی بر بانکها، فضای روانی سنگینی برای شروع مجدد همکاری با ایران ایجاد کرده... بهانهتراشی، کارشکنی و تعلل طرف آمریکایی بخصوص وزارت خزانهداری آمریکا هم مزید بر علت شده و به یک مشکل اساسی تبدیل شده... علیرغم اظهارنظرهای مکرر مقامات آمریکایی مبنی بر تعهد آمریکا به ایفای تعهدات خود وفق برجام، محافل قدرتمندی درون دستگاه اجرایی آمریکا [دولت اوباما] رغبت چندانی به اقدام فعالانه برای رفع نقاط ابهام نداشته و حتی در مواردی تلاشهای صورت گرفته برای رفع موانع را خنثی مینمایند.
-تقریباً تمامی بانکها، شرکتها و بنگاههای اقتصادی که از آنها انتظار همکاری اقتصادی با ایران میرود، بخش خصوصی هستند و به دستور دولتها وارد تعاملات اقتصادی نمیشوند. مهمترین عامل در محاسبه هزینه-فایده بنگاههای اقتصادی، میزان اطمینان به این تعامل و فضای پیرامونی آن است. چنانچه یک بنگاه اقتصادی به این جمعبندی نرسد که بازار هدف محیط امنی برای سرمایهگذاری، تجارت و کلا هر گونه همکاری اقتصادی است مسلماً نه اقدام به سرمایه گذاری مینماید نه انتقال فناوری میکند نه وارد پروژههای بزرگ میشوند و نه خود را در معاملات کلان درگیر میکند. حداکثر آنکه به تجارت کوتاه مدت و در سطح پایین بسنده خواهد کرد. در فضای پرآشوب-سرمایه گریز- خاورمیانه و در فضای پرتردید نسبت به میزان پایبندی همه طرفها به برجام طبیعی است که بسیاری از بنگاههای اقتصادی با تامل برخورد میکنند تا در «مرور زمان» پایبندی طرفها به تعهدات خود اثبات گردد.
ب- گزارش ۳ ماهه دوم (۲۶ دی ۹۴ تا ۲۶ تیر ۹۵)
-برقراری ارتباطات بانکی درحال گسترش می باشد. البته بانک های کوچک تر با رغبت بیشتری وارد تعامل شده ولی بانکهای بزرگتر برقراری روابط بانکی را «منوط به انجام بررسی های بیشتر» نمودهاند.
- مشتریان گذشته نفت خام ایران «بهتدریج» درحال بازیابی هستند و مشتریان جدید نیز «بهتدریج» اضافه میشوند... صادرات نفت خام از ۹۷۰ هزار بشکه در روز در پنج ماهه نخست ۱۳۹۲ به حدود ۲ میلیون بشکه در روز در خردادماه ۱۳۹۵ افزایش یافته... بازار نفت خام ایران در اروپا درحال احیا میباشد.
- واقعیت این است که بسیاری از انتظارات و توقعات قبلی که در بسیاری فعالان اقتصادی ایرانی و خارجی ایجاد شده بود برآورده نگردیده است. یک حقیقت آن است که برآورده شدن بسیاری از انتظارات به «زمان طولانی تری» نیاز دارد.
- یکی از چالشهای فعلی تداخل تحریم های لغو شده و نشده، و تاثیر تحریم های لغو نشده بر تحریمهای مرتبط با هسته ای است. تحریم های ناعادلانه و غرض آلودی که در ارتباط با توسعه توانمندی موشکی و تسلیحاتی، حقوق بشر، مواد مخدر، تروریسم و مداخله در سوریه از سوی آمریکا و اروپا وضع شده و استمرار یافته اند، به هر حال تاثیرات خود را کم یا زیاد بر تحریم های مرتبط با هسته ای که لغو شده اند، بر جا می گذارند. حداقل این تاثیرات، اثر روانی و ایجاد سردرگمی برای بنگاه های اقتصادی است که همواره در تردید هستند و مطمئن نیستند دقیقا کدام یک از تحریم ها برداشته شده و کدام برقرار است. اگرچه هم اتحادیه اروپا و هم وزارت خزانه داری آمریکا راهنماها و قواعد لغو تحریم ها را به طور مبسوط (و با مشورت جمهوری اسلامی ایران) نگاشته و در سایت های خود قرار داده اند ولی شرکت ها و کمپانی های خارجی هنوز به طور کامل از این قواعد مطلع نیستند و به «زمان بیشتری» برای جلب اعتماد آنها نیاز می باشد.
-تنها شش ماه از اجرای برجام گذشته است. بازگشت به وضعیت قبل از تحریم ها، همچون بازسازی خرابیهای یک جنگ ده ساله، به لحاظ فنی و عملیاتی مسلما به زمان احتیاج دارد. به عنوان مثال بازگشت فروش نفت خام کشور از کمتر از یک میلیون بشکه به میزان قبل از تحریم (دو و نیم میلیون بشکه)، در حالی که بسیاری از مشتریان نفت ایران در زمان تحریم ها به سمت دیگر تولیدکنندگان رفته اند، به طور طبیعی «زمان بر» است. می بایست مجددا بازاریابی صورت گیرد، خریداران سابق احیا شوند یا خریداران جدید پیدا شوند، قرارداد تنظیم شود و ... تا دوباره وضعیت سابق احیا شود.
- مذاکره برای انعقاد قراردادهای بزرگ حتی در شرایط عادی «زمانبر» است...مذاکره برای انعقاد پروژه های بزرگی که در گذشته در ایران انجام شده اند، برای رعایت ظرافت ها و دقت های حقوقی بعضا چندین سال طول کشیده است. نمی توان انتظار داشت که در فاصله شش ماه پس از اجرایی شدن برجام، تعداد قابل توجهی از این قراردادها نه تنها مذاکره و نهایی شوند بلکه حتی عملیاتی شده و آثار مثبت اقتصادی آنها عملا بر زندگی مردم تأثیر گذارد. به عنوان مثال قرارداد ایرباس بیش از ۵۰۰ صفحه است که ظرف شش ماه گذشته به طور مستمر مورد مذاکره بین کارشناسان ایرباس و ایران ایر بوده و هنوز چند سرفصل آن مانده است.
با توجه به آنچه گفته شد، این سوال مطرح می شود که چگونه وزارت امور خارجه در هنگام اجرای برجام و در مقام استدلال اینکه تحریمها رفع نشد، می گفت این اتفاق زمان بر است ولی الان، مسئولان دولتی میگویند راستی آزمایی رفع تحریم ها می تواند به صورت سریع و چندروزه انجام شود؟