به گزارش حلقه وصل، سیدامیر سیاح، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو مرکز پزوهشهای مجاس شورای اسلامی طی یادداشتی درباره همکاری راهبردی ایران و چین نوشت: سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین هم خیلی مهم است و هم به طرز بی سابقه ای مورد تهاجم رسانه ای قرارگرفته. درباره این موضوع، یادآوری چند نکته ضروری است:
۱. در سالهای اخیر چین در بسیاری شاخصها نظیر تولیدناخالص ملی PPP، حجم صادرات، مازاد تجاری و...، به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شده است. در عین حال، چین تنها قدرت اقتصادی دنیاست که هم قدرت و هم انگیزهاش را دارد تا تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران را خنثی کند. اجرای سند همکاری ایران و چین، عملا تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد ایران را بی اثر میکند.
اقتصادایران هرچند تحریمهای فلج کننده را با موفقیت نسبی پشت سرگذاشته اما برای ترمیم زخمهای تحریم و بی تدبیری های دهه ۹۰ و قدرتمندتر شدن، نیاز به بازار خارجی و سرمایه گذاری وسیع دارد. چین میتواند این سرمایه گذاری را تامین کند. از سوی دیگر، همکاری نفتی با ایران در منطقه ای حساس و بی ثبات که بازیگرانش مطیع آمریکا هستند، برای چین هم مفید است و از این بابت، همکاری دو کشور یک بازی برد برد برای دو کشور محسوب می شود.
۲. با اجرای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، تحریمهای آمریکا علیه ایران بی اثر میشود و اقتصادایران از گوشه رینگ درمیاید. به همین دلیل شکست و اجرا نشدن همکاری ایران و چین، برای آمریکا بسیار مهم است. هیچ بعید نیست در مذاکرات جاری و آتی، غرب به ایران پیشنهاد دهد در ازای تسهیلاتی، از اجرای تفاهم با چین منصرف شود یا اجرای ان را به عقب بیندازد.
دولت آمریکا به شدت دنبال دستیابی به اصل سند است تا مسیرهای خروج ایران از تحریم را کورکند، اگر موفق نشود، ۱۰ سال زحمتش در تحریم شکست میخورد و مهمترین ابزار هژمونی جهانی اش کند میشود. در واقع، اگر با اجرای سند همکاری اقتصادی ایران و چین، اقتصاد ایران از فشار تحریمها خارج شود، عملا به همه دنیا نشان خواهد داد میتوان جلوی زورگویی آمریکا ایستاد و شکستش داد. به همین دلیل هم هست که رسانه های برانداز و طرفدار آمریکا در هفته های اخیر با تمام توان علیه این تفاهم تبلیغ کرده و فشارآورده اند تا جزئیات این تفاهم منتشرشود و حتی ریسک برگزاری تجمع اعتراضی و لو دادن نیروهای میدانی شان را هم پذیرفتهاند.
چرا با آمریکا و اروپا تفاهم اقتصادی نکنیم؟
۳. اقتصاد ایران یکی از دست نخورده ترین اقتصادهای دنیاست که ظرفیت عظیمی برای رشد دارد. برخی بهانه گیران میگویند چرا چین؟ چرا با آمریکا و اروپا تفاهم اقتصادی نکنیم؟ پاسخ این است که جمهوری اسلامی با هر ملت و دولتی که به ایران احترام متقابل بگذارد، همکاری اقتصادی تجاری می کند. آمریکا و اروپا خودشان به بهانه های پوچ و مضحک همکاری اقتصادی را کنار گذاشته و با ایران دشمنی می کنند. ایران البته با غرب خرده حسابهایی دارد که حمایت از صدام و رجوی، ساختن داعش و هدایت آن به سوی ایران، قتل قهرمان ملی ما و تحمیل دو جنگ ناجوانمردانه اقتصادی در دهه ۹۰ از آن جمله است.
لازمه همکاری اقتصادی واقعی و بازی برد-برد، نداشتن روحیه استکباری است. غرب میخواهد ایران راهم مانند سعودی ها بدوشد و تحقیرکند که این البته شدنی نیست. فراموش نکنیم، برونگرایی، بخشی از اقتصاد مقاومتی است و داشتن روابط اقتصادی خوب با شرق، منافاتی با داشتن روابط اقتصادی خوب با غرب ندارد. این تصور که باید یا با غرب ببندیم یا با شرق، ذهنیت دیپلماتهای ترسو و ازرده خارج است که باید از وزارت خارجه زدوده شود.
۴. ماجرای اخیر چین یکبار دیگر نشان داد سیاستهای کلان رسانه ای نظام باید تغییر اساسی کند. رویکرد فیلتر و سانسور کلی مبتنی بر تصور منسوخ ما میگوییم مردم چه بدانند، باعث شده بزرگترین پیروزی در خنثی کردن تحریمها، در ذهن و کام برخی از مردم، یک شکست تلخ حس شود.
اگر دشمن داریم که داریم و اگر در جنگ هستیم که هستیم، بخش اصلی این جنگ، در صحنه رسانه در جریان است و آنجا به دلیل روشهای فرسوده و اشتباه داریم می بازیم. سیاستهای کلان رسانه ای نظام در درجه اول باید از حالت پدافندی به آفندی تغییر کند. نظام اسلامی آنقدر دستاورد و منطق دارد که دشمنانش را در عرصه رسانه کاملا به عقب براند و افکارعمومی را از لوث وجود براندازان فاسد وطنفروش پاک کند. کسانی که به تصور ضعف نظام در اسندلال و پاسخگویی، دایم فرمان فیلتر و سانسور می دهند، ضعف خودشان را به پای نظام ننویسند. قدرت نظام را میتوان به عموم نشان داد و اقناعشان کرد اگر اینها بگذارند.
نتیجه پس زدن پیشنهاد رئیس جمهور چین در تهران چه شد؟
۵. سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین باید در سال ۹۵ تصویب میشد. فراموش نکنیم در دوم بهمن ۹۴ شی جین پینگ، بلافاصله پس از اجرایی شدن برجام به تهران آمد تا ایران را به عنوان مفصل راه ابریشم جدید معرفی کند. رئیس جمهور چین در سفر به تهران، قصد داشت نتایح ۴ سال کمک به ایران برای خنثی کردن تحریمهای فلج کننده (۹۴ - ۱۳۹۱) را برداشت کند، غافل از اینکه دولت ایران بعد از برجام، به همکاری اقتصادی غربی ها امید بسته و کمک چین در دور اول تحریم را فراموش کرده بود. در نتیجه در بهمن ۹۴ با استقبال سرد از شی در تهران، عملا به او پیام داد ما دیگه به شما نیاز نداریم، چشم آبی ها دارند میایند. نتیجه پس زدن پیشنهاد رئیس جمهور چین در تهران، این شد که در دور دوم تحریم و با خروج ترامپ از برجام (اردیبهشت ۹۷)، چین دیگر به ایران کمک نکرد و حتی خط اعتباری کونلون بانک را هم بست و درنتیحه، دور دوم تحریمها، درد و فشار اقتصادی بیشتری به مردم ایران وارد شد.
آنچه مسلم است، تفاهم و همکاری اقتصادی ایران با چین، تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران را بی اثر و اقتصادایران را قوی میکند. اینکه براندازان علیه این تفاهم به شدت تبلیغ می کنند، تعجبی ندارد اما سوال اینجاست که چرا برخی مسئولان علیه این تفاهم گاردگرفته اند؟ و چرا سال ۹۴ در مسیرش کارشکنی کرده اند؟
اکنون روشن میشود چرا راهکارهای خنثی کردن تحریمها و نجات اقتصاد که از سال ۹۷ به مسئولان ارشد اجرایی ارائه شد، هنوز در کشوی میز مسئولان خاک میخورد؟ و سوالی که تاریخ به آن پاسخ خواهد داد اینکه اقتصادایران تاکی می تواند این حجم از خیانت را تحمل کند؟