به گزارش حلقه وصل، حسین قرایی دبیر عصرانههای ادبی خبرگزاری فارس در مراسم یکصدمین نشست عصرانههای ادبی تحت عنوان صد دفتر مشتاقی اظهار داشت: منزلی در پیشوا داریم. از همان سالها گعدههایی را در این زمینه برگزار میکردیم. تعداد نشستها به مرور زیاد میشد. اکثراً برداشتشان این بود که میخواهم نماینده مجلس شوم. ولی ما اعتقاد داریم شعر انقلاب و فرهنگ بالاتر از سیاست است.
وی با بیان اینکه خیلی از رفقای انقلابی و اصولگرا از هر جنس فشل شدهاند، گفت: من کاری به دولت و مجلس و این نهاد و آن نهاد ندارم. باید خودمان کار کنیم. همین الان خانه ما محلی برای پاتوق اهالی ادبیات شده است و ماهانه جلساتی را برگزار میکنیم.
قرایی با بیان اینکه اولین مشکل خودتان و خودمانیم، گفت: هر سال بنا دارم روز تولد فرزندم یک نویسنده یا شاعری که در کتاب درسی او اثری دارد را به مدرسهاش دعوت کنم. سال گذشته نیز از جعفر ابراهیمی شاهد دعوت کردم و او را به مدسه فرزندم بردم، کل مدرسه تعطیل شد، باید به فرزندانمان هم این موارد را بیاموزیم. حتی همسرم کتاب «من زندهام» را در کوچههای محل زندگیمان توزیع کرد. اینها را میگویم تا بگویم باید همه ما کار کنیم. با سخنرانی کار اصلاح نمیشود.
دبیر عصرانههای فارس گفت: سال گذشته خدمت آقا بودیم. کتاب تاریخ شفاهی جلد اول و دوم را خدمت ایشان ارائه کردم. احساس کردم حضرت آقا با نگاهشان میگویند همین مسیر را ادامه بده لازم به گفتن به بنده نیست. من واقعاً شرمنده شدم. چرا که مدتی پس از آن هم آقای موسوی مدیرعامل خبرگزاری فارس در پی برگزاری عصرانهای برای آقای مرتضی سرهنگی به من زنگ زدند و گفتند آقا فرمودند: «کار خوبی بود عصرانه آقای سرهنگی»؛ پیش خودم گفتم از این پس باید بیشتر مراقب باشیم چون رهبر انقلاب برنامههای فرهنگی را دقیق رصد میکند.
به گفته قرایی، فکر میکنم باید در این مسیر جدیتر حرکت کنیم چرا که در لبه پرتگاه قرار داریم چه نویسندگان و شاعرانی که با من تماس میگیرند و از مشکلاتشان میگویند. مدتی پیش یعقوب حیدری نویسنده 15 کتاب انقلاب با من تماس گرفت و از اینکه برای فروش «کف کفش» در میدان آزادی با او برخورد شده و دستگیر شده بود گلایه میکرد. به سراغ او در پاسگاه میدان آزادی رفتم. او به من گفت به خاطر فروش در مترو مرا بازداشت کردند. این یک نمونه بود و کسی حیدری را نمیشناخت و من اعتراض کردم که این فرد نویسنده است اما از این دست مثالها بسیار داریم آن دیگری برای عروسی دخترش یا فلانی برای دامادی پسرش محتاج است.
وی با بیان اینکه من شرمنده سیدعلی خامنهای و شهدا هستم، گفت: امیدوارم به شکلی پیش رویم که بتوانیم سر، بلند کنیم در همین نشست 200 نفر حضور دارند یعنی 200 بمب ادبی که میتواند در 200 نقطه تهران منفجر شود. اما تمام اینها افراد پایکار میطلبد ما همچنان باید بیاموزیم از تمام افراد و چهرههایی که در عصرانه ادبی حضور داشتند باید از آنها آموخت مسئولین فرهنگی باید دقتی به مانند سیدعلی خامنهای عزیز داشته باشند. به نظر من هر شاعر یک لشکر است و هر نویسنده نیز یک لشکر است و باید به هر دو اهمیت داد.
قرایی در پایان سخنان خود با بیان اینکه ما اگر نتوانیم به خودمان انتقاد کنیم باید کجا انتقاد کنیم، گفت: باید صبرمان را بیشتر کنیم. همین مهم که مدیرعامل خبرگزاری پیشنهادهای اهالی قلم را میپذیرد خودش نعمت است. با همین رویه و مدیریت از بعد از عید تا به امروز با تنها 3 میلیون تومان توانستیم 20 نشست ادبی برگزار کنیم. اما باید از آن طرف نیز به کمک شاعران و نویسندگان برویم و حداقل کاری که میتوانیم برای آنها بکنیم ضریب دادن به چنین جلساتی است.
* پارسینژاد: از یک رسانه برای دفاع و صحبت پیرامون حضرت علی(ع) اخراج شدم!
در ادامه کامران پارسینژاد از نویسندگان کشورمان ضمن تقدیر از خبرگزاری فارس برای عصرانههای ادبی اظهار داشت: ما بارها گفتهایم خوشفکری، خوشنیتی، رسالت و تعهد در این رسانه و فرد قرایی چشمگیر است. اما باید در نظر بگیریم همه این اتفاقات در خبرگزاری فارس روی داده است تا حمایت نباشد این راه و مسیر ارزشمند طی نمیشود.
وی افزود: خبرگزاری فارس شاید حتی این رسالت در دستورالعمل اصلیش نبود شاید در ابتدا در چارچوب و تعیین اهدافش نیز قرار نداشت ولی در ادامه مسیر وارد این راه شد هرچند ما از خیلی از نهادهای دیگر بیشتر توقع داشتیم.
وی با بیان اینکه بنده از یکی از خبرگزاریهای کشور به خاطر صحبت پیرامون حضرت علی(ع) اخراج شدم بدین معنا که دفاع از علی (ع) باعث اخراج من شد و این باور کردنی نیست، ابراز داشت: متأسفانه چنین رفتارهایی وجود دارد و در عرصه فرهنگی مشکلاتی در حال حادث شدن است.
پارسینژاد با بیان اینکه نویسندگان انقلابی ما بسیاری از اوقات دچار مقام و منصب میشوند، گفت: من حتی از داوری یک جشنواره به خاطر یک اعتراض اخراج شدم اما زبان تیز و برندهام همچنان وجود دارد.
وی گفت: گاهی یک نویسنده و شاعر در پستوی خانه خود مینشیند و برای دل خود بنا به تعهد خود مینویسد نه چشم داشتی دارد و نه مسئول است و گاهی هم یک نویسنده و شاعر جریانشناس میشود که آن وقت آزار میبیند و خیلی از خبرگزاریهای متعهد و مطرح هم سراغش نمیرود و پاسخش را نمیدهند.
پارسینژاد به جریان نفوذ اشاره کرد و گفت: این جریان متعلق به ملت و امنیت ملی ما است. جریانی سیاسی و جناحبندی نیست و باید به درستی بگویم که ادبیات ما میتواند امنیت ما را تأمین کند. اما مسئولین فرهنگی این مهم را مدنظر قرار نمیدهند.
وی با اعلام پیشنهادهایی گفت: ما در جریان اتفاقات در عرصه ادبیات میبینیم که نویسندهها و شعرا بسیاری از جریانات را میبیند و میدانند در همین راستا کتابی در تأیید منافقین منتشر میشود که بارها متوقف و بازچاپ میشود. از اینرو فکر میکنم خبرگزاری فارس نیاز است در بخش ادبیات نشستهایی را با نویسندگان و شاعرانی که در بحث جریانشناسی اطلاعاتی دارند برگزار کند.