به گزارش حلقه وصل، ۲۵شوال یادآور سالروز شهادت مظلومانۀ مؤسس مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق علیه السلام است. شخصیتی که به تعبیر آیت الله جوادی آملی بیشترین اشک ما در فقدان معارف بلند ایشان جاری است و بعد برای مظلومیت و شهادتشان. گفتار حکیمانه و رفتار صادقانۀ آن امام راستین در عصر خود، راهگشای همیشگی مسلمین جهان بوده و هست.
آیت الله جوادی آملی در یکی از جلسات درس اخلاق خود به تبیین احیای معارف توحیدی توسط آن امام همام پرداخته و بیان داشت: کار وجود مبارک امام صادق همان کار پیامبر(صلوات الله علیه و آله) و وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) بود که همان احیای معارف توحید الهی، نفی جبرو نفی تفویض بود اینها را وجود مبارک امیرالمؤمنین در همان طلیعه امر بررسی کرد و وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) اینها را احیا کرد و شکوفا کرد.
معظم له به توجه ویژۀ آن حضرت نسبت به پرورش جامعه هم اشاره داشته و گفت: آن حضرت برای اینکه جامعه را هم بپروراند یک صندوق خیریهای تأسیس کرد؛ مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل میکند که مفضّلبنعمر میگوید وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) یک صندوق خیریه تأسیس کرد و بودجهای در آن صندوق گذاشت و مرا مسئول آن صندوق کرد. فرمود: در شهر بررسی کن هر جا اختلافی بین افراد خانواده هست، اختلافی بین دو نفر هست، اگر توانستی از راه موعظه و نصیحت این اختلاف را به وحدت تبدیل کنی که بسیار خوب است و اگر مسئله مالی و مشکل مالی بود و در اثر مال با هم اختلاف کردند از این صندوق خیریه این مال را بگیر به آنها بده و اختلاف آنها را حل کن، این کار وجود مبارک امام صادق بود در ساختن یک امّت واحده.
وی ادامه داد: مفضّلبنعمر طبق نقل مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) میگوید من یک روز داشتم از کوچههای مدینه عبور میکردم دیدم از خانهای سر و صدا بلند است؛ سعیدبنبیان با دامادشان در میراث بعضی از متوفّاها اختلاف کردند لذا من اینها را دعوت کردم و گفتم مشکل شما چیست؟ گفتند ما اختلاف مالی داریم. نصیحت کردم موعظه کردم دیدم اثر نمیکند، بعد گفتم اختلاف مالی شما چقدر است؟ گفتند فلان مبلغ است، من از صندوق خیریه امام صادق این مبلغ را گرفتم و دادم و اختلاف اینها را حل کردم بعد وقتی که خواستند بروند به آنها گفتم بدانید این مال برای من نیست همه اینها برای وجود مبارک امام صادق است، به من دستور داد اختلاف شیعهها را حل کن، مبادا یک وقت از من قدردانی کنید اگر هم نعمتی هست از وجود مبارک امام صادق است.
معظم له به امور دیگری که بدست مبارک آن امام به انجام رسید پرداخته بیان داشت: آن حضرت شاگردان مخصوص خودش را هم با علوم فراوان تربیت میکرد؛ بخشی را در مسائل فقهی، بخشی را در مسائل تفسیری، بخشی را در مسائل کلامی که تشیع را نجات داد، ولایت را نجات داد، امامت را نجات داد دیگر آن تحریفهایی که راه پیدا کرد همه آن مسائل را به جای اصلاش برگرداند و تفرقهزدایی کرد.
آیت الله جوادی آملی سپس به گوشه ای از مصائب آن حضرت اشاره کرده و بیان داشت: دشمنان دیدند این نور را نمیتوانند خاموش کنند، مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل کرد که دستور دادند شبانه امام صادق(سلام الله علیه) را از منزل آوردند و همین کلینی(رضوان الله علیه) نقل میکند آن مأموران عباسی که این خانه را مشتعل کردند و سوزاندند خواستند ببینند چطور امام صادق(سلام الله علیه) از داخل این آتشها عبور میکند؛ مرحوم کلینی نقل کرد که وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) از امواج این آتشها عبور میکرد فرمود: «أنا ابن ابراهیم خلیلا» من فرزند ابراهیم خلیلم یعنی همان ﴿یا نَارُ کُونِی بَرْداً وَسَلاَماً﴾ اینجا هم هست.
وی افزود: بله گاهی مصلحت الهی است که آتش گلستان میشود; گاهی هم مصلحت الهی در مدینه یک طور، در خیمههای بچههای ابیعبدالله طور دیگر است، این معما برای ما حل نشد، آن معما این است شب عاشورا وجود مبارک ابیعبدالله(سلام الله علیه) دستور داد این طناب خیمهها را به هم نزدیک کنند و به هم ببندند برای اینکه دشمن از پشت سر حمله نکند، این خیمهها را جمع کردند یعنی نزدیک هم کردند، این طنابها را محکم به هم بستند و دور تا دور خیمهها را خندق کَندند به استثنای یک بخش از خیمهها که به میدان رفت و آمد میکردند جلوی این بخش از خیمهها صاف بود بقیه، قسمت مهمّ این منحنی این را خندق کَندند چون کنار شطّ فرات بود آنجا هم نِی فراوان است. در شب عاشورا وجود مبارک أبیعبدالله فرمود نی اینجا فراوان است، بروید این نیها را قطع کنید بیاورید پشت این خیمهها در این گودالها آتش روشن کنیم که دشمن از پشت سر حمله نکند، فقط مقداری از جلوی این خیمهها باز بود که اینها سواره میرفتند به میدان و برمیگشتند من سؤالم این است عصر عاشورا که شد این خیمهها را آتش زدند زینب(سلام الله علیها) به سایرین به وجود مبارک امام سجاد عرض کردند راه چیست چه کار بکنیم؟ دستور رسید به بچهها بگویید فرار کنند، من سؤالم این است که اطراف خیمه ها که خندق است کجا فرار کنند؟! این بود که بعضی از این بچهها زیر دست و پای اسب ... «السلام علی الحسین و علی علیبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی أصحاب الحسین و رحمة الله و برکاته».