
به گزارش حلقه وصل، کتاب«تکاوران خرمشهر» برای گروه سنی نوجوانان و خواندنی شد.
بر اساس این گزارش، این اثر دارای شش فصل است که در فصل اول «جنگ تکاوران در خرمشهر»، فصل دوم « حماسۀ تکاورها در خرمشهر»، فصل سوم «تکاوران در خونینشهر»، فصل چهارم «سقوط خرمشهر»، فصل پنجم «تکاوران در کوی ذوالفقاری و جاده آبادان به ماهشهر» و فصل ششم «تکاوران در روز آزادی خرمشهر» میپردازد.
در ابتدای کتاب میخوانیم: ناخدا یکم بازنشسته هوشنگ صمدی هستم. در بهمن ماه 1318 در روستای «کلخوران» از توابع اردبیل متولد شدم. این روستا امروزه جزء شهر اردبیل به شمار میرود. دبستان و سه سال اول دبیرستان را در همان اردبیل درس خواندم. در پاییز 1334 در تهران به دبیرستان بهبهانی رفتم. کلاسهای ده، یازده را در همین دبیرستان تمام کردم. برای سال دوازده به مدرسهای در خیابان لالهزار رفتم و خرداد ماه سال 1337 دیپلم ریاضی گرفتم.
دوران خدمت سربازی را در مهر ماه 1339 به پایان رساندم. به من پیشنهاد کردند در همان اداره مخابرات با درجه ستوانسومی بمانم و خدمت کنم، اما دلم میخواست ادامه تحصیل میدادم و با درجه بالاتری جذب ارتش میشدم.
مرداد یا شهریور ماه 1339 دانشکده افسری برای استخدام دانشجو آگهی داد. رفتم و در کنکور این دانشکده شرکت کردم. از همان کودکی به نظامیگری و نظامی شدن علاقه خاصی داشتم. در کنکور قبول شدم. در اول آبان همان سال وارد دانشکده افسری شدم. دوره سه سالۀ دانشکدۀ افسری را مهر ماه 1342 به پایان رساندم و چند سال در مناطق مختلف ایران خدمت کردم.
مهر ماه سال 1354 جذب تکاوران نیروی دریایی شدم و در منجیل آموزش تکاوری دیدم. همچنین برای تکمیل دوره در سال 1355 به انگلستان رفتم. اوایل شهریور ماه 1356 به ایران و تهران برگشتم و پس از آن به من مأموریت دادند تا با سمت فرمانده گردان یکم تکاوران نیروی دریایی به پایگاه دوم این نیرو در بوشهر بروم.
از مهر ماه 1356 تا اواخر شهریور ماه 1359 در بوشهر بودم. البته پس از انقلاب، مدتی در سیرجان خدمت کردم، اما عمده خدمتم در بندر بوشهر و پایگاه دوم دریایی در گردان تکاوران بود...
در شهریور ماه 1359 شروع جنگ توسط عراق چنان برای نیروی دریایی ایران مسلم و مبرهن شده بود، در روز 23 شهریور ماه جانشین فرمانده نیروی دریایی ناخدا مصطفی مدنینژاد و ناخدا کاشانی از تهران به بوشهر آمدند و در زیرزمین ساختمان چهارده طبقه پایگاه نیروی دریایی بوشهر، قرارگاه مقدم جنگ را با عنوان «نیرویرزمی 421» ایجاد کردند. تجهیزات مخابراتی و الکترونیکی آنجا مستقر شد و از روز 26 شهریور ماه کار رسماً شروع شد. همچنین افسران زبده، باسواد و فهیم را در این ستاد مستقر کردند. امکانات رزمی نیروی دریایی ایران در پایگاههای چهارگانه خرمشهر، بندرعباس، بوشهر و انزلی زیر نظر نیرویرزمی421 قرار گرفتند. منطقه دوم دریایی بوشهر به ستاد جنگ و فرماندهی نیروی دریایی ایران تبدیل شد.
در درگیریهایی که عراقیها در مرز خرمشهر با تکاوران ما داشتند، در روزهای 29، 30 و 31 شهریور ماه چند نفر از نیروهای اعزامی به خرمشهر به شهادت رسیدند: ناواستوار کورش شهبازی روز 29، مهناوییکم منصور دوس و ناواستواردوم جمشید قهرکی در30 و ناواستوار دوم محمدعلی گردکانی در31 شهریور و روز شروع جنگ شهید شدند. همچنین مهناوی یکم جواد صفری در اولین روز جنگ با تیربار در محور شلمچه، زمانی که دشمن وارد خاک ما شده بود، آنقدر مقاومت و ایستادگی کرد تا بالاخره عراقیها با گلوله تانک موضع او را هدف قرار دادند و جواد صفری را شهید کردند.
روز 31 شهریور ماه عراق با دوازده لشکر، شامل پنج لشکر زرهی، پنج لشکر مکانیزه و دو لشکر پیاده و 30 تیپ و گردانهای توپخانه از غرب و جنوب به ایران حمله و تجاوز کرد. هر لشکر زرهی دشمن متشکل از 14 گردان تانک بود و هر گردان 54 تانک داشت.
قاسم یاحسینی درباره این اثر توضیح داد: قرار بر این است که از سوی سوره مهر مجموعه 10 جلدی برای نوجوانان آماده شود از این رو از بنده خواسته شد کتاب نخست را ویرایش کرده بنابراین با همکاری ناخدا صمدی حذف و اضافات برای این گروه سنی صورت گرفت تا در قالب کتاب جدید اثر خواندنی شود.