به گزارش حلقه وصل، متن زیر مشروح سخنرانی آیت الله قرهی است که در مورد دعای ابوحمزه ثمالی ایراد شده است.
انسانهایی که از جانب ملائکه، «انعام» و «شیطان» خطاب میشوند!
پروردگار عالم، مواقعی را برای تنبّه انسان و بازگشت به مقام انسانیّت قرار داده است تا متنبّه شود و بداند انسان است.
من اصرار دارم و هر سال تکرار میکنم که دعای روز اوّل ماه مبارک رمضان، مختصّ به روز اوّل نیست؛ آن را دائم بخوانید. لذا هر موقعی که یادتان آمد، شب، روز، هر موقعی که حال خوبی به شما دست داد، حتّی در قنوت نمازتان هم بخوانید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیا عَنِ الْمُجرِمین».
دلیل تأکید بر انس دائمی با این دعا، این است که انسان، غافل میشود. اتّفاقاً یکی از مواردی که میشود گفت: در انسان، زیاد است و شیطان لعین و رجیم، شیاطین و نفس دون هم از آن، استفاده میکنند، همین غفلت است. انسان غافل میشود که من کیستم. لذا این تذکار که انسان، مدام به خود تذکّر بدهد که من انسان هستم، چقدر عالی است.
«انسان هستم» یعنی پروردگار عالم ما را به عنوان اشرف مخلوقات قرار داد و هر چه باعث شود ما از این مقام انسانیّت دور شویم، عین حماقت است و معلوم است غفلت کردیم. میشود کسی بداند انسان، اشرف مخلوقات و خلیفهی خداست و همهی اینها در بندگی پروردگار عالم، تجلّی پیدا کرده که انسان، انسان شده است، امّا غفلت کند؟! معلوم میشود واقعاً به خودمان، شناخت پیدا نکردیم و غافل هستیم.
این غفلت، کار دست انسان میدهد و باعث میشود انسان از آن مقام خودش، دور و دورتر شود، آنقدر که دیگر عندالملائکه او را انسان خطاب نمیکنند! به صورت ظاهر، انسان است، دو پا و دو دست و دو چشم دارد، امّا دیگر به او انسان نمیگویند، بلکه طبق فرمودهی قرآن، آن را «انعام» خطاب میکنند، «کالانعام بل هم أضلّ». کار به جایی میرسد که دیگر او را به عنوان «شیطان» خطاب میکنند که «بل هم أضلّ» همین است. همانطور که در استعاذه بیان میکنیم: «أعوذ باللّه السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ باللّه أن یحضرون إن اللّه هو السمیع العلیم»، لذا ملائکه هم میگویند: این افراد، شیاطین هستند. تمام اینها هم از همان «غفلت» شروع میشود.
گاهی انسان، لغزشی دارد و اگر متوجّه باشد، زود برمیگردد؛ امّا اگر غفلت او ادامه داشته باشد و تبدیل به یک خواب و نوم شود؛ دیگر بیچاره میشود. چون وقتی انسان، به خواب رفت، دیگر تمام است. میگویند: وقتی انسان در عالم خواب است و خواب سنگینی داشته باشد، اگر دزد بیاید و همه چیز را هم ببرد، متوجّه نمیشود. لذا در این دعا عرضه میداریم: «نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ »، یعنی خدایا ما را از این خواب غفلت بیدار کن.
بیدار کردن ما، توسط مهربانتر از مادر
در روایات شریفه هست که پروردگار عالم فرموده: من از مادر به شما مهربانتر هستم! مادر چقدر بچّهی خود را دوست دارد و به او اظهار محبّت میکند؟! مادر حتّی فرزند بد خود را هم دوست دارد. وقتی بچّه، بدی هم میکند، مادر در ابتدا درصدد توجیه برمیآید. ذوالجلال و الاکرام میفرماید: من از مادر به شما، مهربانتر هستم. لذا یکی از مطالبی که پروردگار عالم در باب قاعدهی لطف قرار میدهد، همین ماه مبارک رمضان و دعاها، شبخیزیها و ... است.
ما غیر از ماه مبارک رمضان، چه زمانی، شب دور هم جمع بودیم؟! در این ساعت از شب، خواب بودیم. مگر این که بعضیها شب کار بوده باشند و ... و إلّا عمدهی ما انسانها، در شب، استراحت میکنیم. کما این که اصلاً شب برای همین قرار گرفته است. امّا پروردگار عالم برای این که ما را از یک خواب عمیقتری که در آن، فرو رفتیم و آن، خواب اصلی است، بیدار کند، ماه مبارک رمضان، سحر و شبخیزی را قرار داده است. به خصوص که این ماه، پر از دعاست.
دعا، قرآن صاعد و سخن گفتن از لسان انسان با خداست. گرچه اصل ادعیّه، همه، از ناحیهی خداست. یعنی اگر به خودمان بود، بلد نبودیم با خدا چگونه سخن بگوییم. این ادعیّه که از لسان حضرات معصومین است، در حقیقت از لسان خداوند تبارک و تعالی است. چون آنها چیزی از خود ندارند و تجلّی اسماء و صفات خدا هستند، «ما ینطق عن الهوی إن هو إلّا وحی یوحی».
این آیهی شریفه «ما ینطق عن الهوی إن هو إلّا وحی یوحی»، حسب روایات شریفه و مطالب بزرگان، فقط مختصّ به نبیّ مکرّم نیست. البته به صورت ظاهر اینگونه است، امّا چون همهی معصومین در پردهی عصمت هستند، آنها هم «ما ینطق عن الهوی»هستند. لذا حتّی این ادعیه هم وحی از جانب خدا بر آنهاست.
گاهی یک بزرگی که معصوم هم نیست، امّا وصل است و حالش، حال خوش است؛ وقتی جملهای را بگوید، به او میشود اعتماد کرد. آقای راشد یزدی - که خداوند حفظشان کند - گفتند: با امامالمسلمین، خدمت آیتالله مروارید بودیم، ایشان مطلبی را بیان فرمودند. من عرض کردم: سند فرمایش شما کجاست؟ امامالمسلمین به من رو کردند و گفتند: بگو آیتالله مروارید بیان کرده است!
یعنی کسی که متّصل است، حرف بیهوده نمیزند. آنوقت میشود معصوم، دعایی را به ما تعلیم دهد، امّا از خودش باشد؟! ما اعتقاد داریم تمام این ادعیّه هم باز از طرف خداست.
البته پروردگار عالم باز از همان قاعدهی لطف خواسته بیان کند: ای بندگان من، شما هستید که دارید با من حرف میزنید. و إلّا اگر خود خدا به ما یاد نداده بود، معالأسف بلد نبودیم که با او سخن بگوییم.
از همین قاعدهی لطف است که پروردگار عالم، ماه باعظمتی مانند ماه مبارک رمضان را قرار داد تا ما را از خواب غفلت بیدار کند، متنبّه، هشیار و بیدار کند تا ما بدانیم انسان هستیم، انسان!
اگر کسی جدّی فهمید انسان است، بدانید خودش از گناه بدش میآید. به هر اندازهای که از گناه، بدمان آمد، به همان اندازه به مقام انسانیّت خودمان پی بردیم - این، یک کد اساسی است -
گاهی میبینیم نعوذبالله از یک گناهی (تهمت، غیبت، چشمچرانی و ...) خوشمان میآید که باید بدانیم به همان اندازه، معرفت به مقام انسانیّت پیدا نکردیم. اگر از گناهی خوشمان آمد، بدانیم به همان اندازه از مقام انسانیّت دوریم.
لذا هر چه انسان، از گناه، بدش آمد، حالش، حال دیگری شد، بداند به مقام انسانیّت خودش، نزدیکتر است.
وقتی در خواب غفلت هستیم، خداوند میبیند ما از مقام انسانیّت خودمان دور شدیم، حواسمان نیست و معالأسف متوجّه نیستیم؛ لذا خودش دست به کار میشود. چون فرمودند: من شما را بیشتر از مادر، دوستتان دارم. برای همین است که خودش دست به کار میشود، ماه باعظمتی را قرار میدهد و بهانههایی را درست میکند تا انسان برگردد.
لذا ماه مبارک رمضان برای این است که از خواب غفلت بیدار شویم و به آن مقام انسانیّت برسیم. خداوند هم وسایل آن را مهیّا کرده، چه ادعیّهای که بیان کردیم از جانب خودش است و چه خود این ماه را درست کرده تا ما را از این خواب غفلت بیدار کند.
شهادت ماه مبارک رمضان به غفلت بندگان!
لذا عزیزدلم بیهوده نیست که وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه)، بیان میفرمایند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ، لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلی قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَة»، اگر کسی در ماه مبارک آمرزیده نشود، دیگر امیدی به آمرزیدن او نیست، مگر این که تا سال دیگر زنده باشد، یک ماه مبارک رمضان دیگر را ببیند و از خواب غفلت بیدار شود. البته در ادامه هم میفرمایند: یک إلّای حصریّه استثناء هم دارد و آن این که عرفه را درک کند و به مقام شهود عرفه برسد که آن هم خیلی کم است.
یک خصوصیّت بسیار مهم ماه مبارک رمضان این است که دیگر نیاز به «أَنْ یَشْهَدَ» نیست. یعنی پروردگار عالم آن را برای یک عدّهی خاص قرار نداده است. به قول بعضی از عرفای عظیمالشّأن، از جمله آیتالله العظمی بهاءالدّینی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، کسی که ماه مبارک رمضان که یک ماه است، نه یک روز و دو روز، آمرزیده نشود، متوجّه نشود، ادراک نکند، حواسش به این ماه نباشد؛ آنوقت میتواند در یک روز که عرفه است، حواسش جمع باشد؟!
شما در ماه مبارک رمضان، یک روز غفلت کنی، دو روز غفلت کنی، دیگر یک ماه که کم نیست. حالا آیا اگر کسی در یک ماه مبارک رمضان، غفلت کند و آمرزیده نشود، در یک روز عرفه میتواند آمرزیده شود؟! هیهات! هیهات!
لذا ماه مبارک رمضان اینقدر مهم است که فرمود: اگر کسی آمرزیده نشود، دیگر امیدی به آمرزش آن نیست، إلّا به این که سال دیگر بیاید. امّا این همه ماه مبارکها آمد، چه شدیم؟!
در حدیث قدسی داریم که خداوند فرمود: صوم متعلّق به من است و جزایش را هم خودم میدهم. یکی از مواردی هم که اولیاء خدا ذیل این روایت شریفه میفرمایند، این است: آیتالله بهاری همدانی میفرمایند: فردای قیامت، ماه مبارک رمضان به عنوان شاهد حقیقی بیان میکند: خدا، تو به این فرد، نه یک بار، نه دو بار، هزاران بار مهلت دادی، آن هم در ماه مبارک رمضان که فرمودند: اگر یک آیه قرآن بخوانی، ختم قرآن است، دعا در هر لحظه مستجاب است و ...، امّا من شاهدم که او غفلت کرد و مستحقّ به عذاب است. لذا از مضمون روایت برمیآید که ماه مبارک رمضان هم شاهد است و شهادت میدهد که این فرد غفلت کرده است. خیلی درد است.
بهترین زمان برای دعا کردن
لذا پروردگار عالم این ماه را قرار داد و به خصوص ادعیّه فراوانی در این ماه وارد کرد تا انسان بیاید و عجز خود را اعلان کند. جالب این است که پروردگار عالم بهترین اوقات را هم قرار داد.
در اصول کافی، جلد چهارم از وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) روایتی نقل شده که فرمودند: پیامبر عظیمالشّأن، حضرت محمّد مصطفی(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: «خَیْرُ وَقْتٍ دَعَوْتُمُ اللَّهَ فِیهِ الْأَسْحَارُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ فِی قَوْلِ یَعْقُوبَ ع سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی- قَالَ أَخَّرَهُمْ إِلَی السَّحَر». آن هم کدام سحر؟ سحر ماه مبارک رمضان که دیگر غوغاست.
وقتی فرزندان حضرت یعقوب از پدرشان خواستند که برایشان طلب استغفار کند، فرمود: بعداً برای شما استغفار میکنم؛ برخی از روایات شریفه میفرمایند: منظور از آینده، سحر شب جمعه بوده است.
امّا سحر شب جمعه کجا، سحر ماه مبارک رمضان کجا؟! سحر ماه مبارک رمضان، الف الف افضل من سحر لیلة الجمعة؛ یعنی میلیونها بالاتر از سحر جمعه است. سحر شب جمعه ماه مبارک رمضان که دیگر نورٌ علی نور، نورٌ فوق کلّ نور است. اصلاً غوغا و محشر است. پس وای بر انسان اگر غفلت کند و ماه مبارک رمضان بیاید و بگذرد، او بیدار نشود.
لذا خداوند در این ماه مبارک رمضان، دعاهای بسیار باعظمتی را قرار میدهد.
خداوند کدام یک از مؤمنین را بیشتر دوست دارد؟
وجود مقدّس حضرت باقرالعلوم، امام محمّد باقر(صلوات اللّه و سلامه علیه) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ کُلَّ عَبْدٍ دَعَّاءٍ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی السَّحَرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِیهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تُقَسَّمُ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ تُقْضَی فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ»، عزّوجلّ از میان بندگان مؤمنش، بندهای را که بسیار دعا کند، دوست میدارد. پس هر کسی بیشتر دعا کند، خدا او را بیشتر دوست دارد.
آیتالله العظمی مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) میفرمودند: یک زمانی آیتالله ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به من بیان کردند: آقا سیّد شهابالدین، عشق به قرآن تو خیلی خوب است، ولی غفلت از دعا در برابری با قرآن نکن.
ایشان میفرمودند: من وقتی شبها بلند میشدم، قرآن زیاد میخواندم و تلاوت قرآن را دوست داشتم. ایشان حال من را دیده بودند؛ چون تلاوت قرآن نورانیّت هم میآورد. امّا فرمودند: دعا هم فراموش نکن و برابر با قرآن، دعا بخوان. چون کتابالله، قرآن نازل است و دعا، قرآن صاعد است.
دعا؛ اعلان عجز دائمی بنده به پروردگارش
لذا خیلی مهم است که انسان مؤمن، لب به دعا بگشاید. انسانی که دائم دعا میکند، با عرضهی دعا، عجز دائمی خودش را به پروردگار عالم اعلان میکند. یعنی خدایا، درست است به ظاهر نماز میخوانم، روزه میگیرم و ...، امّا اگر تو به من عنایت نکنی، نه توفیق نماز پیدا میکنم، نه روزه و ... . کوچکترین مریضی پیدا کنم، دیگر نمیتوانم روزه بگیرم. حالم گرفته شود، شاید تکلیفی نماز بخوانم، امّا اصلاً از نمازم چیزی نمیفهمم، تکلیفی است و سریع تمام میکنم و دیگر نمیخواهم نماز بخوانم. امّا کسانی که توفیق نماز خواندن دارند، نمازهای مستحبّی و ... میخوانند، از طرف خداست.
لذا انسان در دعا میخواهد بگوید: من عاجز هستم، توفیق انفاق مطالبی که از تو رسیده، حتّی خواندن قرآن که نورانیّت قلب و چهره میآورد و ...، همه از ناحیهی شماست. اگر این توفیق از ناحیهی شما نباشد، بیچاره و گرفتار هستم. لذا دعا، اعلان عجز دائمی است؛ یعنی من عاجزم و از تو درخواست میکنم، تو لطف کن و محبّت کن، انفاق را تو باید لطف کنی، قرآن را تو باید لطف کنی، سحرخیزی را تو باید لطف کنی و ... .
باید این مطالب را باورمان شود که بدانیم همین که ما امشب دور هم جمع شدیم، اگر لطف او نبود، نمیآمدیم و خواب بر چشممان چیره میشد. حتّی گاهی حال خوبی داریم، امّا یکباره چنان خواب بر ما غلبه پیدا میکند که نمیتوانیم به مجلس برویم. پس اگر نخواهد، نمیشود. فکر نکنیم از خودمان هست، لطف، محبّت و بزرگواری اوست. اگر لطف او نبود، ما هم میخوابیدیم.
لذا تمام توفیقات از خداست و حتّی اینگونه هم نیست که تصوّر کنیم بعضیها کارگر هستند و کارهایشان سنگین است و برای همین نمیتوانند شبخیزی داشته باشند. ما یک مشهدی هدایتالله داشتیم که فرزندی نداشت و ما وقتی به بهشت زهرا(س) میرویم بر سر قبر ایشان هم میرویم. یک چرخی داشت که با آن، بار میفروخت و کارگری میکرد. عجیب بود که یکی از کسانی که کلّ ماه مبارک رمضان را به مسجد حاج میرزا علی اصغر صفّار هرندی میآمد و شبها تا سحر بیدار بود، ایشان بود.
لذا معلوم میشود که خدا چگونه به اینها عنایت میکند. او یک کارگر بود که به صورت ظاهر سواد هم نداشت، امّا علم داشت. خیلی جالب است، پیرمرد شده بود و گاهی ما توفیق داشتیم او را به حمام عمومی میبردیم. ایشان دعای عجیبی میکرد و میگفت: خدا، علم حضرت خضر به تو بدهد. یک مرتبه من گفتم: مش هدایت الله، دعایی خوبی میکنی، امّا اوّل دعا کن زمینههایش آماده شود. گفت: تازه این که دعا میکنم تا علم حضرت خضر را بیابی، برای این است که آغاز برای علم ائمّه شود. بعدها که من دعای ایشان را برای یکی از عرفای عظیمالشّأن گفتم، گفتند: آقا، این فرد، اهل معنا بوده است.
ایشان کارگر بود، در گرمای تابستان میچرخید و فریاد میزد و میوههایش را میفروخت. یک مرتبه مرحوم ابوی به ایشان گفته بود: مش هدایت الله، یا شبها را کمتر بیا و یا روزها اینقدر خودت را اذیّت نکن. گفته بود: آقا شیخ، من اصلاً خسته نمیشوم. مرحوم ابوی گفته بود: تشنه میشوی. گفته بود: چه میدانی این تشنگی چقدر شیرین است.
ببینید اگر انسان اهل حال و معنا شود، به سواد ظاهری نیست. لذا خدای متعال به اینها عنایت میکند و اهل دعا هستند. ایشان به مرحوم ابوی گفته بود: میخواهی بهترین اوقات و لحظات ملکوتی را از دست بدهم؟! بعد هم عصبانی شده بود و گفته بود: خودت شبها نیا!
طرف میفهمد و متوجّه میشود که میگوید: بهترین اوقات و لحظات ملکوتی ... . پس اینطور نیست که تصوّر کنیم یک عدّه کارگر که روزها کار سختی دارند، شبها نمیتوانند بیایند و ... . به این مطالب نیست، اتّفاقاً خیلیها اینگونه هستند، کارگر هستند، راننده هستند، با ماشین در این گرما بدون کولر رانندگی میکنند، شبها هم در همین مجالس حضور پیدا میکنند. خودشان هم میگویند: ما در شبانهروز، دو، سه ساعت میخوابیم. عجب لذّتی هم دارد! لذا مش هدایتالله هستند.
اگر انسان ادراک داشته باشد که لطف خدا شامل حال میشود که سحرخیزی داریم و اگر لطف او نبود، خدا گواه است من و شما الآن نبودیم، خواب بودیم. یکی از عرفا میفرمود: امتحان خوبی نیست، امّا یک بار امتحان کنیم، میبینیم که دیگر نمیتوانیم بیاییم.
یکی از آقایان میگفت: من ماهی، سه چهار بار مشهد میرفتم و چند سالی اینگونه بود. یک مرتبه به خودم گفتم: من مدام دارم مشهد میروم. بعد از آن، مطلبی پیش آمد و یک سال مشهد نرفتم! خودم خراب کردم.
لذا بالجد بدانیم که اگر عنایت نکنند، نمیشود.
زمان برآورده شدن حوائج بزرگ
لذا وجود مقدّس حضرت باقرالعلوم، امام محمّد باقر(صلوات اللّه و سلامه علیه) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ کُلَّ عَبْدٍ دَعَّاءٍ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی السَّحَرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِیهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تُقَسَّمُ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ تُقْضَی فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ»، خدا مؤمنی را که زیاد دعا میکند، دوست دارد. برای همین در ادامه میفرماید: خیلی دعا کنید، آن هم در سحر تا طلوع خورشید.
حداقل در یک ماه مبارک رمضان، سحرگاهان تا طلوع آفتاب بیدار باشیم. بعضیها یک عمر این کار را انجام میدهند، حالا ما در همین یک ماه انجام بدهیم، ببینیم چه میشود.
حالا چرا در این لحظات دعا کنیم؟ حضرت میفرمایند: چون در این لحظات، تمام دربهای الهی باز است و رزقها تقسیم میشود. رزق هم فقط مادی نیست. در همین دعای ماه مبارک رمضان میخوانیم: «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام ...»، لذا رزق، معنوی هم هست. تمام رزقها در این ساعت سحر تا طلوع آفتاب تقسیم میشود.
اصلاً سحری خوردن مستحب است، به خاطر این که انسان بلند شود، یاد خدا باشد و دعا بخواند و مناجات کند.
در ادامه هم میفرمایند: در این ساعات، تمام حوائج بزرگ برآورده میشود. اگر بنبستی در کارتان دارید و میبینید به هیچ طریقی این گرهی که به کارتان خورده، باز نمیشود و حاجت خیلی عظیم شده، ماه مبارک رمضان وقتش هست. حوائج عظام در این ماه برآورده میشود. با یقین جلو بروید، ببینید چه میشود.
من یک مسئلهی عجیبی داشتم و به هر سبکی پیش رفتیم، درست نمیشد. برای بیش از بیست سال پیش است. اوّل ماه مبارک رمضان تصمیم گرفتم بعد از نماز صبح بهشت زهرا نزد قبور اولیاء خدا بروم، به نیمه نرسید، مطلبی که اصلاً و ابداً راهی برایش نبود، به طور اعجازآمیزی، حل شد که اگر نمیشد، خیلی از مطالب از بین میرفت.
یکی از مطالبی که پروردگار عالم برای ما قرار داده، همین دعای ابوحمزه است، لذا میدانید دعای ابوحمزه در دل شب خوانده میشود. بدانیم این دعا، بسیار باعظمت است. اگر از این دعا غفلت کنیم، باختیم.
در سال گذشته به اینجا رسیدیم که عرضه میداریم: «إِذَا رَأَیْتُ مَوْلَایَ ذُنُوبِی فَزِعْت وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ»، ای خدا، وقتی گناهان خودم را نگاه میکنم فزع میکنم که خاک بر سر من، عمرم را تلف کردم، بیچاره شدم و ... . امّا کرم تو را که میبینم، طمع میکنم. فَإِنْ عَفَوْتَفَخَیْرُ رَاحِمٍ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظَالِمٍ ، اگر بگذری، معلوم است که بهترین رحمکننده هستی و اگر عذاب هم کنی، ظلم نکردی، خودم خراب کردم. چقدر باب لطف خود را باز کردی و ماه مبارک رمضانهایی را آوردی و من استفاده نکردم! من ظلم کردم «ظلمت نفسی» که عمرم را در گناه گذراندم. باز هم اینقدر لطف کردی که این ماه مبارک رمضان را آوردی تا شاید توبه کنم. اینقدر مهربان هستی، مهربانتر از مادر.
به حقّ این شبها ما را بیامرز، ای مهربانتر از مادر.