به گزارش حلقه وصل، «از جهنم سرد تا بهشت ارزنتاک» عنوان کتابی است از خاطرات یکی از رزمندگان کم ادعا و صمیمی دوران دفاع مقدس با عنوان سیدعلی کاظم داور. رزمنده خوزستانی که ثبت خاطراتش در یک کتاب را حاصل لطف خدا میداند و میگوید: این کتاب را من ننوشتم. همهاش لطف خداست و دیگر هیچ.
داور با وجود انتشار کتابش در سال ۱۳۹۳ از معرفی ناقص و نیمه آن گلایه دارد و میگوید: آنچه در این کتاب آمده بخشهای ناگفتهای است از گوشهای از عملیاتهای مهم دوران دفاع مقدس که به نظرم بیش از اینها باید مورد توجه قرار بگیرد.
وی معتقد است: وقتی در عملیات کربلای چهار با نیروهای عمل کننده به اروند زدیم، روبروی خودمان دیوار سیمانی با طول سه متر دیدیم که روی آن سوراخهایی تعبیه شده بود که از داخلش نیروهای عراقی با تیربار و ضدهوایی به غواصان ایرانی شلیک میکردند. جدای از این شدت جریان آب نیز بود که بسیاری از ما را از مواضعمان دور میکرد. خاطرم هست خود من از شدت جریان آب به میان رود رانده شدم و در حالی که داشتم غرق میشدم، آیاتی از سوره یونس را به یاد پیامبر خدا خواندم و با توسل به حضرت زهرا(س) نجات پیدا کردم. به باور شما اگر این دست اتفاقات در جنگ ما عنایت الهی نباشد چیست؟ چرا نباید به آنها پرداخته شود؟
داور در ادامه افزود: این کتاب شامل خاطرات حضور در پادگان سیدالشهدا(ع) و جزایر مینو، عملیات والفجر ۹ و حضور در گردان امیرالمؤمنین(ع) است. بخش دیگر این خاطرات به جنگهای نامنظم در قرارگاه رمضان در خاک عراق اختصاص داشت. مثلا در کتاب آوردهام که در یکی از عملیاتهای این قرارگاه توانستیم شهری را در استان اربیل را تصرف کنیم و جالب این بود که که فرماندهان عراقی عامل این پیروزی را حضور سربازان خمینی(ره) میدانستند.
این رزمنده در ادامه با گلهمندی از بیتوجهی به کتابش و برگزار نشدن حتی یک نشست برای معرفی این کتاب گفت: من از سالهای ابتدای حضورم در جنگ تحمیلی، خاطرات روزانهام را مینوشتم. در دهه ۸۰ خاطراتم را ویرایش کردم و تصمیم گرفتم که در قالب کتابی منتشر کنم که در نهایت حاصلش این کتاب شد که از دوران کودکی من آغاز و به حضورم در جبههها ختم میشود.