به گزارش حلقه وصل، «حسن رشوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: ۷۲ سال است از یکی از شومترین حوادث تاریخ کشورهای اسلامی، یعنی اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و تأسیس یک رژیم جعلی میگذرد. از همین رو، روز ۱۵ میمیلادی (۲۶ اردیبهشت) «یوم النکبه» نامیده شده است تا سالروز تأسیس این شجره خبیثه همیشه در حافظه مردم فلسطین و تمامی مسلمانان آزاده جهان ماندگار بماند و اخراج بیش از ۸۰۰ هزار فلسطینی از وطن خود از ذهن ملتهای مسلمان و آزاده جهان خارج نگردد.
با وجود اینکه سیاستمداران فلسطینی ۱۵ میرا بهعنوان «یوم النکبه» تعیین کردند، اما با مطالعه سیاستهای دولتهای استعماری اروپا، همچون انگلیس، میتوان دریافت که این فاجعه نه در این روز، بلکه در سالها قبل از این تاریخ رقم خورده است. اولین تاریخ آن به دوم نوامبر ۱۹۱۷ باز میگردد که وزارت خارجه انگلیس استقرار دولت یهودی در خاک فلسطین را خواستار شد و بعدها به نام «بیانیه بالفور» معرفی کرد. در دسامبر همان سال، ارتش انگلیس با حمله به بیتالمقدس تلاش خود برای اجرای بیانیه را آغاز و مقدمات اشغال فلسطین را فراهم کرد و بهدنبال آن، اشغال بیتالمقدس و تشکیل آژانس یهود، احزاب و سازمانهای صهیونیستی در این منطقه تأسیس و توسعه یافتند. در پی اعلام تأسیس رژیم صهیونیستی، جوخههای ترور یهودی (هاگانا، اشترن، پالماخ) که در دوره ۲۶ ساله قیمومیت انگلستان آموزش دیده بودند، اقدام به تخریب و ویرانی شهرها و روستاهای فلسطینی و قتل و غارت مردم کردند. براساس آمار، ۷۸۰ هزار نفر از یک میلیون و ۴۰۰ هزار فلسطینی موجود در آن زمان، از فلسطین آواره شدند. این تنها بخشی از مظلومیت ملت فلسطین است که با گذر زمان عمیقتر نیز شده است. اما اگر بخواهیم مهمترین وجوه این اشغالگری را بر شماریم میتوانیم به سرفصلهای زیر اشاره کنیم:
-تخریب کامل بیش از ۵۳۱ شهر و روستای فلسطینی و پاکسازی نژادی در آنها
-کشته شدن ۱۵ هزار فلسطینی در همان یک سال اول اشغال این سرزمین و کشتن صدها هزارفلسطینی تا به امروز.
-اشغال ۷۸ درصد خاک فلسطینی که ریشه در تاریخ دارد.
- مهاجرت اجباری ۷۸۰ هزار فلسطینی (این آمار تا ۹۸۰ هزار نفر نیز ذکر شده است).
-اسیر شدن ۱۵۰ هزار فلسطینی در سرزمینهای اشغالی در شرایط سخت که امروز با عنوان عربهای ۱۹۴۸ شناخته میشوند.
فارغ از تمامی این فجایع، همانطورکه «آناهید الهاردام» جامعهشناس مؤسسه تحقیقات فرهنگی گفته است، فاجعه حقیقی و اصلی، تشکیل پایه و اساس دولت یهودی در سرزمین فلسطین بوده است. علاوه براین، از نظرگاه ژئوپلتیکی نیز اشغال خاک فلسطین ضربهای مهلک به بدنه اتحاد عرب در حیطه فراملی وارد کرد. به همین دلیل است که این پژوهشگر در یکی از مقالات خود در سال ۲۰۱۳ تحت عنوان «خاطرات فلسطینی: نکبت ۱۹۴۸» مینویسد: «مفهوم نکبه در اذهان فلسطینی به مجموعهای از دورانها از سال ۱۹۴۸ تاکنون اشاره دارد: از آوارگی و مهاجرت اجباری ۸۰۰ هزار فلسطینی تا مصادره زمینهای این سرزمین توسط گروههای مسلح صهیونیست.».
اما بیش از این اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها در حق ملت مظلوم فلسطین، توجیهات آنها برای این جنایتها مهم است. چراکه صهیونیستها برای این جنایات وحشیانه خود با استفاده از ابزار رسانهای جهانی که در اختیار دارند، افسانههای مجعولی را بیان میکنند؛ افسانههایی که شنیدن هر کدام از آنها دردآور است و امروز همین افسانهها، برخی شیوخ عرب را مسخ کرده و نه تنها باعث سکوت آنها شده، بلکه آنها را به سمت جانبداری از صهیونیستها و زیر پا گذاشتن حقوق فلسطینیها سوق داده است. در این خصوص صهیونیستها سه افسانه واهی را مطرح میکنند:
۱ - طرح اصطلاح «سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین»: این اصطلاح را نخستین بار زنگویل، نویسنده صهیونیست انگلیسی مطرح کرد. پروپاگاندای اسرائیلی همواره موجودیت فلسطینیان را رد و ادعا میکند که مردم در بخش اعظمی از خاک فلسطین زندگی نمیکردهاند؛ ۲- وجود حکومت یهودی ۲ هزار سال قبل از سرزمین فلسطین و ۳- خروج داوطلبانه فلسطینیها از سرزمین خود. آنچه امروز پس از ۷۲ سال از تأسیس رژیم صهیونیستی قابل درک است، این است که صهیونیستها هیچگاه دست از اشغال و جنایت وحشیانه برنداشتهاند و طی این مدت با کمک استعمارگران، به اشغال فلسطین با طرحها و نیرنگهای رنگارنگ ادامه میدهند و ثابت کردهاند زبانی جز زبان «مقاومت» نمیشناسند. مطرح کردن طرح ننگین «معامله قرن» که از دو سال پیش مطرح و در هفتادمین سالروز تشکیل رژیم اشغالگر قدس و روز نکبت از سوی امریکا و رئیس جمهور آن ترامپ، صورت گرفت، اثبات این مدعاست که تنها راه «مبارزه است و نه مذاکره»؛ طرحی که با چراغ سبز و حمایت دولتهای خودکامه و وابسته منطقه به سرکردگی دولت آل سعود و دیگر مزدوران برخی کشورهای عرب منطقه عنوان شد و ثابت کرد که ملت فلسطین نباید به حمایت سران وابسته عرب دلخوش باشد. چراکه باید گفت طرح معامله قرن، خیانت آشکار مثلث شوم امریکا، آل یهود و آل سعود برای یهودیسازی قدس شریف و در راستای تحکیم بنیانهای آن و نیز نتیجه معاملهگری فریبکارانه سران برخی کشورهای مرتجع عربی است که برای حراست از پایههای لرزان حکومتهای قبیلگی خود دست به این توافق زدند و واقعه نکبتبار دیگری را در تاریخ جنایات این رژیم به ثبت رساندند و امروز در سایه همین سکوت و چه بسا حمایت از صهیونیستهاست که اشغالگران صهیونیست با وقاحت تمام طرح الحاق کرانه باختری به شهرکهای صهیونیستی را مطرح میکنند تا از این پس، فلسطینیان همان ۲۲ درصد خاک باقیمانده خود را نیز نداشته باشند.
در طول این دو سالی که صهیونیستها با کمک دولت ترامپ سعی در پیادهسازی طرحهای جنایتکارانه خود همچون «معامله قرن»، «اعلام پایتختی قدس برای اسرائیل» واخیراً «الحاق کرانه باختری به مناطق صهیونیستی» کردهاند، ملت و مبارزان فلسطینی به خوبی از نقشه خیانتآمیز و هدف واقعی دولت کودککش صهیونیست و امریکا واقف شدهاند و با برپایی تظاهرات اعتراضی شدید، مانع تحقق این طرحها در سرزمینهای اشغالی شدهاند. امسال نیز در اوج بیماری کرونا که صهیونیستها تصور میکردند در سایه این ویروس میتوانند جشن «یوم النکبه» خود را برگزار کنند و فلسطینیان خانهنشین شدهاند دیدیم که دهها هزار فلسطینی در هفتاد و دومین سالروز «نکبه» تجمع کردند و رژیم صهیونیستی را به چالش کشاندند. تا آنجا که صهیونیستها دیوانه وار و از روی ترس، به یک جوان فلسطینی که به همراه مادرش در راه بیمارستان بود شلیک و زمینه یک خشم فراگیر را در سرزمینهای اشغالی علیه خود فراهم کردند. آنچنان که امریکاییها بلافاصله با دیدن این صحنههای خشم مردمی، اعلام کردند اکنون نه زمان اجرای معامله قرن است و نه الحاق کرانه باختری به شهرکهای اسرائیلی. بنابراین به نظر میرسد تنها راهی که برای فلسطین باقی مانده است «مبارزه و مقاومت» در برابر رژیم اشغالگر قدس است. رژیم صهیونیستی ثابت کرده است که هرجا دست باز داشته باشد، تجاوزهای خود علیه مردم فلسطین را افزون خواهد کرد.
بنابراین، امروز تکلیف فلسطین با مسئولان کشورهای عربی مشخص است. کشورهای عربی در مناسبات پشت پرده خود با اسرائیل و امریکا، یقیناً چیزی به نام آرمان فلسطین را پیگیری نخواهند کرد. چاره مردم فلسطین این است که برای نابودی اسرائیل به این خیانتکاران پشت کنند و با سامان دادن به تمامی ظرفیتهای بالفعل خویش برنامهای تهاجمی طرح و آن را اجرایی کنند، چراکه به خوبی روشن است که صهیونیستها در تلاشند با اجرای سیاست تطمیع و فریب در عرصه منطقهای و با پشتیبانی دولتهای خائن منطقه، قدم به قدم سرزمینها و شهرکهای خود را گسترش دهند و تمامی سرزمینهای فلسطینی را در اختیار بگیرند. در این شرایط، تنها شرط بقا و بلکه پیروزی نهایی، مبارزه تا سرحد مقاومت و شکست این رژیم پوشالی و خانه عنکبوتی آنان است.