به گزارش حلقه وصل، آیتالله سید محمدمهدی میرباقری (رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو مجلس خبرگان رهبری): همه انسانها از بزرگ و کوچک، الهی و غیرالهی، قصهها و اندوهها و شادیهایی دارند این طبیعی همه مخلوقات است و یکی از خصوصیات مخلوقات این است که یک اموری او را شاد و یک اموری او را غصهدار میکند، البته دست حضرت حق در همه این تحولات دیده میشود.
نکته این است که غصهها و شادیهای انسانها به اندازه ظرف وجودی آنها است، انسانهای کوچک کمترین حادثهای آنها را خوشحال و با کمترین مصیبت هم غصهدار و محزون میشوند زمانی که بزرگتر شدند، کمکم غمها و غصهها و شادیهایشان بزرگتر میشود.
حال تصور کنید که انبیاء و اولیا الهی آمدهاند تا ما را رشید، بزرگ و بالغ کنند، بیخود غصه نخوریم و بیخود هم شاد نشویم. آمد و شد دنیا برایمان عادی باشد یک روز ما ثروتمند و یک روز هم فقیر، همین طور همه مسائل همچون عالم امتحان است، بنابراین نه خوشیها باقی میمانند نه سختیها و انبیا آمدهاند به ما یاد بدهند که بزرگ باشیم و نه غافل از حوادث و مغرور شویم و نه زمانی که این حوادث به ما پشت میکنند ما غصه بخوریم.
«زهد» همین معنی را دارد، در روایات هم مکرر آمده است. علی(ع) مردم را به سه دسته تقسیم میکنند؛ نخست «راغب» کسی است که رغبت به دنیا دارد و کاری با حلال و حرام آن هم ندارد همه مروت و جوانمردی و شخصیت خود را زیرپا میگذارد که به دنیا برسد این انسان روحش حقیر و کوچک است. دوم «صابر» شخصی است که دنیا را میخواند ولی وقتی متوجه میشود که این لذت مانع رسیدن او به هدف است و چه عواقب سویی دارد، کف نفس میکند و جلوی خواهش دل را میگیرد و عفت به خرج میدهد و دنبال خواستههایش نمیرود.
اما دسته سوم «زاهدین» هستند کسانی که غصهها و شادیهای دنیا از دلش بیرون رفته است؛ یعنی هرچه از دنیا به او اقبال کند او را خوشحال نمیکند آمد و شد دنیا او را نه خوشحال و نه غصهدار میکند.
«زهد» در بیرون ما شکل نمیگیرد و به معنی کار نکردن و تلاش نکردن و داشتن و نداشتن بیرونی نیست، «زهد» یک حالتی در روح انسان است، انسان اگر روحش بزرگ شد، مثل یک طفلی که بالغ میشود دیگر با عروسکها خوشحال نمیشود، پس انسان با آمد و شد دنیا دلش را نمیگیرد.
اولیا الله دیگر هیچ خوف و حزنی ندارند، حتی در آنجا هم برخی نظرشان این است که خوفها و غصههای مؤمن او را به خدا میرسانند و زمانی که مومن به خدا رسید دیگر خوف و غصهای نیست، در عین حال برخی گفتهاند که اولیا خدا هم برخی خوف خاص خود را دارند، منتها این خوف خاص خود و توحیدی است، هیچ چیز آنها را خوشحال نمیکند الا رضایت خداوند، حتی اگر بهشت بدون رضایت خدا به آنها بدهند خوشحال نمیشوند.
کسی که در مقام محبت خداوند قرار گرفته که شاید هم مقام «رضا» همین باشد، مقامی که انسان جز محبت خدا چیزی در دلش نیست کسی که همه محبتش خلاصه در محبت خدای متعال میشود این انسان در مقام «رضا» قرار میگیرد. یعنی هر چه خدا بپسندد، او میپسندد.
نبی اکرم(ص) بیش از هر انسان دیگری بندگان خدا را دوست دارد، حتی اگر کسی جهنم برود غصه میخورد و کسی بهشت برود، خوشحال میشوند اما این محبت هم محبت خدایی است، در نهایت همه انسانها خوشحالی و غصه دارند، اما اینها درجات دارد، بین یک طفل با یک انسان کامل و سالک در دنیا خوشحالی و غصهاش متفاوت است.