سرویس فرهنگ و هنر حلقه وصل -دبیر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر تندیسی را عنوان جایزه ویژه سردار سلیمانی طراحی کردند که امسال در اختتامه این جشنواره به فیلم «آبادان یازده ۶۰ » تعلق گرفت. مجری مراسم برای اهدای این جایزه علاوه بر حسین انتظامی و عباس صالحی (وزیر ارشاد) همایون اسعدیان و منوچهر شاهسواری را روی سن فراخواند تا این جایزه را به حسن کلامی تقدیم کنند. روزنامه کیهان در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ پس از اختتامیه درباره حضور این دو نفر روی سن جشنواره و اهدای جایزه ویژه سردار سلیمانی به صورت غیر مستقیم و اشاره کردن به اسامی نوشت:
گردانندگان اختتامیه فیلم فجرچه کسانی بودند؟ دو تن از عوامل اصلی اختتامیه جشنواره فیلم فجر دارای سوابق سوء سیاسی هستند. به گزارش کیهان، یکی از این دو تن که سابقه همکاری نزدیک با صدا و سیما را هم دارد، عضو گروهک اتحاد مبارزان کمونیست ایران مشهور به سهند بوده است.فرد دیگری که نقشی اصلی در تحولات و اتفاقات خانه سینما دارد، عضو رسمی حزب توده بوده است و برادر وی نیز به دلیل جنایت به عنوان عضو گروهک منافقین اعدام شده است.با این وصف، بال و پر دادن به این عناصر توسط سازمان سینمایی کشور جای پرسش جدی دارد!
به صورت مشخص منظور خبر درج شده افرادی نظیر منوچهر شاهسواری و همایون اسعدیان است. این نکته بسیار جالب است که رضا کیانیان روزی در گروه پیکار، در پیکار علیه حاکمیت جمهوری اسلامی بود و سالها از اعضای تصمیمگیر خانه سینما بود. حالا با درج خبر کیهان مشخص میشود همایون اسعدیان عضو گروهک اتحاد مبارزان کمونیست ایران مشهور به سهند بوده و منوچهر شاهسواری هم عضو رسمی حزب توده و برادر او از اعدام شدههای گروهک منافقین بوده است. این دو سکان هدایت خانه سینما را به عنوان رئیس هیات مدیره (اسعدیان) و مدیرعامل (شاهسواری) برعهده دارند و با همین عناوین در شوراهای دولتی و غیر دولتی با عنوان مشاور حضور دارند و حقوق دریافت میکنند.
اما اگر قضاوت امروزی داشته باشیم و هر آنچه بر این دو گذشته را به روزگار گذشته نسبت دهیم، از عملکرد کنونی این دو نفر نمیتوانیم به سادگی عبور کنیم. خانه سینما در دوره مدیریت شاهسواری و در یکسال گذشته بیانیههای سیاسی بسیاری امضاء کرده و در اغلب این بیانیهها در مقابل حاکمیت موضعگیری کرده است. شاهسواری حتی با حضور در برنامه نقدسینما (دوره سردبیری محمدرضا رضاپور) در این برنامه حضور داشت و مطالبه سیاسیاش را صنفی تصویر کرد و با رندی از کنار برخی سئوالات بهروز افخمی عبور کردف هر چند که بیانیههای صادر شده بیشتر به موضوعات حاد سیاسی میپردازد.
در واقع روش عملکرد شاهسواری همچنان مثل زمانی است که شماره عضویت در حزب توده داشته و با عدم جلوگیری از اجماع هنرمندان در صدور بیانیه خانه سینما را همچون حزب توده اداره میکنند. در واقع همانطور که در فیلم لباس شخصی نمایش داده شد، حزب توده مواجهه مستقیم خود را با نظام به صورت غیرمستقیم پیش میبرد و عملکرد منوچهر شاهسواری در عدم جلوگیری مواجهه با حاکمیت توسط فرقههای بیانیه نویس همچون حزب توده اداره میکند و از نورالدین کیانوری الگو میگیرد که با تایید سیاستهای کلان نظام و امام خمینی(ره) وجهه معارضانه خود را در اهدا جایزه سردار سلیمانی در جشنواره فیلم فجر پنهان نگاه میدارد.
همایون اسعدیان نیز به مثابه زمانی عمل میکند که عضویت گروه سهند را یدک میکشد. از طرفی روی سن جشنواره حاضر میشود و جایزه سردار سلیمانی را به حسن کلامی (تهیهکننده فیلم آبادان یازده شصت) تقدیم میکند و از سوی دیگر در حمایت از فیلم غیر قانونی «شیطان وجود ندارد» با مضمون اعدام در ایران ، آخرین ساخته محمد رسولاف، خطاب به قوه قضائیهای نامهای به نگارش درآورده و مینویسد:
احتراماً همانگونه که مستحضر هستید سینمای کشورمان به عنوان پرچمدار فرهنگ جمهوری اسلامی قارهها را درنوردیده و جایگاهی جهانی و موثر در عرصه هنر بین المللی یافته است و روزی نیست که از جشنوارهها و مجامع معتبر بین المللی جایزهای به موزه جوایز هنر هفتم میهنمان اضافه نشود.
اخیراً فیلم "شیطان وجود ندارد" ساخته آقای محمد رسول اُف در بخش اصلی جشنواره فیلم برلین پذیرفته شده و رسم مألوف جشنوارهها بر این است که کارگردانان آثار، به هنگام نمایش فیلمهایشان در هر رویداد سینمایی حضور داشته باشند و عدم حضورشان به دلایل سیاسی و ممنوعیتهای قضایی، تصویری نامطلوب از کشور متبوعشان ایجاد خواهد کرد، با عنایت به عرایض فوق استدعا دارد به لحاظ مصالح ملی و ارائه تصویری واقعی از فضای فرهنگی کشورمان، مقرر فرمایید نسبت به صدور مجوز حضور ایشان در جشنواره مذکور مساعدت مقتضی مبذول شود.
اسعدیان این نامه را به سادگی امضاء میکند تا ساختن فیلم بدون مجوز رسول اف، جنبه رسمی پیدا کند و از سوی دیگر رسول اف به عنوان یک فیلمساز مظلوم در نظرگاه عمومی و بینالمللی جلوه کند. مسئله نخست قابل طرح این است آقای اسعدیان به روش گروه سهند و در قالب یک عملکرد ظاهرا صنفی عمل میکند. نکته مهمتر این است که هنوز از تولید سریال فاجعهبار و ضد خانواده شهدای آقای اسعدیان چند صباحی نمیگذرد. وی در رسانه ملی سریالی را با عنوان لحظه گرگ و میش ساختند که تصویری جعلی و وارونه از یک خواهر شهید ارائه میدهد که با داشتن شوهر و فرزند، هنوز دلبسته مرد دیگری است.
آقای اسعدیان پس از منوچهر شاهسواری به عنوان دومین ابولمشاغل خانه سینما، از حضور و ارائه مشاوره در تمامی شوراهای مشاوره دهنده در حوزه سینما در مراکز دولتی با همین خط مشی حضور دارند. آقای اسعدیان مطلع هستند که آقای رسولاف محکوم امنیتی است که سالیان متوالی اجرای حکم ایشان با مشی اصلاحگرایانه قوه محترم قضائیه به تعویق افتاده و محمد رسولاف به صورت غیرقانونی و بدون اخذ پروانه ساخت و نمایش، سه فیلم را با حمایت مستقیم شهرداری هامبورگ ساخته است.
اگر همایون اسعدیان و منوچهر شاهسواری قائل به الزام قانونی اخذ پروانه ساخت و نمایش از سازمان سینمایی نیستند و این عمل غیرقانونی رسولاف را میخواهند عادی جلوه دهند، بهتر است هر دو نفرشان از شوراهای قانونی بنیادهای سینمایی (اسعدیان در فارابی) و آقای شاهسواری از شورای پروانه ساخت و نمایش سازمان سینمایی کنار بروند تا دامنه این دوگانگی به مشی قانونی و رسمی در سینمای ایران تبدیل نشود.