به گزارش حلقه وصل، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
یدالله طاهرنژاد در روزنامه سازندگی نوشت: پایان مهلت ثبتنام کاندیداهای انتخابات مجلس نشان داد اصلاحطلبان دچار یک فرصتسوزی تازه شدهاند. متاسفانه باید گفت شورای عالی اصلاحطلبان که متولی هدایت امر انتخابات در تمامی حوزههاست درخصوص نحوه دعوت و فراخوان داوطلبان برای ثبتنام هیچ برنامه مشخص و مدونی نداشته و در عمل به صورت کاملا منفعل و بیاثر ظاهر شد. این جای تأسف است که وقتی تصمیم بر شرکت در انتخابات است هیچ برنامهریزیای در این راستا انجام نشود. شاهد هستیم هنوز تکلیف ستاد انتخابات اصلاحطلبان در شورای عالی روشن نیست. خود این موضوع نمونه بارزی است که نشان میدهد شورا از برنامههای انتخاباتی سال جاری عقب مانده است و از این پس هم مجبور است دنبالهرو تحولات باشد. تا اینجای کار به دلیل بیعملی و کماثری شورای عالی در ترغیب داوطلبان جهت ثبتنام متاسفانه خیلی از چهرههای شاخص اصلاحطلب در سراسر کشور از قافله ثبتنامکنندگان باز ماندند. در مقابل اصولگرایان با برنامهتر عمل کردند. آنها توانستند چهرههایی که در این مدت روی آنها سرمایهگذاری کرده بودند را برای حضور در عرصه انتخابات و ثبتنام ترغیب کنند.
بعد از آنکه فرصت ثبتنام برای بسیاری از نیروهای برجسته و واجد شرایط اصلاحطلب از دست رفت، حالا زمزمههایی درباره احتمال عدم ارائه لیست از سوی اصلاحطلبان از سوی برخی از چهرههای عضو شورای سیاستگذاری شنیده میشود. هرچند من بعید میدانم این اتفاق بیفتد؛ چرا که ممکن است منجر به انشعاب در جبهه اصلاحطلبان شود. ظاهرا این دوستان به این موضوع توجه نکردهاند که بخشی از اصلاحطلبان که چهرههای شناختهشدهای نیز در میان آنها حضور دارند کاملا آماده هستند در صورتی که شورای عالی بخواهد از ارائه لیست خودداری کند آنها به صورت جریان انشعابی وارد عمل شوند و لیست بدهند. در نتیجه عدم ارائه لیست از سوی شورا در انتخابات پیشرو دو نتیجه سوء خواهد داشت؛ اول اینکه چهرههای اصلاحطلبی که در سراسر کشور روی حمایت شورا حساب میکردند مایوس و سرخورده میشوند و دوم اینکه حتما انشعاب صورت خواهد گرفت؛ انشعابی که با وجود آن، بعدها به وحدت رساندن این نیروها در جبهه اصلاحات کار سختی خواهد بود. خوب است شورا بر استراتژی پسا ثبتنام متمرکز شود. یکی از مقولات مهم در این حیطه مقوله ائتلاف با اصولگرایان میانهرو است. خوشبختانه این موضوع در دستور کار برخی از عناصر برجسته اصلاحطلب قرار دارد. اگر خطر شکلگیری یک مجلس افراطی وجود داشته باشد حتما شرط عقل این است که تلاش کنیم و با بهکارگیری تدابیر ویژه از بروز این اتفاق جلوگیری کنیم.
یکی از تصمیماتی که میتوان در این راستا اتخاذ کرد این است که از چهرههای میانهرو و معتدل دعوت کنیم که با اصلاحطلبان همراهی کنند. با وجود اینکه خیلی از دوستان حاضر در شورای عالی اصلاحطلبان اظهار نظر کردند که چنین اتفاقی نخواهد افتاد اما من پیشبینی میکنم در نهایت این اتفاق خواهد افتاد. چالش دیگری که جبهه اصلاحطلبی با آن مواجه است، مسئله مشارکت مردم در انتخابات است. واقعیت این است که بعضی از اصلاحطلبان در یک سال گذشته در موضعگیریهایشان نسبت به عملکرد دولت، فراکسیون امید و شورای شهر مواضع تشکیلاتی و کارشناسانه نداشتند و بعضا به صورت فردی اظهارنظرهایی کردند که برخی نارساییها در فراکسیون امید و یا دولت و یا شورای شهر را تشدید کرد. انصافا اینکه کاملا عملکرد نهادهای برآمده از رای اصلاحطلبان را زیر سؤال ببریم دور از عدالت است. این در واقع نوعی خودزنی در یک سال گذشته بود و باعث شد فضا کاملا برای جریان رقیب فراهم شود بهگونهای که رقبا اصلا نیاز نداشته باشند عملکرد دولت و فراکسیون امید را مورد نقد قرار دهند. این باعث شد که افکار عمومی تحت تاثیر این تبلیغات و اظهارنظرها قرار گرفته و حالا به نظر میرسد نسبت به عملکرد نهادهای برآمده از آرای اصلاحطلبان قانع نیست.
میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که شاید اصلاحطلبان اقبال زیادی برای به دست آوردن توفیقاتی از آن دست که در دورههای انتخاباتی ۹۶ یا ۹۴ و ۹۲ اتفاق افتاد نداشته باشند. اما با این حال نباید ناامید بود. چرا که در حوزههای انتخابیهای که کوچک هستند و خیلی از ملاحظات غیرسیاسی هم در انتخاب افراد دخیل است در این حوزهها اصلاحطلبان میتوانند فعال باشند و تعدادی از کرسیهای مجلس را از آن خود کنند. البته در این شرایط تشکیل یک اقلیت قدرتمند از حیث تاثیرگذاری بعید است. واقعیت این است که وقتی در انتخابات امیدوار به حوزههای کوچک باشیم، نباید فراموش کنیم که از این حوزهها چندان عناصر برجسته سیاسی وارد مجلس نمیشوند. نمیتوان امیدوار بود که نمایندگان آن کرسیها بتوانند مسیر تحولات را تغییر بدهند و یا تحولآفرین باشند. اما به لحاظ تصاحب کرسیها میتوان اقلیتی را در مجلس آینده متصور بود.