سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
موقعیت حساس برای احمد توکلی
دکتر احمد توکلی، فعال اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی اخیراً طی اظهاراتی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی گفته است:
«در جامعه ما مشکل اینجاست که فساد بیشتر از آن است که تصور میکردیم. این در حالی است که ما هم با فساد و هم با مفسده باید مبارزه کنیم...برای این مبارزه نیاز است که بعضی از آیین نامهها و قوانین تغییر کند. زیرا مفسدها آنقدر قوی شده اند که نمیتوانیم با قوانین جاری با آنها مبارزه کنیم. ولی آنها میتوانند جلوی اصلاحات ساختاری را بگیرند.»
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، او همچنین زمینخواری را نمونهای از فساد سیستمی عنوان کرده است.[1]
در همین حال اما برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی، بخشهای دیگری از صحبتهای توکلی در جلسه مذکور را نیز منتشر کردهاند.
گویا توکلی در ادامه اظهارات خود نیز گفته است:
«با توجه به سابقه رئیسی ما تصور می کردیم او می تواند فساد را مهار کند و آبروی رفته حکومت را احیا نماید. متاسفانه با گذشت چندماه از آغاز به کار ایشان دوباره وضعیت به همان شرایط قبل بازگشته است...اینکه چرا رؤسای قوه قضائیه در مبارزه با فساد ناکام هستند یک دلیل ساده دارد و آن حاشیه امنی است که مفسدان برای خود ساختهاند. تا زمانیکه قوه قضائیه و دیگر دستگاههای نظارتی این خطوط قرمز را به رسمیت می شناسند و از ورود به حاشیههای امن حذر میکنند زدن سرهای اژدهای فساد غیرممکن خواهد بود.[2]
این فعال اصولگرا چند هفته قبل نیز طی اظهارات دیگری در مصاحبه با روزنامه همشهری گفته بود:
«نیاز نیست کسی به مردم القا کند، آنها وضعیت را میبینند و میفهمند که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم. کثیری از مردم الان به این نتیجه رسیدهاند که مسئولین برای خودشان جیغ و داد میکنند و ماها را سپر بلا قرار دادهاند که به هدفهای خودشان برسند. این شکاف در اعتماد عمومی یک شبه و دو شبه و یک ساله و دو ساله پدید نیامده.»[3]
*در فضای سیاست ایران دکتر توکلی را به گفتمان معقول و احترام به منطق و ایضا فلسفه جاری امور میشناسند. و البته به انصاف و قرار داشتن در سمت آرمانهای نظام و انقلاب اسلامی.
کثیری از جوانان نخبه کشور و فعالان حاضر در سمتهای سیاسی و اجرایی نیز از شاگردان یا تأثیریافتگان مشرب فکری دکتر توکلی محسوب میشوند و الفبای سیاست و رسانه و اقتصاد و ایضا انقلابیگری را از محضر او آموختهاند.
اما از منظر نقد و نقادی میتوان اشاره کرد که گفتههای اشاره شده از دکتر توکلی با اشکال مبنایی و منطقی مواجه است.
چه اینکه ایشان خود بهتر از همه میداند که فساد از آنجا که امری نفسانی است؛ پس همواره ممکنالوقوع میشود و حتی در حکومت امام معصوم نیز وجود داشته است. ضمن اینکه اصرار بر وجود فساد سیستمی یا همهگیری فساد نیز زمانی رواست که رأس حاکمیت و نهادهای ناظر کشور با فساد موافقت داشته باشند و مثل سیستم حکومتی فرانسه همگی موافق اخذ مالیات بیشتر از فقرا و کاهش مالیات ثروتمندان باشند!
از طرفی عبارت «فساد زیاد یا فساد کم» نیز به لحاظ منطق، غلط است زیرا فساد امری است که کم آن هم زیاد است و قید «زیاد» نیز زمانی قابلیت الصاق به فساد را دارد که حکومت با مفسدین و زمینههای فساد برخورد نکند و بصورت روزمره به جای بستن منافذ بروز فساد، مشغول بسترسازی برای فساد باشد.
همچنین جدای از فلسفهای که توضیح دادیم؛ دکتر توکلی به نیکویی میدانند که تأکید بر وجود فساد در هر زمان و مکان و حتی در حکومت امام معصوم و نیز غلط بودن تصور شیوع فساد و اطلاق فساد سیستمی به حاکمیت جمهوری اسلامی، بارها و بارها در کلام رهبر انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفته است.[4]
در بحث حجتالاسلام رئیسی نیز آقای توکلی باید به ما بگویند که در گزاره غیر منطقی "مهار کامل فساد"؛ چرا انتظاری که امیرالمؤمنین(ع)، امام مجتبی(ع) و امام کاظم(ع) نیز نتوانستند حتی بعضا در میان منصوبان درجه اول خویش آنرا برآورده سازند را از یک رئیس قوه مطرح میکنند؟ و آیا این معقول است؟
اظهارات این رجل باسابقه در نظام و انقلاب مبنی بر اینکه "که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم"! نیز الحق و الانصاف روادارانه نبود. چه اینکه تنها و تنها زندگی و سابقه شخص دکتر توکلی به نیکویی نشان میدهد که این اظهارات صحیح نیست.
جدای از این، دکتر توکلی آیا بهتر از همه ما نمیدانستند که این اظهارات نه تنها بر شخص ایشان بلکه بر تمام مسئولان ارشد کشور و هزاران مدیر دیگری که در نظام اسلامی مشغول کار و خدمت صادقانه هستند نیز انطباق دارد؟!(کما اینکه رهبر معظم انقلاب نیز بر این مسئله صحّه گذاردهاند)
و اگر جز این بود آیا نظام اسلامی میتوانست به اینهمه امنیت و پیشرفت و بالندگی دست یابد؟!
ماجرای شکاف در اعتماد عمومی نیز مقولهایست که انتظار بود توکلی اسناد و نشانههای خود درباره آنرا ارائه میکرد زیرا ما معتقدیم رعایت قوانین موضوع کشور از سوی مردم، مراجعه چندین میلیونی به قوه قضائیه، برگزاری راهپیماییها و انتخاباتهای گسترده در هر سال و مقولاتی از این دست همگی نشان از اعتماد اکثریتی مردم به نظام و انقلاب اسلامی است.
فیالجمله اینکه به نظر میرسد موقعیت حساسی برای دکتر توکلی پیشامد کرده است... رجلی که در سالهای پیشین با گفتمان «آرمانگرایی واقعبینانه» و نگاه انقلابی به «ولایت فقیه»، کثیری از جوانان اهل فضل و رجال فلسفهمحور را با خود همراه کرد اما امروز همین شاگردان و پرورشیافتگان را در مقابل برخی تناقضات بیپاسخ قرار داده است.
***
نوبخت: خانهخراب شدیم!
«محمدباقر نوبخت»، فعال اصلاحطلب و رئیس سازمان برنامه و بودجه، چند روز قبل طی اظهاراتی در یک مراسم کلنگزنی در لرستان گفته است:
«ما قادر نیستیم همه خسارتها-ی سیل- را جبران کنیم چون صادرات نفت کاهش یافته و در شرایطی هستیم که باید با دل خونین و لب خندان با مردم صحبت کنیم ولی انشالله خدا کمک میکند و از این گردنه عبور میکنیم.»
به گزارش تسنیم، او میافزاید: دولت مثل پدری است که همسرش بیمار است، فرزند دانشجو داشته باشد و خانهاش هم تخریب شده باشد و در این فکر است که چطور خانواده را اداره کند![5]
*رویه برخی مدیران ارشد کابینه دولت مبنی بر اینکه دائما "کاسه چه کنم چه کنم!" به دست میگیرند و ابراز استیصال میکنند؛ رویه غلطی است که پس از چند سال انتقادات برخی محافل، به تازگی مورد انتقاد کسان دیگری از درون دولت نیز قرار گرفته است.
بایستی اشاره کرد که مدیرانی شبیه به نوبخت در هیچ کجای جهان پیدا نمیشوند که برنشسته بر حجم عظیمی از قدرت و اختیار و بودجه اما به هر بهانهای مشغول سیاهنمایی از اوضاع کشور و ابراز استیصال باشند.
کما اینکه مثلا شاهدیم اخیرا در کشور ژاپن نیز یک طوفان سهمگین با خساراتی بسیار بیشتر از سیل سال گذشته در کشور ما وقوع یافت اما هرگز نمیبینیم کسی از مسئولان دولت ژاپن شبیه به نوبخت اظهار نظر کرده باشد و از خانهخرابی دولت بگوید.
(همانطور که در جریان تحریم چین از سوی آمریکا نیز شاهدیم که مسئولان دولت چین با اقتدار در مقابل آمریکا سخن میکنند و از این میگویند که تحریمهای کاخ سفید اثری بر ما ندارد اما ذرهای از همین گفتهها را از جانب مسئولان دولت خودمان نمییابیم!)
از طرفی اگر آقای نوبخت خیلی به خانهخرابی و دل خون دولت معتقد هستند پس باید به آقای جهانگیری در واحد معاون اولی دولت پیغام بدهند که دیگر به مردم نگوید دولت ایران یک دولت پولدار است![6] و ایضاً جلوی انتشار اخبار مربوط به بهبود آمارهای اقتصادی کشور و کاهش بیکاری را نیز بگیرد.
ضمن اینکه ما از آقای نوبخت درخواست میکنیم کمی از وقت روزانه خود را به مطالعه نیز اختصاص بدهند تا بدانند که خانه خرابی یک دولتی رخدادیست شبیه به آنچه که در بحران اقتصادی مالزی، در رخدادهای سودان و در اقتصاد فرانسه روی داده است نه مشکلاتی عادی که دولت ایران با آنها مواجه است!
بله! این نکته طبیعیست که هیچ دولتی در هیچ کجای جهان قادر به جبران 100 درصد خسارات بلایای طبیعی نیست و چنین انتظاری از هر دولتی هم غلط است اما در سوی دیگر ماجرا نیز برخورداری از یک سطح ساده درایت و حکومتداری نشان میدهد که یک مسئول نبایستی در مقابل انتظارات درست یا غلط از دولت ابراز خانهخرابی کند...
رویکرد نوبخت در سیاهنمایی از فضای دولت مسبوق به سابقه است.
او پیش از این نیز اظهار کرده بود: «اینکه ضریب جینی (شاخص محاسبه توزیع درآمد بین مردم یا فاصله طبقاتی) از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون کاهش یافته مورد قبول است اما رضایتبخش نیست»!
رئیس سازمان برنامه در حاشیه یک سفر استانی هم پیرامون شرایط اقتصادی کشور گفته بود:
«از ابتدای سال جاری با مشکل تحریم ها مواجه شدیم و اکنون امکان صادرات نفت خام به شدت با محدودیت مواجه است…از فروش ۲ میلیون و ۴۴۰ هزار بشکه نفت در حد ۴۷ میلیارد دلار درآمد ارزی در بودجه پیشبینی شده بود اما اکنون این عدد بسیار کم شده و با همان فروش کم، امکان انتقال ارز نفت وجود ندارد...نفت با کشتی حمل میشود اما کشتی تحریم و بیمه کشتیها نیز تحریم است...هرگاه با طرفی مذاکره میکنیم، میبینیم از سوی آمریکا شبانه با آن تماس گرفته و تهدیدش میکنند از این رو با بسیاری از مشکلات مواجه هستیم.[۷]
طی هفتههای اخیر چهرههایی مثل حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و عبدالرضا رحمانیفضلی صراحتاً از سیاهنمایی، ناامیدسازی و ترویج فضای یأس در کشور انتقاد کردهاند.
***
"اعتراض به تخفیف مجازات زندان برای مردان و تأکید بر فرهنگساز بودن مجازات"
نفوذ "سازمان اطلاعاتی چکا" بر معاونت زنان دولت!
«شهناز سجادی»، دستیار امور حقوق شهروندی در معاونت امور زنان و خانواده، درباره لایحه تامین امنیت زنان به خبرگزاری ایلنا گفته است: اعمال مجازات در برخی قوانین باعث ایجاد فرهنگ در جامعه میشود!
او میافزاید: این فرهنگ در حقیقت کنترل خشونت علیه زنان است. در همه جوامع نیز خشونت علیه زنان به همین نحو کنترل میشود و افراد در زمانی که خشونتی را علیه زنان مرتکب میشوند یا مجبور به تحمل حبس هستند و یا موظف به پرداخت خسارت و جریمه. در جامعه ما شاید بیشتر به موضوع حبس توجه شده است چراکه اگر قرار است جزای نقدی برای جبران خسارت و جلوگیری از جرم در نظر گرفته شود باید یک مبلغ قابل توجهی باشد تا فرد با اتکا به این که توانایی پرداخت جریمه نقدی را دارد مرتکب جرم و خشونت نشود.
سجادی با اشاره به موضع لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت زنان در برابر خشونت درباره خشونت خانگی که از سوی قوه قضائیه ارائه شده است، گفت: در لایحه قوه قضاییه آمده است چنانچه در خانواده به زنی ظلم شد، فردی که مرتکب جرم شده است بار اول به مجازات تکمیلی محکوم میشوند در حالی که ما معتقدیم اول و آخر ندارد و اگر یک کار و یک رفتار نادرست و بد است بار اول هم نادرست است.
او میافزاید: در لایحه دولت طبق قانون چنانچه با زنی در خانواده با خشونت رفتار شود حتما برخورد خواهد شد، اما لایحه قوه قضاییه بار اول را برای پدر و مادر و شوهر مجازات حبس در نظر نگرفته و مجازاتهای تکمیلی در نظر گرفته شده است در حالی که به نظر ما نیازمند بررسی بیشتر است.[8]
*ما قضاوت درباره اظهارات خشن این مقام دولتی درباره لزوم زندانی کردن آنی شوهران و پدران در صورت هر خشونتی را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
صحبتهای مجازاتخواهانه این مقام دولتی! استدلالی متعلق به اوایل قرون وسطی به نظر میرسد که منجر به ساخت آلات جدید شکنجه، کورههای آدمسوزی و دادگاههای تفتیش عقاید شد.
سران سازمان چکا (ارگان اطلاعاتی استالین در زمانی شوروی کمونیستی) هم چنین اعتقادی داشتند و فکر میکردند مجازاتمحور بودن موجب تحقق اهداف است.
برخی نحلههای فمنیسم افراطی در غرب نیز درباره مردان همین اعتقاد را دارند و معتقدند که تنها راه چاره برای ادب کردن مردان؛ تیرباران کردن آنهاست!
با این حال، تجربه تاریخ نشان داد که هیچیک از این دیدگاهها صحیح نیستند و نه تنها جز سیاهرویی و مشتی خاطرات تلخ برای بشریت چیزی بر جای نگذاشتند بلکه منجر به ایجاد هیچ پارادایم فرهنگی هم نشدند.
ما همچنین به خانم سجادی که مدعی فرهنگساز بودن خشونت علیه مردان! هستند توصیه میکنیم این خبر را بخوانند که "در فرانسه بعنوان مهد تمدن و دموکراسی، هر 2 روز یک زن قربانی خشونت میشود"[9] تا دقیقا بدانند که دیدگاه ایشان مبنی بر ترویج مجازات بعنوان عامل فرهنگساز؛ به کجا ختم میشود؟
شهناز سجادی پیش از این، با نظرات قوه قضائیه مبنی بر تخفیف در حکم زندان مردان محکوم مهریه نیز مخالفت کرده بود![10]
دیدگاه خانم سجادی مبنی بر ترویج خشونت بعنوان عامل فرهنگساز از این حیث نیز قابل تأمل است که مروّجان همین دیدگاه؛ صراحتا با «گشتهای ارشاد» مخالف هستند و از این میگویند که تنها راه اشاعه بیشتر حجاب، «فرهنگسازی» و برخورد فرهنگی است...
***
1_ www.irna.ir/news/83517525/
2_ http://porcesh.ir/fa/21061
3_ https://fararu.com/fa/news/407153
4_ mshrgh.ir/1002131
5_ https://tn.ai/2119322
6_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3459942
7_ mshrgh.ir/934803
8_https://khabarban.com/a/25508961
9_ https://www.yjc.ir/00TM6L
10_ mshrgh.ir/974362