سرویس سیاست حلقه وصل - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای حلقه وصل" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای حلقه وصل» همراه شوید.
*******
** اگر درباره توان موشکی و قدرت منطقهای با اروپا به توافق نرسیم، جنگ میشود!
«قاسم محبعلی» دیپلمات سابق در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «اگر برخی انتظار دارند که اروپاییها به تمامی غیبت آمریکا را جبران کنند، باید یادآوری کرد که چنین انتظاری چندان درست نیست و اروپا حد تاثیرگذاری خود را نشان داده است. از سوی دیگر اروپا بر این نظر است که این مناقشه بیشتر بین ایران و آمریکا پدیدار شده است. لذا تا زمانی که این مناقشه حل وفصل نگردد خطر اینکه در منطقه جنگ تازهای رخ داده و بحران به سمت اروپا گسترش یابد وجود دارد. تلاش اروپاییها این بوده که ضمن حفظ برجام، در موضوعات دیگری هم که به برجام ربط مییابد با ایران به توافق و تفاهم امنیتی برسد. شاید برجام زمانی از دیدگاه کشورهای اروپایی و آمریکا مؤثر خواهد بود که مسائل دیگر هم در چارچوب مذاکرات قرار گیرد. در غیر این صورت برجام از نظر آنها یک تفاهم ناقص است و کمکی به حل و فصل مسائل مشکلات منطقهای نخواهد کرد».
محبعلی در ادامه نوشت: «قبلاً این تصور وجود داشت که با کاهش تعهدات برجامی، اروپا تحریک شده و به دادن امتیازات بیشتر به ایران مجبور خواهد شد اما چنین نشد و برعکس اروپا از ایران دور و به آمریکا نزدیکتر شد».
روزنامه آرمان همچنین در شماره امروز در یادداشت دیگری به قلم «علی بیگدلی» ضمن همصدایی با اروپا در متهم کردن ایران در حادثه آرامکو نوشت: «حادثه آرامکو که به هرحال به حق یا ناحق با صدور بیانیه سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان به گردن ما انداختند، حس مظلومیتی را که در دنیا برای ما بهوجود آمده بود، از بین برد. این موضوع سرآغاز یک تصمیمگیری جدید علیه ایران بود و میتوان گفت آمریکا به این بهانه دارد به سمت اجماع بینالمللی علیه ایران حرکت میکند...واقعیت این است که ما نباید اتحادیه اروپا را از دست بدهیم ولی انگار داریم از دست میدهیم».
درباره این ۲ یادداشت گفتنیهایی است که در ادامه به اختصار به آنها اشاره میکنیم:
اول اینکه، «ریچارد هاویت» (تهیهکننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط ایران) -بهمن ۹۵- گفته بود: «توافق هستهای (برجام) یک نقطه عطف بود، هر چند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوقبشر حل نشده است...نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند».
دوم اینکه، طیف اصلاح طلب اینگونه القاء میکند که اگر مشکلات ایران با آمریکا و اروپا رفع شود، گشایش اقتصادی ایجاد میشود. این ادعا در حالی است که مشکلات آمریکا و اروپا با ایران، صرفاً درباره نقاط قوت کشورمان است. ما همین چند سال پیش درباره یکی از نقاط قوت ایران- صنعت هستهای با کاربردهای فراوان در حوزه پزشکی، انرژی و...- با آمریکا و اروپا مذاکره کرده و طبق خواسته آنها عمل کردیم. آیا مشکلات اقتصادی رفع شد؟ آیا بهانههای آمریکا تمام شد؟ آیا تحریمها لغو شد؟ چرا باید نقاط قوت خودمان را به حراج بگذاریم؟
سوم اینکه، اصلاح طلبان از یکسو مدعی هستند که اگر با آمریکا و اروپا به توافق جدید نرسیم، جنگ میشود. این طیف همزمان مدعی است که باید درباره توان موشکی و قدرت منطقهای ایران به خواستههای طرف مقابل تن بدهیم. آیا با تعطیل کردن صنعت موشکی و کنارگذاشتن قدرت منطقهای، سایه جنگ دور میشود؟ یا اینکه ایران به طعمهای ضعیف برای آمریکا تبدیل میشود؟
چهارم اینکه، اروپا حداقل ۱۷ ماه است که از برجام خارج شده است. همین چند هفته پیش ظریف صراحتاً گفت که اروپاییها ۹۹ درصد تعهدات خود را انجام ندادهاند. پس ادعای اصلاح طلبان درباره تبعات خروج اروپا از برجام به هیچ عنوان صحیح نیست.
پنجم اینکه، سایه جنگ به دلیل اقتدار روزافزون و قدرت دفاعی ایران از سر کشور دور شده است، از سوی دیگر راه ایجاد گشایش اقتصادی نیز مدیریت صحیح نقدینگی ۲۰۰۰ هزار میلیاردی و تقویت دیپلماسی منطقهای و مبارزه قاطع با قاچاق و اهتمام جدی به اقتصاد مقاومتی است.
ششم اینکه، علت بی عملی اروپا در برجام این است که آنها مطمئن هستند که دولت روحانی به هر طریقی در پی حفظ برجام است و گزینه دیگری به جز برجام ندارد.
** تاجیک: مشکل اصلاحات، پدرخواندههایی هستند که فقط برای چینش قدرت نمایان میشوند
«محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «مشکل ما در شرایط کنونی فقط در این محدود نمیشود که آن کسانی که به نام جریان اصلاح طلبی در نهادهای قدرت قرار گرفتند، آن نکردند که باید میکردند و آن کردند که نمی باید میکردند، اما این تنها مشکل ما نیست. افزون بر این، مشکل تنها این نیست که اصلاح طلبان در عمل ناکارآمد بودند و کژراهه و بیراهه رفتند و باز مشکل ما این نیست که بسیاری از اصلاح طلبان در قدرت، همان چیزی را تولید و بازتولید کردند که نافی و عدوی اش بودند، یک بعد مشکل ما برمی گردد به آپنانی که برای خود منزلت و شان پدرخواندگی قائلند. دیرزمانی است که از این پدرخواندهها، ندا و کنش پدرانهای نمیشود».
تاجیک در ادامه گفت: «مشکل امروز اصلاحات، پدرخواندههایی هستند که فقط برای چینش قدرت نمایان میشوند و جریان مسلطی است که همه اهداف و آمالش، بودن و ماندن و بالیدن در بازی قدرت است».
رسول منتجبنیا قائممقام مستعفی حزب اعتماد ملی که اخیراً حزب جمهوریت ایران اسلامی را راهاندازی کرده، چندی پیش گفته بود: «پدرخواندهها، اصلاحات را به انحراف کشاندند».
اصلاح طلبان به شدت به رفتار قبیلهای آلوده هستند و لیستهای رانتی، ژنرال نامیدن مدیران ناکارآمد و پدیده تأسف برانگیز آقازادگی، همگی از نتایج این رفتار قبیلهای است.
** اصغرزاده: دولت روحانی سایه جنگ را از ایران دور کرد!
«ابراهیم اصغرزاده» از فعالین اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «به نظر میرسد دولت آقای روحانی که سایه جنگ را از سر کشور دور کرد، با چالشهای جدی روبهروست. سؤال این است که چرا کشور جلو نرفته و همه دستاوردهای گذشته اگر از بین نرفته، ولی مانند برجام دچار عدم قطعیت شده است. فراموش نشود حتی در دولت آقای خاتمی که هم مجلس و هم دولت توأمان در اختیار اصلاحطلبان بود کار به جایی رسید که آقای خاتمی گفت: نمیتواند اصلاحات لازم را که قول داده بود انجام دهد».
اصغرزاده در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «اصلاحطلبان باید راجع به دولت پنهان، اقداماتش و قدرت اقتصادی که در اختیار دارد، صحبت کنند».
کارنامه خالی دولت، آن هم دولتی که اکثریت مطلق آن در اختیار اصلاح طلبان است، این طیف را با وضعیتی بحرانی مواجه کرده است.
اما اصلاح طلبان به جای عذرخواهی و تصحیح اقدامات اشتباه خود، به فرافکنی روی آورده و قصور و تقصیرهای خود را به گردن دیگران میاندازند.
برخی فعالین اصلاح طلب در ماههای اخیر بارها اذعان کردهاند که با رقیب هراسی و ترساندن مردم از سایه جنگ، دیگر نمیتوان در انتخابات پیروز شد.
افکار عمومی اکنون در انتظار ارائه گزارش عملکرد از سوی دولت است و این قبیل فرافکنیها، چیزی جز توهین به شعور مردم نیست.
قرار بود در دولت روحانی چنان رونقی ایجاد شود که دیگر مردم نیازی به یارانه نداشته باشند، قرار بود که هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ کارخانهها، گزارشهای ۱۰۰ روزه، مسکن اجتماعی، ایجاد اشتغال برای یک میلیون نفر در هر سال و...از جمله وعدههای دولت تدبیر و امید است. وعدههایی که هیچکدام رنگ واقعیت به خود نگرفت و حالا سایه جنگ بهانهای است برای سرپوش گذاشتن بر زنگ حساب دولت.