به گزارش حلقه وصل، هفت جلد است اما از خواندنش خسته نمی شوی؛ آنقدر برایت جذابیت دارد که وقتی شروع به خواندن می کنی داستان تو را به دنبال خودش می کشد.
«دوست داشتن خوب است،عشق،اما،عالی است.
دوست داشتن آرامش است،عشق غوغاست.
دوست داشتن دریاست
عشق،آتشفشان همیشه زنده روح
بی عشق جهان قبرستانی ست همه قبرهایش خالی خالی؛ باغی بوته هایش درخت هایش همه خشکیده و پژمرده.
بی عشق،چشمه بی آب است.
فلب،بدون راز
بازگردیم به سوی عاشقانه زیستن؛اما عشق را همه میل تن به تن ندیدن.
از نگاه به نگاه،رد پای عشق را بهتر از هر کجای دیگر می توان یافت؛از ضربه های آهنگرانه یی که بر سندان قلب می کوبند...
این ها بخش هایی از کتاب "آتش بدون دود" نادر ابراهیمی است، کتابی که در هفت جلد منتشر شده است، داستان از ترکمن صحرا و عشق بین گالان و سولماز شروع می شود؛ در سه جلد اول که "گالان و سولماز"، "درخت مقدس" و اتحاد بزرگ نام دارد داستان در ترکمن صحرا و اینچه برون می گذرد.
"واقعیت های پرخون"، "حرکت از نو"، "تو هرگز از حرکت باز نخواهی ایستاد" و "هر سرانجام آغازیست" چهار جلد بعدی است که با شیوه ای داستانی تاریخی به بیان مبارزات انقلابی شخصیت های داستان می پردازد.
مرز عشق و نفرت، مرز شجاعت و حماقت، مرز غرور و خفت، مرز کوچک و بزرگ و ... در این داستان وجود دارد و به لحظه و با حرفی این مرزها بالا و پایین می شود و هیجان زیادی را به مخاطب می دهد.
نادر ابراهیمی، توصیف های بی نظیری در این کتاب دارد؛ از توصیف شخصیت ها تا توصیف مکانی که شخصیت ها در آن حضور دارند.
- در بداهه نوازی دوست داشتن، امکان تکرار نیست.
- تنها،هر چقدر هم که قوی باشد،باز ضعیف است.
- هر صدایی که به سکوت،ژرفای بیشتری بدهد،سکوت را کامل تر می کند.
- سکوت ، بیصدایی نیست؛هماهنگی کامل صداها در راه باوراندن بیصدایی ست.
-درافتادن با حقیر،حقارت می آورد.
-غم بزرگ را با کلمات کوچک،حقیر نباید کرد.گریستن،غم بزرگ را کوچک نمی کند.
-هیچ چیزی زندگی یک انسان شریف را بی بها نمی کند.می توان در راه چیزی معتبر و مقدس ، جان داد؛ اما نه با این تصور که جان ، بی ارزش است که می توانش داد.برای کشته شدن،باید که پای چیزی بسیار گرانبها،و گرانبهاتر از حیات انسانی در میان باشد.
قهرمان رمان در جلد اول گالان اوجا نام دارد که یک قهرمان اسطورهای ترکمن است.
در جلد دوم نویسنده با گذاری کوتاه بر اتفاقات صحرا شرایط را برای معرفی یگانه قهرمانان داستان؛ دکتر آلنی آقاویلر و همسر وفادارش دکتر مارال آقاویلر فراهم میکند.
آلنی نوه گالان اوجاست و یک شخصیت واقعی به شمار میرود. او یک انقلابی تحصیلکرده است که برای اعتلای نام وطن و رهایی آن از ظلم از هیچ کوششی فرو گذار نمیکند. موضوع اصلی بقیه رمان زندگی و فعالیتهای سیاسی این زوج است.
کتاب روایتی ساده دارد، دوست داشتنی وبی تکلف است؛ خوب شروع می شود و خوب ادامه پیدا می کند و در نهایت در اوج به پایان می رسد.
شاید نادر ابراهیمی در این کتاب می خواهد آدمی را از اختلافهای بیپایه و ساختگی برنجاد؛ اختلاف هایی که به مرگ می رسد.
نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کرده است. سریالی هم با این نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده است.
کتاب توسط انتشارات روزبهان منتشر شده است.