آنچه در سالهای اخیر در عمده کتابهای زندگینامه شهدای دفاع از حرم دیده شده، روایت زندگی شهید از زبان همسرانشان بوده که لاجرم به طور پررنگی به دوران محدود پس از ازدواج و جزئیات آن پرداخته شده است. به بیان دیگر روایت غالب، روایتهای عاطفی و عاشقانه و گاها بیپرده از زندگی خصوص شهید بوده است.
مولفان حقیقی و استخوان خوردکردههای عرصه نویسندگی در تمامی حوزه ها میبایست متعهدانه به میدان بیایند و نگذارند عرصه مکتوبات کشور به دست نا اهلان بیفتد. این اهل علم و فرهیختگان حقیقی هستند که باید ذائقه مردم عادی را به درستی شکل دهند. باید تالیفات درست را قدردان بود و اذهان را نسبت به محتوای نادرست و آسیبزا واکسینه کرد.
مگر نه اینکه بر حسب قاعده باید توقع داشت در تجمعات اعتراضآمیزی که توسط کسبه بازار در اعتراض به نوسانات قیمت ارز تشکیل شده، شعارهایی در راستای مطالبات صنفی و اقتصادی سر بدهند؟ اما چه میشود که از همان ابتدایی که نطفه تجمعات بسته میشود، شعارهای تند و ساختارشکنانه به خصوص علیه سیاستهای منطقهای کشورمان و جبهه مقاومت سرداده میشود؟
با رسانههای رسمی و محافظهکار حکومتی همچون رسانه ملی که اعتماد بخشی از جامعه نسبت به آنها از دست رفته، نمیتوان به جنگ لشکری از سلبریتیهای مغرض و تصویرسازی پر رنگ و لعاب آنها از واقعیتها رفت؛ آن هم در شرایطی که هر کدام از آنها به واسطه حضور پررنگ در شبکههای اجتماعی بر طیف وسیعی از مردم اثرگذار هستند. برای مقابله با جبهه رسانه جریان لیبرال و غربگرا و لشکرسلبریتیهای وابسته میبایست به نیروی انسانی و تجهیزاتی همتراز مجهز شد.
امروز جریان فرهنگی انقلاب بیش از هر زمان دیگری نیازمند این است که در چارچوب اصول، با قاطبه هنرمندان و اهالی فرهنگ به یک درک مشترک برسد و مطالبات و دغدغههای صنفی آنها را به رسمیت بشناسد تا شکاف موجود بین خود و جریان نخبگانی عرصه فرهنگ و هنر را به حداقل برساند.
چه نهادهای فرهنگی مدنظر به خود بیایند و چه نیایند، نقش گروههای خودجوش فرهنگی و نهادهای انقلابی که همواره در این حوزه پیش قدم بودهاند، بسیار حیاتی به نظر میرسد.
اکنون که صحبت از اولویتهای فرهنگی دولت آینده در میان است باید بیش از پیش به مسئله مسجد پرداخت و برای بازیابی نقش آن در جامعه پرمعضل امروز برنامه ریزی کرد.