دکه فرهنگی حلقه وصل با توجه به نیاز فعالین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به رصد اخبار فرهنگی کشور، روزانه صفحات فرهنگی مطبوعات کشور را مرور میکند.
فستیوال بینالمللی هنری - سیاسی سالزبری یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی انگلیس است که با حمایت دولت انگلستان در شهر سالزبری این کشور برگزار میگردد.
بسياري از آثار تولید شده در «دفتر ادبيات و هنر مقاومت» همواره جز آثار محبوب در میان اقشار مختلف مردم بودهاند و همین اقبال عمومي باعث شده تا آثار بسیاری از این دفتر در طی مدت کوتاهی چندین بار تجدید چاپ شوند.
من معتقدم کار فرهنگی نباید حمایت شود، بلکه باید روی پای خودش بایستد. کسی که محصول خوب تولید میکند، باید بتواند آن را بفروشد.
به مناسبت روز جانباز و روز مقاومت و پایداری به سراغ یکی از جانبازان راهیان نور رفتیم تا به بخشی که شاید از چشم رسانهها و مسئولین دور مانده است بپردازیم.
با وجود انتقاد محافل و شخصیتهای فرهنگی نسبت به آثاری که تاکنون توسط این کارگردان ساخته شده است ولی بازهم شاهد آن هستیم که در ازای این همه هتاکی و بیاحترامی، این کارگردان مبتذلساز مجوزی برای اجرای تئاتری جدید به نام «سینماهای من» گرفته است.
حمله همهجانبه و بیوقفه به ارزشهای اسلامی در جنگ نرم بر کسی پوشیده نیست. دشمنان اسلام با عناوینی همچون حقوق بشر و آزادی سعی دارند حقوق دینی مردم را زیر پا گذاشته و هر از چندگاهی نسبت به یکی از مسائل اخلاقی جامعه موضعگیری کرده و آن را در افکار عمومی متشنج کنند.
هر دوی ما اخلاق قلندری و بسیجی داشتیم. هیچوقت اهل کبر و این منم زدنهای بیهوده نبود و میفهمید قضیه را!
ما در مازندران سه شهردار شهید داریم که با عنوان شهرداری رفتند و در جبهه شهید شدند. ما پیشنهاد کردیم جلوی موزه یا استانداری مازندران مجسمه این سه شهردار را بگذارند تا همه بفهمند مدیران دولتی و اداری شهید هم داریم و مرز خدمت به مردم این است.
اما نکتهای که ما را برآن داشت تا این مسابقات کثیف را معرفی کنیم، خبری بود که در سایت خبر آنلاین منتشر شده بود. این سایت خبری در حرکتی دور از انتظار، خبری در مورد «دور نیمه نهایی یورو ویژن 2015» منتشر کرده و در مورد حذف گروهی فنلاندی از این مسابقات صحبت کرده است.
مراسم در حالی در ساعت مقرر خود شروع شد که تقریبا سه چهارم سالن بزرگ وزارت کشور با ظرفیت بیش از 3000 نفرهاش پر شده بود و دیدن تنها همین منظره کافی بود که به دکتر سلامیها خسته نباشید بگویم. آفرین به برنامهای که توانست در طی دو سال این همه مخاطب دانشجو را به خود جذب کند.
سومین گام سوگواره های عکس و پوستر عاشورایی درحالی برداشته شد که می توان امیدوار بود این جشنواره عاشورایی به نقطه مزیت ها و شکوفایی خود نزدیک است. گردهمایی بزرگ هنرمندان بیش از 5000 هزار هیات مذهبی با هر کم و کیفی می تواند نوید بخش و مایه مباهات جامعه ولایی کشور باشد. این گردهمایی زمانی عزیزتر و بزرگتر جلوه می کند که بدانیم رهبر فرهیخته و فرزانه انقلاب فرهنگ را به مثابه هوا می دانند که باید در آن نفس کشید. خوشبختانه جامعه ایمانی مشعر که به قول حجت الاسلام و المسلمین رحیم آبفروش اجتماع ایمانی همه هیات ها و تشکل های مذهبی کشور است به دور از نژاد و رنگ و حزب و سیاست و جغرافیا، بدون ادعا و سرو صدا با همان تدبیرهای حوزوی و با شور و شعور حسینی درصدد تقویت و توسعه اندیشه های هنری وابسته به ارزش های انقلاب اسلامی است. از این رو و در راستای تبیین و تصریح اهداف و برنامه های جامعه ایمانی مشعر با رحیم آبفروش که خود از هنرمندان است و دستی در تلفیق حوزه دین و هنر دارد گفتگویی انجام داده ایم:
مراسم یادبود اولین سالگرد حاج حمید نمازی با سخنرانی رییس قرارگاه راهبردی عمار و با حضور خانواده آن مرحوم در فرهنگسرای اندیشه تهران برگزار شد.
فرق ضاله بهائیت یکی از جریانهای ضاله و معاند و از فرق پر سابقه و پر ماجرا است که نسبت به دیگر جریانهای دروغین، تشکیلات منسجم و مرموز و سازمانهای عریض و طویلتری دارد و عمرش به بیش از 150 سال میرسد. یکی از ویژگیهای این جریان برخورداری از حمایتهای رندانه و بی چون و چرای استعمار در طول تاریخ است و از جمله هواداران و حامیان و دوستان شفیق این جریان رژیم اشغالگر قدس است که در حال حاضر در شهر حیفا میزبان تشکیلات اداری آنها، بیتالعدل است که بیشتر شبیه یک سازمان جاسوسی و خدمتگزار برای آنهاست.
فیلم پر است از آوازهای قبل انقلابی و آنور آبی! از شهرام شبپره و ابی گرفته تا مایکل جکسون و ... . در قسمتی از فیلم، خوانندهای برای اجرای مراسم در رستوران پدر ارژنگ استخدام میشود که البته همین آدم چندی بعد به یکی از معروفترین خوانندههای آن روزها تبدیل میشود و فیلم با صراحت تمام، تصویر ویدیوی اجرای او در تلویزیون (همان «شو»ی خودمان) را نشان میدهد و این خواننده معروف کسی نیست جز ابی!
پرداختن برخی رسانههای به اصطلاح مجاز و البته زرد به این مسائل، این موضوع را بیش از پیش به زندگی روزمره مردم کشانده است. نشریات و هفتهنامههایی که فقط برای چند شماره بیشتر فروختن حاضر شدند هر تصویری را به متن جامعه بکشانند و حتی پا را فراتر گذاشته و به این مسائل زرد دامن بزنند.
داستان ادعایی خانم کارگردان این است که فیلم قصهها گذر به هفت موقعیت از زندگی آدمهایی است که در شرایطی شبیه به بسیاری از ما و آدمهای دیگر جامعه، روزگار میگذرانند... اما این آدمها اگر هم مشابههایی در جامعه ایران امروز- مثل هر جامعه دیگری از ترکیه گرفته تا همین آمریکا که قبله آمال جماعت شبه روشنفکر ماست- داشته باشند، لابد «بخشی» از جامعهاند و نه تمام آن؛ و این همان چیزی است که تصویر «قصهها» در جهت القای آن است.