یک ماه قبل از این انفجارها ریگی اعدام شده بود و اصلاً گروهک ریگی به دلیل تلافی اعدام رئیسشان، این انفجارها را انجام دادند.
روابط محرم و نامحرم و حلال و حرام خیلی برایشان مهم بود و خیلی به اصول اخلاقی پایبند بودند. برای خودشان حد و مرز تعیین میکردند. ما واقعا ایشان را در گروه خودمان مثل یک برادر میدیدیم.
از پشت، دو کتف محمد را گرفتم و با نیمچه فشاری فرستادمش جلو برای پیشنمازی و اقتدا به او. برخلاف همیشه بدون مقاومت جلو رفت.
محمد با بقیه فرق داشت، شنیدهاید در مورد ورزشکاران میگویند «استیلش ورزشیه؟!» محمد از همان اول که آمده بود در جمع ما، استیلش رفاقتی بود، آدم جذبش میشد.
من داخل مغازه بودم یک دفعه دیدم دوستام که مغازه دار هستند کسب و کارشان را رها کردند و به سمت مغازه من میآیند. دلم به شک افتاد، به دوستم گفتم یک زنگ بزن به محمد، من باهاش حرف بزنم هرچی گرفت گفت خاموشه، گفتم حتما برای محمد من یک اتفاقی افتاده است...
اگر افراد نسبت به یکدیگر شروع کردند به سوءظن پیدا کردن قدمهای اول را برای از هم پاشیدن مجموعه برداشتهاند. خصوصا کسی که سوءظن پیدا کند و نرود این سوءظن را مرتفع کند.
آدمهای خاص کسانی نیستند که تجارت و خرید و فروش نمیکنند؛ اینچنین میکنند ولی از یاد خداوند غافل نمیشوند. لحظه به لحظه به یاد خداوند هستند؛ سختی قضیه هم به اینجاست که در تمام لحظات زندگی به یاد خداوند هستند.
به میزانی که خودساختهایم، میتوانیم وارد جامعهسازی بشویم و میزانش را قلب ما میفهمد. این میزان، محصول همان تقواست، اما اگر پیش از تقوا و خودسازی وارد جامعهسازی شدیم، خراب میکنیم و ممکن است نتیجه عکس بدهد.
دغدغه اصلاح اجتماعی بدون خودسازی سر از گروه فرقان درمیآورد. کسانی که میخواستند کار کنند و بعد به انحراف افتادند چون اصلا بنیه تشخیصی اولیه نداشتند. از آنسو خودسازی بدون توجه به جامعه، سر از انزواهای سفیانی درمیآورد. هر دو تا غلط است.
اصلاً نمیشود اهل تقوا شد و انقلابی نبود. نمیشود اهل تقوا شد و بینالمللی فکر نکرد. حضرت آقا فرمودند: ما باید تمدن اسلامی بسازیم... اگر بچه حزباللهی بشوی و دنبال کادرسازی نباشی، با عقل جور درنمیآید.
شهید بهشتی یکی از معدود نظریهپردازان امر تشکیلات در انقلاب اسلامی است که مطالب دقیق نظری از وی برجای مانده است. نگاه ایشان به مقوله خودسازی و برنامه عملیاتی برای ساختن خود، جذاب و شیوا و تازه است
عرصه مبارزه و فعالیت، فرصتی را فراهم میکند که انسان با اشکالات خود روبهرو شود. برای تأثیرگذاری بر دیگران مجبور شود از بسیاری از اسباب آسایش نفس بگذرد، یا در تلاش برای فعالیت با ضعفهای خود روبهرو شود و به اجبار به اصلاح آنها هدایت شود، یا با یافتن فضیلتی مثل شجاعت سیطره آنها را بر خود از بین ببرد.
یک شب در ماه مبارک رمضان کنار شهدا دفترچهی خاطرات و یادگاریهای کهف را برداشتیم و خطاب به شهدای کهف نوشتیم «ما عروسیمون رو اینجا میگیریم» و پایینش را با هم امضا کردیم. بعد هم وقتي موعود عروسيمان فرا رسيد, به عهدمان وفا كرديم و عروسی را با حضور شهدا برگزار كرديم.
کهفالشهدا فضای عجیبی دارد. آمدن افراد به این جا به اختیار خودشان است ولی رفتنشان دیگر دست خودشان نیست و دوست دارند که این شهدا را در لحظه لحظه زندگیشان شریک کنند.
مسئولین مؤسسه شفا انسانهایی فرهنگی هستند و با دید فرهنگی وارد کار شدند. آنها ادعا و انگیزه مالی از مؤسسه ندارند. وقت خودشان را صرف کار میکنند تا فرهنگسازی در حوزه ازدواج رونق پیدا بکند.
ما خدماتی که برای یک ازدواج لازم و ضروری است را جزء ملزومات آوردیم و زائدههای آن را حذف کردیم. مثلاً چیزی به نام کیک عقد در این مؤسسه داده نمیشود.
تمامی مسائلی که جوانان با آن روبرو هستند مانند مبحث اشتغال و مسکن و آموزش دارای نهادهای عریض و طویلی هستند که این مسائل را پیگیری میکنند اما بحث قانونی و مهمی مانند ازدواج بدون متولی است.
بحث همسریابی حساس است. برای همین شاید دو سه سال اول با اینکه روی بحث همسریابی کار کارشناسی میکردیم اما مستقیماً وارد نشدیم.
امیرحسین بانکیپورفرد عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رئیس دانشکده اهلبیت(ع) دانشگاه اصفهان است. کتابهای زیادی نوشته و مجموعههایی مانند مرکز فرهنگی عترت، مرکز فرهنگی حدیث راه عشق و کانون نخبگان جوان، مرکز تحقیقات حیات طیبه، کانون پیوند مهر و شبکه فعالان ازدواج که به شفا معروف است را راهاندازی کرده است. با او درباره موسسه شفا و فعالیتهایش سخن گفتهایم.
آمارهای تکاندهنده و ناخوشآیند موجود در کشور، حاکی از خلا یک جریان صحیح فرهنگی و عملیاتی در موضوع ازدواج و تشکیل خانواده است و این یک هشدار برای آسیبهای اجتماعی و خانوادگی است که گریبان جامعه ما را گرفته است.