«خانهای کنار ابرها» روایت خبر شهادت و سنگینی بار رساندن این خبر و استقامت و ایثار خانواده شهیداست. سید جلال دهقانی اشکذری نویسنده و کارگردان این فیلم؛ 15 فیلم کوتاه و مستند و چهار تله فیلم را در کارنامه خود دارد که از شبکههای مختلف سراسری پخش شدهاند. «خانه ای کنار ابرها» اولین فیلم بلند اشکذری است که به سی و دومین جشنواره فیلم فجر رسید و نامزد دو سیمرغ بود که در نهایت در بخش فیلنامه موفق به دریافت دیپلم افتخار شد.
ابوالقاسم طالبی در یادداشتی کوتاه پس از دریافت جایزه جایزه آسیاپاسیفیک توسط مریلا زارعی گفت: به حق فاطمهالزهرا(س) رساندن صدای شهیدان راه حسین(ع) در اربعین شهادتش بر بلندای استیج کفر بوسیله شما مبارک باشد.
مریلا زارعی در مراسم دریافت جایزه آسیاپاسیفیک گفت: ایران کشوری پهناور و ثروتمند در قلب آسیا است، ثروتمند نه به خاطر نفتاش، بلکه برای مادرانی که برای دفاع از کشورشان در جنگ نابرابر هشت ساله از فرزندان و همسرانشان گذشتند. از شما میخواهم به افتخار مادران سرزمینم به آنان ادای احترام و تشویق کنید.
سعید بیابانکی گفت: تقلیدها در شکلهای هنری به حدی بوده است که حتی شاعری که ادای فلان شاعر را در میآورد بیشتر از شاعر اصلی طرفدار دارد؛ از این خوشحالم که اشعار آقای سیار، ادا و اطوار کسی نیست.
شاید مدتها بود دیگر کسی فیلمی نساخته بود که بینندگانش در سینما با چشمهای خیس به تماشای آن بنشینند، اشکی که حاصل هندیبازی کارگردان نباشد بلکه رنجی را به تصویر بکشد که مادران ایرانی در روزهای دفاع مقدس و پس از آن متحمل شدهاند. نرگس آبيار، نویسنده كتابهایی مثل «كوه روي شانههاي درخت» برنده بهترين كتاب سال دفاع مقدس و «چشم سوم اهواز» كانديد دريافت جايزه كتاب سال دفاع مقدس، کارگردان فیلمی است که روایتی تازه، ناب و حقیقی از مادران شهید را به تصویر میکشد. مخاطب الفت را باور میکند و برای رنجش اشک میریزد و به او احترام میگذارد و پس از فیلم تمامقد به افتخار او میایستد. شاید اینها حاصل تجربههایی است که آبیار در زندگی شخصیاش از این واقعیتها داشته است. با او در دفتر کارش به صحبت نشستیم و حرفهای جذاب و تازهای درباره «شیار143» و شرایط کاری این فیلم شنیدیم.
چندی پیش تئاتری در مجموعه تئاتر شهر تهران پایتخت ایران و امالقرای جهان اسلام به روی صحنه رفت که شاید بتوان گفت در حوزه پردهدریهای لفظی و اباحهگریهای مبتنی بر مباحث جنسی و شهوترانیهای مهوع به نام تئاتر و هنر، در نوع خود کمنظیر بود؛ تئاتری به نام «یک کلیک کوچولو» اثر حسن سلیمانی و نوشته محمدرضا کوهستانی.
اسپراکمن مترجم کتاب «دا» در پاسخ به سوال «حلقه وصل» مبنی بر ذکر نشدن نام نویسنده کتاب خانم اعظم حسینی روی جلد گفت: روی جلد کتاب، جا نبود!
«امروز» فیلمی است با مجموعهای از نقصهای متنوع فیلمنامهای، ایرادهای محتوایی، ابهامات مضمونی، ریتم بد، کشداری مزمن، لحن زمخت و البته مشتی ادا و اطوار شبهروشنفکرانه که ظاهرا این آخری فقط به کار فیلم آمده و آنرا برای ارسال به اسکار مناسب و با قابلیت کرده است! میدانید مشکل امروز چیست؟ اینکه در یک بیباوری نسبی و عدم اطمینان به یک مقوله فلسفی و رویکردهای اجتماعیش، تصمیم بگیریم با ادا و اطوار، حرفهای به ظاهر پلورالیستی بزنیم و افه لیبرال منشانه به خود بگیریم. ظاهرش قشنگ است که مثلا «قضاوت نکنیم» و اینقدر «حرف نزنیم» و ... اما باطنش معلوم نیست از کجا آب میخورد و راه به کجا میبرد!
سیده اعظم حسینی: با حذف و کنار گذاشتن نام نویسنده کتاب، نه تنها حقوق مولف تضییع شده بلکه جایگاه علمی و ادبی این کتاب مخدوش شده است.
خوابزدهها، یک انتقام جدی و دهشتناک از مخاطب ایرانی سینما و مخاطب سینمای ایرانی است و البته در سیاهچال و مرداب مهوع، این حجم از زمختی و بدترکیبی و بیهویتی و بیحوصلگی و درهم برهم بودن که در اجزا و عناصر مختلف این فیلم موج میزند.
در تصویری که طی این سالها از روحانیت در سینمای ایران سراغ داشتهایم، این عنصر که از آن به «روحانی تراز انقلاب اسلامی» یاد میشود، چندان اثری نیست و این سوال بزرگی است که چرا؟ اینکه روحانیت در سینمای ما در محدودهای از یک کاراکتر اخلاقی آن هم اخلاق فردی با رویکردهایی شخصی تعریف و تصویر شود به چه علت است؟
دور جدید نشست های فیلمسازان جوان سینمای انقلاب اسلامی در حسینیه هنر با اکران دو اثر مستند درباره مجموعه های فعال در حوزه مسائل تربیتی کودکان و بحث و گفت و گو در این زمینه پیگیری شد.