انگلیس باخت؛ بقیه حرف‌ها باد هواست

انگلیس باخت، به شکلی تحقیر آمیز هم باخت. بقیه توجیه ها باد هواست.

به گزارش حلقه وصل، «محمد ایمانی» در کانال تلگرامی خود نوشت:

انگلیس در بازی خود خواسته "توقیف نفتکش ها"، از سوی ایران تحقیر شد. چنان که در دنیا به طعنه و تمسخر گفتند امپراتور سابق اقیانوس ها، اکنون به #بریتانیای_صغیر تبدیل شده است.

دزدان دریایی ملکه مانند راهزنان عمل کردند. انگلیسی ها در حالی که طبق توافق بین المللی برجام، متعهد به مقابله با تحریم های نفتی ایران بودند، نفتکش حامل نفت ایران را توقیف کردند اما امروز که مجبور شدند پس از تحمل خفت و حقارت، آن را آزاد کنند، سعی کردند لباس حقوقی به ماجرا بپوشانند و مسئولیت کار را به گردن دولت محلی جبل الطارق که مستعمره اشغالی خود آنهاست، بیندازند!

طرف حساب ایران، مقامات محلی جبل الطارق نیستند که ادعا کنند "ایران به صورت مکتوب اطمینان داد مقصد کشتی، یک مجموعه تحت تحریم‌های اتحادیه اروپا [سوریه] نیست". تحریم های اروپا، فقط می تواند برای اعضای اتحادیه اروپا معتبر باشد و اعتبار دیگری ندارد.

چنان حرف ها و ادعاهایی باد هواست. کسی نه در اروپا و نه در داخل ایران نمی تواند برای صادرات و فروش نفت ایران محدودیتی اعمال کند یا به رسمیت بشناسد. آن ادعا هم برای کاستن از حجم تحقیر شدگی انگلیس و تشکیک در عظمت پیروزی ایران در یک زور آزمایی کم سابقه است.

کشتی های انگلیسی اکنون قریب یک ماه است با هول و هراس از تنگه هرمز عبور می کنند، بلکه مالکان خیلی از آنها تا مدت ها ترجیح دادند از این تنگه عبور نکنند چرا که دیدند ناوگان جنگی انگلیس چه قدر در مقابل قدرت نمایی نیروی دریایی سپاه پاسداران بی بخار است.

در این مدت، هزینه بیمه کشتی های انگلیسی عازم خلیج فارس چند برابر شد و بسیاری از شرکتهای انگلیسی مجبور شدند برای امنیت، پرچم کشورهای دیگر را جای پرچم انگلیس، روی کشتی ها و نفتکش های خود نصب کنند.

انگلیس نمی توانست انتهای این مسیر ادامه دار و و پر خسارت را باز بگذارد و مجبور شد از خبط بزرگ خود عقب نشینی کند. بی تردید، ایران پس از این هم به هر کشور و به هر میزان که اراده کند، نفت خواهد فروخت و انگلیس دیگر غلط مشابهی را تکرار نخواهد نکرد؛ چرا که بسیاری از منافع راهبردی اش در تنگه هرمز و حیثیت لگد مالش، همچنان زیر پنجه اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.

انگلیس باخت، به شکلی تحقیر آمیز هم باخت. بقیه توجیه ها باد هواست. حکایت انگلیس، حکایت نوچه کتک خورده و لت و پار شده فیلم قیصر است؛ "چشامو باز کردم دیدم مریض‌خونه ام. حالا ما به همه گفتیم زدیم، شمام بگین زده، آره، خوبیت نداره. واردی که!".