گاهی این سؤال مطرح میشود که ما هم حکومت پنج سالۀ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را به عنوان الگوی قابل ارائه قبول داریم، زیرا راهی برای انکارش وجود ندارد و یک واقعیت انکارناپذیر تاریخی است که حتی دشمنان امیرالمؤمنین علیهالسلام هم به آن تصریح کردهاند. اما سؤال این است آیا حکومت علوی قابل تکرار هست یا اینکه خیر، مادر تاریخ فرزندی را زایید و دیگر از زاییدن چنین فرزندی عقیم است و چنین فرد و حکومتی دیگر قابل تکرار نیست؟ بنابراین صحبت از حکومت علوی تنها بازگوکردن یک خاطره و رؤیای شیرین است و قابل تکرار نیست، چه ضرورتی دارد به بحثی بپردازیم که در عمل فایده و کاربردی ندارد؟!
جواب این شبهه این است، اگر منظور این است که کسی همانند و کاملاً شبیه حضرت علی علیهالسلام خواهد شد، نه، ما هم قبول داریم که کسی نمیتواند چنین کاری انجام دهد. خود حضرت هم در موارد متعددی تأکید کردهاند که حواستان باشد کسی نمیتواند مانند من بشود. از جمله در خطبۀ شقشقیه میفرمایند «یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ »[1] کسی خیال نکند میتواند به آن بلندای معارف دست یابد و نیز کسی نمیتواند به قلۀ فضائل و مناقب من برسد. اصلاً فکر شما هم نمیتواند درک کند که من چه کسی هستم.
نمونۀ دیگر، نامۀ 45 نهجالبلاغه است. یکی از استانداران علی علیهالسلام به نام عثمان بن حنیف در یک مهمانی اشرافی شرکت کرد و به تعبیر امروز، با مرفهان بیدرد همسفره شد. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام خبر را میشنود و نامهای به او مینویسد و میگوید، به من این چنین خبری دادند و باورکردنی نیست که کارگزاری از حکومت علوی با ثروتمندانی که معلوم نیست ثروت خودشان را از کجا به دست آوردهاند هم سفره شود. حتی اگر انباشت این ثروت هم شبههناک نباشد، کارگزار علی علیهالسلام حق ندارد با اینها همنشین باشد.
با این حال در این نامه مینویسند: «أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد»[2] متوجه باشید که شما نمیتوانید مثل من باشید و چنین انتطاری از شما ندارم. ولی در این مسیر حرکت کنید و با چهار ویژگی خودتان را به من نزدیک کنید. به قول معروف:
آب دریا جمله گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
بله هیچ کس نمیتواند امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بشود تا حکومت امیرالمؤمنین را تکرار کند اما میتواند و باید در این مسیر و در سایۀ این تعالیم حرکت کند و با پارسایى و سختكوشى و پاكدامنى و استوارى ایشان را یارى كند.
همچنین در این نامه جملۀ قابل تأمل دیگری نیز وجود دارد. حضرت به استاندار خود نوشت «أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاما»[3] هر کس میخواهد کاری انجام دهد، بالأخره باید الگویی داشته باشد. یعنی فرد تنها الگو را انتخاب میکند نه اینکه بتواند صد درصد مانند الگویی که انتخاب کرده است بشود. پس اینکه بگوییم مگر کسی میتواند علی بشود مغالطه است. مگر کسی ادعا کرده که میخواهد علی بشود؟! ایشان عین عصمت و عین علم خداست. خیر، این یک مغالطه و اشتباه است. نه کسی ادعا کرده که اینگونه میشود و نه قرار است کسی علی بشود، ولی میبایست شیعۀ علی و شبیه علی بشویم.
بنابراین با خواندن نهجالبلاغه مدعی این نیستیم که میخواهیم در حوزۀ حکومت و سیاست، حضرت علی علیهالسلام بشویم، بلکه مدعی این هستیم که میخواهیم حکومت و سیاست علی علیهالسلام را الگوی خود قرار بدهیم و تا جایی که میتوانیم در این مسیر حرکت کنیم و همین اندازه برای ما کافی است.
[1]. نهجالبلاغه، خطبۀ 3.
[2] . همان، نامۀ 45.
[3] . همان، نامۀ 45.