
بیشک در بررسی علل و عوامل اصلی تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه عاملی به نام دانشگاه و دانشگاهیان در ردههای نخستین قرار خواهند گرفت، به ویژه در جوامع سنتی و در حال توسعه، دانشگاه به عنوان «مرجع تامین نیازهای تئوریک یک جامعه برای پیشرفت» و «پنجرهای به سوی بیرون» اهمیتی دو چندان دارد. این نقش سرنوشت ساز دانشگاهها، بیش از هر چیز دیگر مرهون حضور پتانسیلهای جوان دانشجو در این مراکز است. به بیان دیگر نسل جوان دانشجو را میتوان یکی از موثرترین اقشار جامعه در جهتدهی به روند تحولات اجتماعی دانست. این واقعیت غیر قابل انکار پیش از هر چیز دیگر برخاسته از ویژگیهای این قشر اجتماعی است. «آرمانخواهی و حقجویی» و دوری از مصلحتطلبی دو ویژگی عمده نسل جوان دانشجو است که در کنار بهرهگیری از شور و نشاط جوانی و نیز فراغت بال بیشتر نسبت به سایر آحاد جامعه، نقش کارایی را به این پتانسیل مهم اجتماعی داده است.
تا زمانی که «جنبش دانشجویی» به «بیداری دانشجویی» بدل نگردد علیرغم قدرت تاثیرگذاری آن بر تحولات در هر زمان، امکان انحراف و بازیچه قرار گرفتن آن وجود دارد، چرا که لفظ «جنبش» در بردارنده مفهوم تحرک توام با انتقاد و اعتراض همیشگی است که در زمانهای مختلف بنا به افت و خیز آن، زمینه سوءاستفاده گروهها را هم فراهم میکند، در حالی که واژه «بیداری» مخالفت و یا موافقت متناسب با هر زمان و توام با آگاهی را با خود به همراه دارد. عدم درک معنای واقعی دانشگاه اسلامی و سیاسی شدن دانشگاهها، عدم آشنایی دانشگاهیان با فرهنگ خودی و معضلات واقعی جامعه و در یک کلمه عدم همراهی شور و شعور در فعالیتهای سیاسی را میتوان به عنوان اصلیترین ریشههای انحراف در مقاطع مختلف حیات جنبش دانشجویی ایران دانست. دور شدن از آرمانها و تکیه ناخودآگاه بر تامین منافع احزاب و گروهها به جای کشف حقایق از دیگر آفات تشکلهای دانشجویی ایران بوده است. امروز یکی از مهمترین مسایل که باید در صدر مطالبات دانشجویی بیدار قرار گیرد، استقرار عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در جامعه است. علیالخصوص، که با ورود قشر متوسط و پایین جامعه به دانشگاه در دهه 70، مشابه دهههای 40 و 50، امید به تحقق این مهم دو چندان میگردد. «دانشجوی جوان اگر چه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه نباشد به عدالت اجتماعی و پر کردن شکاف طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بیبدیل مینگرد. باید هر پدیده ضد عدالت در واقعیات کشور مورد سوال قرار گیرد. مسابقه رفاه میان مسئولان، بی اعتقادی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سربرآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند و... و خلاصه پدیده بسیار خطرناک انبوه شدن ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آن را هزینه کسب قدرت سیاسی کنند...» (مقام معظم رهبری). هنگامی که بهرهوری نسل دانشجو از شور و نشاط جوانی و بالاخره آرمانخواهی و حقجویی، با شعوری این چنین همراه گردد، به جرأت میتوان گفت که «دشمن از شور و شعور جوانان ما ضربه اساسی خواهد خورد.» (مقام معظم رهبری).