
در کشور ما که تجربه یکصد سال سیطره و حضور ناموفق غربزدگی شبهمدرن را در کولهبار خود دارد و علیه این تجربه ناموفق از طریق یک انقلاب دینی واکنش نشان داده است؛ نقش تاریخی تشکلهای دانشجویی که گِرِهخورده با ساختار و شاکله نظام آموزش دانشگاهی ملهم از مدرنیسم است؛ اقتضای آن ندارد که رهبری تحولات اجتماعی و حرکت کلی انقلاب در مسیر کمالبخش خود بر عهدة تشکل دانشجویی قرار گیرد، بلکه تشکلهای دانشجویی به عنوان یک حرکت بنیادین و نیرومند و پیشرو در اتمسفر کلی انقلاب اسلامی باید که ذیل رهبری روحانیت به عنوان طبقه پیشتاز جامعه حرکت نماید. زیرا اقتضای بافت و ساخت جامعه ایران و به ویژه مرتبه و مرحله بسط انقلاب اسلامی و چشماندازی که انقلاب گشوده و میگشاید، این امر را به عنوان ضرورت مطرح کرده و میکند. اساساً همین پیوند با روحانیت و فراتر از آن، عمل ذیل هژمونی آن است که ضامن حفظ و تداوم هویت ویژه دینیِ تشکلهای دانشجویی ایران میگردد.
در اوضاع کنونی کشور برخی جریانهای التقاطی و یا مروج شبهمدرنیسم، نهان روشانه اینگونه هدفگذاری کردهاند که اولاًَ تشکل دانشجویی را از هدف مهم آرمانی و استراتژیک خود یعنی تحقق عدالت اجتماعی دور کرده و ثانیاً از آن به عنوان رقیب و یا اهرم فشاری برای حرکت هویتبخش دینی جامعه بهره گیرند. این خطر بزرگی است که برخی شئون و بخشهای پیکرة تشکل دانشجویی را تهدید میکند و طریق مقابله با آن فقط از کانال هوشیاری و درک خودآگاهانة قشر دانشجو و جنبش دانشجویی از موقعیت و جایگاه تاریخی خود ممکن است؛ امری که برخی خنّاسان میکوشند تا آن را تحتالشعاع شعارهای هیجانی و عاطفی در خصوص نقش و جایگاه دانشگاه و دانشجو نمایند.
نکات مهم در تشکل دانشجویی در ایران تأکید ورزیدن بر دو عنصر «برجسته کردن گفتمان عدالتطلبانه» و «عمل کردن ذیل هژمونی انقلاب دینی و روحانیت» تحقق مییابد. اساساً در تمامی انقلابهای عصر گذار از مدرنیته به جامعه آرمانی دینی که امروز در چشمانداز آن قرار گرفته و در آینده بیش از امروز با آن مواجه خواهیم بود؛ به دلیل جوهر دینی انقلاب، جنبش دانشجویی به عنوان یک اهرم و بازوی مهم اجرایی و عملیاتی حرکت فراگیر دینی جامعه نقش بازی میکند. بنابراین اتمسفر هژمونیک جنبش دانشجویی در ایران امروز، جز از متن و بطن روح اسلامی انقلاب نمیتواند برخاسته باشد و گفتمان عدالتطلبانة جنبش دانشجویی نیز باطن آرمانها و اندیشههای خود را نه در شعارها و ایدئولوژیهای عصر روشنگری و سکولاریسم آنها که در چشمانداز فراخ و معنوی تفکر اسلامی جستوجو مینماید.
بهترین و ضروریترین نیاز و خدمت به تشکل دانشجویی، ارائه ارزیابی خودآگاهانه و واقعی از جایگاه و پایگاه آن و نیز شفافسازی گفتمان و شعارهای محوریای است که این مجموعه باید ارائه نماید و ذیل آن متشکل گردد. به ویژه تشکل دانشجویی ایران که در شرایط کنونی، توطئههای متنوع و گسترده و بسیار پیچیده جریان لیبرالیسم منافق نفوذی قصد ایجاد بحران تئوریک و استراتژیک در هویت و تمامیت آن را دارد؛ باید به این دو نکته مهم و محوری توجه جدی مبذول نماید. پیوستگی دو ویژگیای طرح شده، به گونهای است که کمتوجهی به یک وجه یا رکن، میتواند مسیر انحرافیای بگشاید که فرصتطلبان لیبرال در آن، جایی برای ترکتازی بیابند. البته تجربة تاکنونی تشکلهای دانشجویی ایران، حکایتگر حفظ هوشیاریها و جهت تقویت حرکت اصیل به سوی کمال بوده است و انشاءالله که از این پس نیز بر این مدار تداوم و بسط مییابد.