
سرویس حاشیهنگاری: در روزهای اخیر و در پی سیل در استان خوزستان، ادعاهایی مبنی بر خالی بودن هورالعظیم در مناطق نفتی مطرح شده و بر روی این گزاره که «شرکت نفت حاضر است جان مردم خوزستان را بگیرد اما آب سمت تاسیسات نفتیاش نرود» در فضای مجازی مانور داده شد.
در همین ارتباط، خبرنگاران اعزامی به مناطق سیلزده با حضور در منطقه هورالعظیم و پرس و جو از اهالی و متخصصان امر، صحت ادعاهای فوق را بررسی کردند.
مهدی شیخصراف در صفحه اینستاگرام خود چنین نوشت: «این عکس دیروز بعدازظهر ما از هورالعظیم است. این دو روز مدام پیگیر وضعیت آبگیری هور در جریان سیل خوزستان بودم. من متخصص این حوزه نیستم ولی هنوز هم پیگیرم تا به تصویری کامل برسم. تا الان این چند گزاره وجود دارد:
۱. یک سوم هورالعظیم در خاک ایران و دو سوم آن در عراق است. این تالاب مقصد نهایی رود کرخه است. شیب زمین در آن منطقه به سمت شمال و غرب یعنی عراق است و خود به خود آبی که وارد آن می شود به سمت بخش عراقی می رود.
۲.در این سالها برای جلوگیری از خشک شدن بخش ایرانی، دایک (دیواره) احداث شده که اندک آب وارده در این بخش حفظ شود. با این وجود ۵۰ درصد بخش ایرانی هور خشکیده بود. عده ای دلیل آن را احداث سد در بالادست عنوان می کنند.
۳.با بروز سیل، سپاه انفجارهایی در دایک انجام داد تا حجم بالایی از آب وارده به سمت عراق برود.(نکته: تاکنون بیش از ۵۰ انفجار برای دور کردن آب از مردم در خوزستان انجام شده که تمام آنها با مصوبه رسمی و درخواست شورای تامین استان بوده است.) ۴.در سالهای خشکسالی بعضی از مردم بهدلیل مشکلات کمآبی، علاوهبر ورود به حریم رودخانه، وارد هورالعظیم شدند و کشاورزی کردند. در زمان خشکی این کار مشکلی نداشته اما با هجوم آب حاضر به تخلیه نشدند و مشکل ایجاد شده.
۵. اینکه به خاطر تاسیسات نفتی نمیگذارند آب به سمت بخش جنوبی هور برود؛ و هشتک میزنند که #هور_را_آزاد_کنید و #هور_را_باز_کنید جای تامل و تشکیک دارد. چون اولا در بخشهای نفتی آبگیری انجام شده و ارتباط بین ۵ حوضچه طبیعی بخش ایران (هرچند ناقص) برقرار است. در هر پنج حوضچه هم میدان نفتی هست. ثانیا به خاطر شیب هور به سمت شمال و غرب و باز شدن ورودی به عراق، آب خود به خود به سمت جنوب شرقی نمی آید. ثالثا (طبق اعلام رسمی)الان حدودا ۹۰ درصد هورالعظیم آب گیری شده.
۶. گویا بالاخره وزیر نفت مجبور شده به خوزستان بیاید و از نزدیک اوضاع را تشریح کند. این اتفاق باید زودتر از این می افتاد. همانطور که در خانه نشستن و بدون اطلاع هشتک زدن نادرست است،در تهران نشستن و از پشت میز مصاحبه کردن هم پسندیده نیست. مردم سوال دارند و منتظر پاسخ یا اقدام مناسب هستند.
۷. اینجا هدف همه تخلیه آب و کاهش فشار آن به سیل بندهاست. اما اطلاعات ناقص حواسها را پرت میکند. دیروز دیدم یکی از مسئولین ارشد سپاه برای باز شدن سه دریچه خراب بند حمیدیه که هنوز بسته است از مسئولین پیگیر بود. این نتیجه بررسی میدانی مهندسان سپاه است، که کسی متوجه آن نبود. بازشدن این دریچه ها فشار آب روی حمیدیه را کم میکند. شاید خیلی مهمتر از این سروصداها بر سر هورالعظیم.»
میکائیل دیانی نیز که در روزهای گذشته در خوزستان حضور داشته و به صورت میدانی در جریان اتفاقات این استان سیلزده قرار دارد روایتی از حضور خود در منطقه هورالعظیم را در روزنامه وطن امروز منتشر کرده که در ادامه آمده است:
جمعه ۲۳ فروردین: این چند روز فیلمی در اینستاگرام و تلگرام بین خوزستانیها دست به دست میشود که مدعی است هورالعظیم در مناطق نفتی خالی از آب است و این گزاره در فضای مجازی بویژه از سوی جریان «تجزیهطلب» مطرح شده که «شرکت نفت حاضر است جان مردم خوزستان را بگیرد اما آب سمت تاسیسات نفتیاش نرود». در کمتر از چند ساعت هشتگهای #هور_را_باز_کنید و #هور_را_آزاد_کنید در فضای مجازی راه افتاد. در این میان برخی این شایعه را هم پررنگ کردند که وزارت نفت اساسا کل هورالعظیم را بسته و آبی در آن نمیرود.
این جو روانی باعث شد چه خوزستانیهایی که در میدان مجاهدانه در حال سیلبند زدن و حفظ خانههایشان هستند و چه آنهایی که در شهرهای مختلف دست به تلفن همراهند، برخی به جای وحدت و همدلی به دعوا و مشاجره بپردازند. عزم خودم را جزم کردم تا به سمت هورالعظیم بروم و وضعیت را از نزدیک مشاهده کنم.
صبح از اهواز سوار ماشین شدم تا به سمت شهر مرزی رفیع در نزدیکترین منطقه به هورالعظیم بروم. در مسیر تحولات منطقه را هم زیر نظر داشتم. جاده اهواز - اندیمشک از تقاطع نهر سلمان به بعد بسته شده است. عیندو کامل به زیر آب رفته و ترافیک از روزهای قبل بیشتر است. مردم عیندو در حال تخلیه به سمت اهواز و پادگانها هستند. مردم حمیدیه نیز در شهر همچنان مشغول ایجاد سیلبندند. یکی، دو روستای دیگر از حمیدیه هم زیر آب رفته است. همین وضعیت در سوسنگرد هم برقرار است. ساعت حدود ۱۰ صبح است و من در کمربندی هویزهام؛ ماشینهای مکانیکی سنگین در حال ایجاد خاکریز و سیلبند در اطراف هویزه هستند. از هویزه به سمت رفیع میروم.
یکی از دوستانم در اهواز من را به «محمد» نامی در رفیع وصل کرده است. محمد معلم است و شغل خانوادگیشان هم کشاورزی است. زمینهای خودشان در کنار دژ باکری- دژ مرزی هورالعظیم - است. با محمد به سمت هورالعظیم حرکت میکنیم. از او میخواهم برای آشنایی بیشترم با منطقه مختصات محیط را توضیح دهد.
«این منطقه رفیع از شهرهای شهرستان نیسان است؛ شمال رفیع نهرهای نیسان-بخش انتهایی رودخانه کرخه - وجود دارد که محل تلاقی کرخه با هورالعظیم است؛ از رفیع تا جنوب هم مساحت بزرگ هورالعظیم است که شامل 5 حوضچه میشود».
ورودی کرخه به هور بسته است؟!
ورودی کرخه به هور هیچ وقت بسته نبوده؛ در ایام گرم سال که آنقدر کرخه از بالادست مصرف میشود چیز چندانی به هور نمیرسد؛ در این ایام هم معمولا هر سال سیلابهایی داریم که در قدیم بیشتر بود و سد کرخه را اساسا برای جلوگیری از سیلاب گذاشتهاند که حالا بعضی وقتها مثل الان کم میآورد. اما مساله محدود بودن ورودی هور بیشتر بهخاطر لایروبی نشدن نهرهای نیسان است.
از جزئیات اتفاقات این چند روز بگویید؟
خب! آب که بالا زد شهر ما هم محصور شد؛ سیلبند زدیم که داشت خراب میشد؛ تا اینکه بچههای سپاه، دژ باکری را از چند نقطه منفجر کردند تا آب از مبادی بیشتری وارد هور شود، البته بخشی از مزارع زیر آب رفت اما شهر نجات پیدا کرد؛ حتی هویزه و بستان که کنار ما هستند هم نجات پیدا کردند؟ ایضا شهرهای بالادستی؛ دایک مرزی ایران و عراق را هم منفجر کردند که بخشی از آب آن طرف برود.
ماجرای مناطق نفتی چیست؟ میگویند آنجا خشک است و میشود آب را به آن سمت هدایت کرد!
من نمیدانم؛ باید از متخصصش بپرسی؛ البته در تمام هورالعظیم تاسیسات نفتی وجود دارد اما بخش جنوبی آن بیشتر است.
از محمد خداحافظی میکنم و به سمت بخشهای پایینی هورالعظیم میروم که دست شرکت نفت است.
بر خلاف برخی ادعاها که بخشهای جنوبی هورالعظیم خشک است، آب در آنجا نیز موج میزند. هورالعظیم در بخش جنوبی 2 بخش تاسیسات نفتی «دشتآزادگان شمالی» و «دشتآزادگان جنوبی» را در خود جای داده که بخش جنوبی آن مملو از آب بود و آب جادههای آن را گرفته بود و بخش شمالی آن که نیزارهای بیشتری داشت کمتر آب داشت. تلاش کردم دلیل مساله را بیابم.
جزئیات ماجرا را با یکی از دوستانم که مهندس زمینشناسی است مطرح کردم؛ گفت باید جغرافیای زمینی آنجا را ببینم و نظر بدهم؛ بعد از یک ساعت زنگ زد و گفت: «شیب زمین هورالعظیم در نقشهها نشان میدهد که بخشهای شرقی تاسیسات نفتی هیچگاه آبدار نبوده و بافت آنجا مرتعی است شامل پوشش گیاهی که به مرور خشکتر هم شده است؛ این مساله ربطی به سیلهای اخیر هم ندارد و نمیشود سیل را به آنجا هدایت کرد».
بخشهای هور که تاسیسات نفتی شمالی و جنوبی دشتآزادگان است را نمیشود برای سیلاب آماده کرد؟!
با توجه به شیب زمین و جغرافیای هورالعظیم که نقشهها نشان میدهد، جهت آب هورالعظیم از جنوب شرق به سمت غرب و شمال غرب است؛ آب در آن به سمت غرب و عراق جریان دارد. هورالعظیم شکل کاسه لبهداری را دارد که کج و به سمت عراق است؛ با توجه به این نقشهها آب این نقاط اگر باز هم شود به سمت سیلاب پس میزند.
یعنی اتصال اینها به مهار سیل کمک نمیکند؟
نمیتوانم بگویم میکند یا نمیکند؛ این یک سوال تخصصی است و باید برای حرف زدن درباره آن، زمینشناس و خاکشناس و چندین متخصص دیگر بنشینند و جمعبندی کنند!
از او تشکر کردم؛ پاسخش شاید کلید حل کمپین #هور_را_آزاد_کنید بود. یک نفر با قهرمانبازی و بدون تخصص وارد یک مسأله شده و همه مسائل پیچیده با انبوه متغیرها را به یک متغیر و یک راهحل ساده تقلیل داده و چنین مشکلی را در فضای مجازی بهوجود آورده است. در این چند روز چندین بار از افراد مختلف شنیدهام که اگر فلان جا را خراب کنند یا فلان جا را باز کنند یا فلان جا را ببندند، مشکل سیل حل میشود، در حالی که همه اینها غیرکارشناسی و بدون منطق و استدلال علمی است.
سوار ماشین میشویم تا از هویزه به سمت اهواز برگردیم؛ در مسیر فردی با لباس شرکت نفت لب ساحل هورالعظیم ایستاده است و به آب نگاه میکند؛ توقف کرده و سراغش میرویم. پیرمردی است حدودا 60 ساله به نام نظرینژاد و مهندس شرکت نفت. داستان آمدنمان را برایش میگویم و میخواهم اگر میتواند کمکی بکند.
میگوید: ما خودمان دوست داریم که آب به سمت تاسیسات بیاید اما سطح اینجا بالاتر است و شیب هور به سمت شمال غرب است، لذا آب این سمتی نمیآید. از طرف دیگر این توصیه به تخریبهای غیرمهندسی میتواند عواقب هم داشته باشد؛ تخریبهایی هم که تاکنون اتفاق افتاده با کلی مهندسی و جلسات کارشناسی انجام شده است.
ما اخیرا در همین بخش تاسیسات منطقه 110 دریچه را با جلسات کارشناسی برای مدیریت آب باز کردیم؛ آب به سمت عراق رفت و پر شد و حالا بعد از یک هفته دوباره سمت خودمان بازگشته است. دوسوم هورالعظیم در عراق است. هورالعظیم عراق پر است و آنجا هم دچار سیل گرفتگی شده. شکافتن غیرکارشناسی دایکهای بین ایران و عراق یعنی انتقال بحران هورالعظیم به اروند و اروند ملتهب یعنی رسیدن سیل به آبادان و خرمشهر. به عبارت دیگر این کار یعنی انتقال بحران نه مدیریت بحران.
یا برخی اصرار دارند بخشی از دژ در منطقه جُفیر شکافته شود. شاید این اقدام فشار آب در بالادست را کم کند ولی طبق نظر کارشناسان 2 احتمال پیش رو دارد: محتمل آنکه هویزه زیر آب میرود و احتمال کمتر زیر آب رفتن خرمشهر و آبادان است؛ البته حتما با مشکل مواجه میشوند.
از مهندس نظرینژاد خداحافظی میکنم.
دم دمای غروب است که به جاده اهواز-خرمشهر میرسم. یاد عملیات بیتالمقدس افتادهام؛ جاده اهواز- خرمشهر در دل خود حماسههای بسیاری را از احمد کاظمی، حسین خرازی، ابراهیم همت، احمد متوسلیان، حسین همدانی، محسن وزوایی و... دارد؛ خاطرههایی از مقاومت و حماسه؛ حماسههایی که امروز در همه مردم شهرهای حمیدیه و سوسنگرد و شبیشه و... در وجود جوانها، بچهها، لباس سبزهای خاکی، روپوش سفیدهای جهادی و... میبینم.