
سرویس معرفی: آیتالله سیدمحمدباقر صدر در دهم اسفند ۱۳۱۳ هجری قمری در خانوادهای اهل علم و تقوا در شهر کاظمین به دنیا آمد، در کودکی پدر خود را از دست داد و در نوجوانی همراه برادرش عازم نجف اشرف شد و در حوزه این شهر به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید.
با شروع نهضت اسلامی در ایران در سال ۱۳۴۲ شمسی با موضعگیری قاطع به حمایت از حضرت امام(ره) پرداخت و پس از تبعید امام(ره) به نجف رابطه نزدیکی میان این دو عالم بزرگوار برقرار شد، به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رژیم بعثی عراق فشارهای خود را بر ایشان بیشتر کرد، اما شهید صدر با اعلام تبعیت از امام(ره) در برابر همه سختیها مقاومت کرد.
مردم عراق به منظور اعلام همبستگی با شهید صدر به سوی نجف حرکت کردند، اما رژیم بعثی که از این قیام به وحشت افتاده بود با حمله به مردم حدود ۲۰ هزار زن و مرد را دستگیر و روانه زندانها کرد. آیتالله صدر روز شانزدهم رجب ۱۳۹۹ را اعتصاب عمومی اعلام کرد و به دنبال آن مردم عراق دست از کار کشیده و مغازهها را تعطیل کردند.
فردای آن روز عوامل رژیم بعثی آیتالله صدر را دستگیر کرده و در پی این دستگیری، خواهر ایشان شهید بنتالهدی صدر نقش رهبری را بر عهده گرفتند. با اوجگیری اعتراضات، رژیم بعثی شهید صدر را موقتاً آزاد کرد، اما پس از مدتی در ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ با حمله به منزل ایشان مجدداً وی و خواهرشان را دستگیر به بغداد منتقل کردند، پس از سه روز، این دو بزرگوار در زیر شدیدترین شکنجههای رژیم جنایتکار بعثی به شهادت رسیدند.
* ماجرای تغییر چندباره قبر شهید صدر
محمدرضا کائینی پژوهشگر تاریخ معاصر در آستانه روز شهادت شهید سیدمحمدباقر صدر طی یادداشتی در صفحه شخصی اینستاگرام خود درباره ماچرای تغییر چندباره محل تدفین این شهید والامقام، نوشت: آنگاه که در یکی از نیمه شب های فروردین ماه هزار وسیصد و پنجاه و نه شمسی،ماموران امنیتی حکومت صدام به همراه گورکنی به نام "عباس بلاش" در حال تدفین پیکر شهید آیت الله سید محمد باقر صدر در پشت ساختمان اطلاعات قبرستان وادی السلام نجف بودند،هرگز گمان نمی بردند که این کالبد شکنجه دیده وسوخته،سه بار دیگر جا به جا شود وماجرایی تاریخی وتراژیک بیافریند!
اشارت رفت که عباس بلاش تنها کسی بود که جای قبر را-که بی نام وبنا بود-می دانست و سال ها زیر فشار استخبارات حزب بعث که:لو دادن قبر همان و مرگ قطعی همان!
پس از انتفاضه شعبانیه ۱۹۹۱ وسرکوب آن،رژیم صدام برای آزار روحی شیعیان،در قبرستان وادی السلام چندین خیابان احداث کرد که قبر شهید صدر نیز در میان یکی از آنها قرار گرفت.در این میان"سیدکامل عمیدی"نامی -که خود از مریدان سید بود-تصمیم گرفت که پیکر او را به جای امنی منتقل و مدفن او را حفظ کند.او نخست در این باره اجازه علما و همسر و فرزندان شهید را اخذ و قطعه زمینی را در بخش دیگری از وادی السلام تهیه نمود.سپس وی و تنی چند از دوستانش در موعدی مقرر و با رعایت تمامی جوانب احتیاط،پیکر سید را-که همچنان آثار ضرب وجرح وسوخته گی بر آن نمایان بود-از قبر به درآوردند و دوباره کفن پوشاندند و در آستان علوی(ع) طواف دادند و در مکان معهود به نام پدر سید کامل یعنی"سید محمدعلی عمیدی"دفن کردند.
سید کامل پس از سپری شدن پنج سال،دریافت که عباس بلاش در نگاه داشتن راز قبرِ جدید، جانب احتیاط را نگاه نداشته و آن را برای افرادی بازگفته و مصونیت قبر را مخاطره افکنده است.بنابراین بار دیگر و این بار بدون اطلاع بلاش و البته با کسب اجازات لازم،پیکر شهید صدر را به مکانی دورتر از قبر دوم منتقل کردند و البته این بار انگشتری وی را نیز از دستش به درآوردند ونزد همسرش بردند."ام جعفر"نیز در سپاس از زحمات سیدکامل،این انگشتر را به وی بخشید.
پس از سقوط صدام وابراز تمایل برخی علاقمندان به ایجاد بنایی باشکوه بر مزار شهید آیت الله صدر، پیکر وی برای سومین باز از قبر به درآمد و در مکانی در نزدیکی دروازه نجف دفن گشت که عملیات احداث بنای مرقد ونیز ساختمان های جنبی آن،انجام پذیرد.خانواده شهید از سر اعتماد به سید کامل العمیدی و تقدیر از زحمات وی در حفظ پیکر آیت الله صدر در دوران حکومت صدام،مسئولیت ساخت مرقد آن بزرگ وتمامی ملزومات آن را به وی سپردند.