همچنین براساس این گزارش، در مورد استان تهران، کل ازدواج 35 هزار و 316 مورد و کل طلاق 18 هزار و 606 مورد است. یعنی اگر تقریباً 1.9 (نزدیک 2 مورد) ازدواج ثبت شده را در نظر بگیریم، آنگاه در مقابل، یک مورد هم طلاق ثبت شده است.
این آمارها نشان از یک بحران دارد که باید برای آن چاره اندیشی کرد. بحرانی که عوارض آن، قطعاً جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. به بهانه این آمار نگران کننده، چند نکته در مورد طلاق و مسائل مربوط به آن بخوانید:
یک: بدون تردید، یکی از علل وقوع طلاق، وجود مشکلات اقتصادی است؛ اما اگر واقع بین باشیم، مشکلات اقتصادی – هر چقدر هم که مهم باشند - تنها یکی از علل طلاق محسوب می شود. انتظار نداشته باشیم که با برطرف شدن مشکلات اقتصادی، این آسیب فرهنگی و اجتماعی از بین برود.
دو: بخش قابل توجهی از آمار طلاق، مربوط به قشر ثروتمند و همچنین افرادی است که جزو قشر متوسط به بالا - از نظر سطح درآمد و ثروت - محسوب می شوند.
سه: در دهههای اول انقلاب، شرایط به گونه ای بود که هر کسی به خود اجازه نمی داد که از طلاق سخن بگوید؛ متأسفانه در سال های اخیر برخی افراد – از جمله سلبریتی ها - و رسانه ها فضا را به سمت قبح شکنی و عادی نشان دادن این معضل فرهنگی و اجتماعی برده اند و باید مراقبت بود که بیش از این عادی سازی صورت نگیرد.
چهار: سال های طولانی است که کشورمان با یک شبیخون فرهنگی روبرو شده است و به مرور زمان آثار این شبیخون در کف جامعه ظاهر شد. در این میان، بعضی سیاسیون یا مسئولین نیز به نام آزادی و یا برای جلب توجه و کسب رأی و... ،در حقیقت، از برخی اصول، عقب نشینی کردند. این افزایش آمار طلاق و تزلزل بنیان خانوادهها از سال ها قبل، قابل پیش بینی بود.
پنج: بدون شک، تساهل و تسامح مسئولین و برخی خانواده ها در زمینه حجاب و عفاف، نقش ویژه ای در به وجود آمدن بحران کنونی دارد.
شش: نمیتوان از افزایش آمار طلاق سخن گفت و از نقش امثال اینستاگرام سخن نگفت. به طور کلی، فضای مجازی، صرفاً ابزار ارتباطی عادی نیست. اگر براساس قانون و مبتنی بر منافع و ارزش های دینی و ملی مدیریت نشود، فضایی یله و رها خواهد بود و طبیعی است که از جمله آسیب های آن، ضربه زدن به بنیان خانواده هاست.
هفت: بخشی از نارضایتی زوجین از یکدیگر – که می تواند منجر به طلاق شود - مربوط به عدم موفقیت در برقراری روابط زناشویی است. در این میان، از مسائل روحی و روانی گرفته تا نوع تغذیه، می توانند در برقراری روابط زناشویی تأثیرگذار باشند.
هشت: متأسفانه این روزها به دلیل مشغول شدن به امور مختلف، بعضاً زوجین وقت کافی برای بهتر شدن روابط با یکدیگر و سایر اعضای خانواده و همچنین، مطالعه و تأمل در این زمینه نمی گذارند. این موضوع میتواند به سرد شدن روابط خانوادگی و دور شدن زوجین از یکدیگر بینجامد.
نه: یکی از مهمترین موضوعاتی که باید در آموزش و پرورش و دانشگاه ها نسبت به آن حساسیت وجود داشته باشد، موضوع فراگیری مهارت های زندگی و نوع تعامل با سایر افراد – مخصوصاً همسر - است.
ده: چشم و هم چشمیها و مقایسههای نابجا میتواند یکی از علل ناامیدی زوجین از همدیگر و زندگی مشترکشان باشد. وقتی این چشم و هم چشمی ها استمرار پیدا کرد می تواند منجر به طلاق شود.