با این توضیحات، باید به این نکات توجه داشت:
یک: اساساً حجاب و پوشش برای این است که جلوی جلب توجه و فتنه انگیزی گرفته شود، حال اگر نوع پوشش، موجب جلب توجه و یا فتنه انگیزی باشد، نقض غرض خواهد بود.
دو: در مقوله حجاب، صرف پوشش موضوعیت ندارد. برای مثال، ساپورت و پوششهای محرک و بدن نما در کف جامعه، هر چند در ظاهر پوشش هستند، اما نه پوشش شرعی هستند و نه با فلسفه حجاب، سنخیتی دارند. اتفاقاً ضد حجاب هستند!
سه: ممکن است برخی افراد تصور کنند که همین که روی سرشان، شال و روسری بگذارند، همین یعنی حجاب. حال اینکه، سر، تنها بخشی از اجزای بدن است و حجاب و عفاف منحصر در این قسمت نیست. نمی توان ساق پاها و دستها و یا سایر قسمت های بدن را آشکار کرد و بعد با پوشاندن سر ادعا کرد که حجاب، رعایت شده است!
چهار: برخی افراد توجه ندارند که مقصود از پوشش سر، چیزی روی سر گذاشتن نیست. اینگونه نیست که تکه پارچه ای یا کلاهی به سر باشد و بعد بگوییم که این یعنی حجاب. تولید مدل و جلب توجه در ملأعام به وسیله یه نوع خاص از پوشش سر، با فلسفه حجاب، سنخیت ندارد.
پنج: برخی افراد هم هستند که هر چند در ظاهر، حد شرعی را مراعات می کنند؛ یعنی به جز گردی صورت و مچ دست به پایین، سایر اعضای بدنشان پوشیده است، اما نوع پوشش آنها از منظر شرعی اشکال دارد. مثلاً از لباس های خاص که جلب توجه می کند و مفسده دارد، استفاده می کنند.
شش: آرایش کردن و استفاده زن از زینت، نه تنها فی حد نفسه اشکالی ندارد، بلکه در برخی موارد – مخصوصاً برای همسر - اتفاقاً از نظر اسلام، پسندیده است و اگر برای رضای خدا باشد، ثواب هم دارد! اما این زینت و آرایش، مخصوص محیط خانه است و نباید در محیط عمومی در معرض دید سایر مردان قرار گیرد. اگر هم قرار است زن با این آرایش در محیط جامعه بیاید، حتماً باید آن را از دید نامحرم بپوشاند.
در هر صورت، حجاب و پوشش، ضامن حضور امن زن در محیط جامعه است و جلوی استفاده ابزاری و ندیدن حقیقت وجودی او را می گیرد و از سوی دیگر، جلوی فساد اخلاقی و ناامنی روانی جامعه را می گیرد. در مقوله پوشش، باید در کنار همه مولفه ها، به این چند مولفه مهم توجه کرد.