اینگونه که به نظر می رسد، حدود 17 هزار پرونده ای که در این گزارش آمده است، تنها مربوط به یک استان است. یعنی اگر سایر استان ها را اضافه کنیم، به رقم بالاتری خواهیم رسید.
واقعیت این است که این نوع فروشگاه ها یا سراها و ... می توانند از جهات مختلف به جامعه ضربه بزنند. در اینجا به برخی موارد اشاره می کنیم:
تسهیلات و اعتبارات نجومی بانکی
ناگفته پیداست که راه اندازی این نوع فرشگاه ها – با توجه به سرمایه ای که نیاز است - حتی برای بسیاری از ثروتمندان هم امکان پذیر نیست. حداقل در مورد برخی فروشگاه های بزرگ، دیگر ثابت شده که صاحبان و مدیران آنها یا از طریق روابط داشتن با افراد خاص – چه برخی مسئولین و چه کسانی که نفوذ و جایگاهی دارند - و یا در بهترین حالت، به صورت عادی از تسهیلات و اعتبارات نجومی بانکی استفاده می کنند. یعنی بخش مهمی از تسهیلات و اعتبارات بانکی که باید به دست تولید کننده برسد و یا برای اشتغال واقعی و پایدار جامعه استفاده شود، برای این فروشگاه ها که معمولاً، توزیع کننده یا واسطه بین تولید کننده و مصرف کننده هستند، تخصیص داده شده است.
مردم عادی و برخی کارآفرینان و تولیدکنندگان، معطلِ گرفتن چندرغاز وام هستند، آنگاه این فروشگاه ها تسهیلات و اعتبارات نجومی دریافت می کنند!
نابود شدن کسب و کارهای خرد
وضعیت فعلی، منجر به رشد قارچ گونه این نوع فروشگاه ها شده است. این نوع رشد غیر عادی، منجر به از بین رفتن برخی کسب و کارهای خرد خواهد شد. کسب و کارهای خرد نه سرمایه نجومی دارند و نه مانند این فروشگاه ها از بانک ها تسهیلات نجومی دریافت می کنند. بنابراین، خریدشان بسیار محدود است؛ پول تبلیغات پر زرق و برق را هم ندارند.
همچنین، دریافت تسهیلات و اعتبارات نجومی بانکی موجب می شود که این فروشگاه ها قدرت خرید تولیدات کارخانه ها و صنایع را داشته باشند و خرید در مقیاس کلان انجام دهند و حتی در انبارهای خود ذخیره کنند. بنابراین، دست خرده فروش ها یا به اجناس نمی رسد و یا اگر برسد هم به سختی و با محدودیت می رسد.
از طرفی، وقتی پای این نوع فروشگاه ها و شگردهای آنها به میان آمد، میزان فروش کسب و کارهای خرد هم آسیب خواهد دید و می تواند آنها را تا مرز نابودی و ورشکستگی بکشاند.
خطر امنیت بازار و ضربه به مصرف کنندگان
با توجه به سرمایه کلانی که پشت این فروشگاه ها می آید، بنابراین، طبیعی است که دستشان برای خرید و عرضه محصول، بسیار باز است. مثلاً ممکن است یک یا چند فروشگاه، خرید تولیدات برخی کارخانه ها را به صورت انحصاری قبضه کنند و این یک خطر برای امنیت بازار جامعه و ضربه به مصرف کنندگان است. این در حالی است که در شرایط عادی، کسب و کارهای خرد به صورت مویرگی در سطح کشور حضور دارند و عرضه، تقاضا، قیمتگذاری و رسیدن محصولات به دست مردم، به صورت متعادل صورت می گیرد.
تولید کننده و کارآفرینی که کارگر میشود!
ممکن است برخی بگویند که این فروشگاه ها هم کارآفرینی می کنند و عده ای از این طریق، شاغل می شوند. نکته این است که با آن تسهیلات یا اعتباراتی که به این فروشگاه ها پرداخت می شود، می توان کارگاه ها و مراکز تولیدی فراوانی ایجاد کرد. بسیاری از مردم با یک وام عادی می توانند کسب و کار راه بیندازند.
در حقیقت، همان فردی که مسئول جذب مشتری یا ثبت خرید و فرش و یا فروشگاه داری برای صاحب فروشگاه است، ممکن است خودش به تنهایی بتواند یک مرکز تولیدی و کسب و کار خرد راه اندازی کند. اما چون دسترسی به منابع و تسهیلات ندارد، امروز مانند یک کارگر عادی باید برای فروشگاه بزرگ، کار کند. علاوه بر اینکه، هر لحظه ممکن است کار خود را از دست دهد.
ترویج مصرف گرایی
تبلیغات پرزرق و برق شبانه روزی و تشویق و تهییج مردم برای خرید وسایل، موجب می شود که مردم به سمت مصرف گرایی سوق داده شوند. بخش قابل توجهی از مردم نیاز ضروری به آن وسایل ندارند اما بمباران تبلیغات این فروشگاه ها در رسانه ملی و سطح شهر موجب می شد که مردم نیاز کاذب پیدا کنند و جامعه به سمت مصرف گرایی و هدر دادن سرمایه خود و مملکت برود.
جذب خریدار به هر طریق ممکن
خرید قسطی بدون سود، باز بودن فروشگاه تا نیمه شب، دریافت یک وسیله به عنوان هدیه به ازاء خرید مقدار مشخص و ...، راه هایی برای این است که مردم را تهییج کنند که حتماً به این فروشگاه ها مراجعه کنند. برخی مردم، از روی کنجکاوی هم که شده به این فروشگاه ها می روند تا ببینند چه خبر است؟ ترویج فرهنگ زیست شبانه، بدهکار کردن مردم با اقساط خلاف آموزههای مردم ایران است.
رواج چشم و هم چشمی در جامعه
فراگیرشدن و تبلیغات ادامه دار این فروشگاه ها در سطح جامعه، به مرور موجب رواج چشم و هم چشمی در جامعه میشود. به همین دلیل برخی از خانوادهها برای جا نماندن از دور رقابت از این فروشگاه ها خرید میکنند؛ حتی وسایل و اثاثیه منزل خود را بدون دلیل موجه، تعویض میکنند!