به گزارش حلقه وصل: بهروز افخمی فیلمسازی است که امضای خودش را دارد؛ هر اثرش را که ببینید خط و ربطی با دنیای فیلمسازی بهروز افخمی در آن خواهید یافت. فیلمسازی جسور که هیچ یک از آثارش شبیه به دیگری نیست و برای خلق هرکدام متفاوت از دیگری پیش رفته است. جایی او عاشقانه زندگی را روایت میکند و جایی جاسوسی، جایی به کمدی نزدیک میشود و روایتی طنز گونه از مرگ به تصویر میکشد و جایی هم بی رنگ و رو، جایی به سراغ روایتی از زندگی یک قهرمان ورزشی میرود و جایی هم زندگی بنیانگذار انقلاب را به تصویر میکشد.
ادامه مسیر تقوایی در گام اول
افخمی این جنس متفاوت از کارگردانی را با ساخت فیلمهای کوتاه آغاز کرد و بعد وارد تلویزیون شد، باز هم نگاه متفاوتش باعث شد تا این بار در مقام تدوینگر قرار گیرد و شروع به کار کند. در حالی که جوان و جویای نام بود جا پای کارگردان بزرگی همچون ناصر تقوایی میگذارد و «کوچک جنگلی» را میسازد، مجموعهای که نوید یک کارگردان پرسودا و ریسکپذیر در سینمای ایران را میداد.
عروس، اولین درخشش
او که در تلویزیون خودی نشان داده بود و در ادامه همان مسیر یک فیلم سینمایی هم ساخته بود، اما سال 69 در سینما به سراغ ساخت فیلم «عروس» رفت. فیلمی که در آن زمان کلوزاپهایش از نیکی کریمی بازیگر زن خوش چهره سینما، فیلم را بر سر زبانها انداخت و عروس تبدیل به یکی از پربحثترین فیلمهای سینمای ایران شد.
فیلم به ظاهر داستان جدیدی نداشت و تکرار همان کلیشه پسر فقیر و دختر پولدار به حساب میآمد، اما افخمی در لایه زیرین همین روایت هم سراغ طرح دیدگاههای سیاسی و اجتماعی خود نسبت به تحولات آن سالها رفت. «عروس» با بازی ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی علاوه بر رکوردشکنی در گیشه، مورد توجه منتقدان و جشنواره فجر قرار گرفت و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را برای افخمی به ارمغان آورد.
از روز فرشته تا روز شیطان
افخمی در ادامه مسیر که حالا همراه با موفقیت بود بار دیگر به سراغ یک کار نیمه کاره رفت و آن را با تفکرات خود تولید کرد. او «روز فرشته» را که قرار بود محمدرضا هنرمند بسازد، ساخت که نگاهی متفاوت و طنزآلود به مرگ داشت.
فیلم بعدی او «روز شیطان» بود که افخمی را به سمت فیلم جاسوسی در سینمای ایران سوق داد. فیلم، داستان گروهی خرابکار است که با پشتیبانی کشورهای غربی قصد بمبگذاری در تهران و نا امن جلوه دادن کشور را دارند که در این بین گروهی از ماموران برای خنثیسازی عملیات وارد عمل میشوند.
باز هم ادامه فیلمی ناتمام
بهروز افخمی که در دهه هفتاد تبدیل به فیلمسازی جسور شده بود، برای بار سوم دست به ساخت فیلمی ناتمام زد. او این بار به سراغ فیلم ناتمام علی حاتمی رفت. «جهان پهلوان تختی» عنوان فیلمی بود که زنده یاد علی حاتمی در نیمههای راه ساختن آن اجل مهلتش نداد و نیمه ماند و این افخمی بود که با توجه به جسارت و ریسکپذیری که داشت به سراغ آن آمد تا پروژه را به پایان برساند.
هرچند فیلم با آنچه که حاتمی در نظر داشت تفاوت بسیاری کرد و حتی نظر منتقدان را هم به خود جلب نکرد و تنها برنده تندیس زرین بهترین فیلمنامه از دومین دوره جشن خانه سینما شد.
شوکران، همچنان پرحاشیه
اولین همکاری عربنیا و افخمی اینجا کلید زده شد تا «شوکران» او شکل بگیرد. یک سال بعد فیلم «شوکران» با بازی فریبرز عربنیا و هدیه تهرانی ساخته شد و با این که قصه درباره مهندس جوانی است که در سفرهای کاری به تهران دلبسته پرستار بیمارستانی شده و با او ازدواج میکند، اما برای نخستینبار ایده صیغه محرمیت با این فیلم در سینمای ایران مطرح شد.
فیلم به قدری توجهبرانگیز بود که در آن زمان جوایز متعدد داخلی و بینالمللی از جمله جشنواره فیلم شیکاگو، قاهره، آتلانتا، پاریس و بنگلادش را از آن خود کرد. فیلمنامه «شوکران» را میتوان یکی از فیلمنامههای خوب نوشته شده دانست که شخصیتهایش به درستی از کار درآمده و ضعف چندانی در آن به چشم نمیخورد.
سکانس بعد، مجلس
او این شیوه کاری را ادامه داد و حتی پا را فراتر از دنیای هنر گذاشت و در اواخر دهه هفتاد به سیاست پناه برد و در مجلس ششم شورای اسلامی به عنوان نماینده مجلس فعالیت کرد و پس از آن رویکردش به زندگی و ساخت آثار هنری متفاوت شد.
اقتباس با طعم گاوخونی
در دهه 80 افخمی که به دلیل حضور در فعالیتهای سیاسی کم کارتر از گذشته شده بود، دست به یک کار خاص و ویژه زد. «گاوخونی» فیلمی که براساس رمانی از جعفر مدرس صادقی ساخته شد. فیلمی با ریتم کند و نریشنهای طولانی از متن کتاب که با وجود یک تجربه موفق برای افخمی از ورود به سینمای مدرن، اما هر مخاطبی با آن ارتباط برقرار نکرد.
فرزند صبح، عظیم اما تمام نشده
در ادامه افخمی در سال 83 ساخت پروژه عظیم «فرزند صبح» که درباره دوران کودکی رهبر فقید انقلاب اسلامی بود، را آغاز کرد. فیلمی که افخمی به واسطه حضور بازیگر کودکش انتظاری چندین ساله کشید تا او بزرگ شده و بتواند باقی فیلم را به سرانجام برساند. هرچند این اتفاق با گذشت یک دهه افتاد، اما فیلم اکران محدودی در جشنواره فیلم فجر در سال 89 داشت و به سبب اختلاف نظرهایی که میان عوامل فیلم وجود داشت رنگ اکران را از آن زمان تاکنون به خود ندیده است.
صبح اعدام، بعد از آخرین اثر
افخمی بعد از اینکه در دهه 90 نیز دست به ساخت آثار مختلفی زد سخن از پایان کارش در سینما را به میان آورد اما این سخن هم همانند برخی از آثارش به سرانجام نرسید و بعد از اینکه گفت دیگر فیلمی در سینما نخواهد ساخت، «صبح اعدام» را کارگردانی کرد.
افخمی این اثر را به عنوان تازهترین اثر خود آن را به چهل و دومین جشنواره فیلم فجر آورده است.
تازهترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی که از ۱۷ مردادماه در شهر تهران کلید خورد، علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوشرزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داوود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقشآفرینی میکنند.
«صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت میشود و افخمی بار دیگر دست به ریسک زده و علاوه بر این که فیلم به شیوه سیاه وسفید فیلمبرداری شده، بار دیگر دست به کار شده و نوع قاببندی مرسوم در سینمای ایران را نیز تغییر داده و به قاب مربع پناه آورده است. حال باید دید آیا این بار نیز میتواند موفق باشد و بار دیگر قدرت فیلمسازی خود را به رخ دیگران بکشد یا با شیوهای که پیش گرفته همانند برخی از آثارش، نقد منتقدان را با خود همراه میکند.