
به گزارش حلقه وصل، «سیدمحمد بحرینیان» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «رسالت» نوشت:
یک بازیکن سابق فوتبال، از مأمور راهنمایی و رانندگی فیلم میگیرد و بهقصد تهدید و تحقیر او در شبکه های اجتماعی منتشر میکند، یک کارگردان سینما که سال ها نان تلویزیون و سینمای دولتی را خورده، در مراسم ختم خشایار الوند با افتخار می گوید که سال هاست تلویزیون جمهوری اسلامی را نگاه نمیکند و بهنظام کنایه می زند، بازیگر خانم مشهوری در حساب اینستاگرامی خود، داروی غیرمجاز تبلیغ میکند، فیلمی با مستهجن ترین شوخیهای جنسی، پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران میشود و فیلم دیگر، آشغال هایی را دوستداشتنی قلمداد میکند که با شرع و قانون و انقلاب اسلامی در تضاد است و البته فتنهگرانی که چند ماه کشور را به آشوب کشاندند را مردم مظلوم و عاشقپیشه و متوهمانه مامور نظام را بهمثابه مامورین ساواک و ... معرفی میکند. هیچیک از این اخبار ممکن است در نگاه اول، چندان مهم به نظر نرسند و در میان مخاطبان، جایگاهی پیدا نکنند، اما تجمیع همین موارد کوچک، تصویر بزرگی بهدست میدهد که متأسفانه، حاکی از ضعف یا به تعبیر دقیقتر، بیعرضگی نهادهای مسئول ماست.
1. اولین و مهمترین نکته، محترم نبودن قانون در ذهن بسیاری از افراد تأثیرگذار و بهاصطلاح چهره در جامعه ماست. سلبریتیها فکر میکنند چون پول و شهرت دارند اجازه دارند هر کاری که میخواهند بکنند و به تعبیر بهتر معتقدند پول و شهرت، امنیت میآورد. این فرضیه متأسفانه با عملکرد بسیار ضعیف دستگاههای نظارتی و اصناف حرفهای، در اذهان بسیاری تثبیتشده است. از باب نمونه تبلیغات دارویی ناصحیح در انگلستان در صفحات شخصی چهرهها، میتواند برای آن چهره تا دو سال زندان به همراه داشته باشد، یا منتشر کردن تصویر یک مامور قانون به نیت تهدید و یا تحقیر او، دارای چه عنوانی خواهد بود؟ شخصا بر این باورم که در مورد اخیر، به جهت آنکه نهتنها شخص مامور، بلکه جایگاه و حیثیت قانون مورد تعرض قرارگرفته و جنبه عمومی دارد، حتی دادستان میتواند بهعنوان مدعیالعموم به پرونده ورود کند.
2.اینکه چرا جامعه ما، به سمت محور شدن برخی چهرههای کمسواد و کمبهره از فضایل اخلاقی و انسانی پیش میرود، بحث مفصلی است.
این بلایی است که سالها پیشازاین، بر سر بسیاری از جوامع غربی و یا متمایل به غرب آمده و امروز، متأسفانه و در غفلت مسئولان، در برخی لایهها بر سر فرهنگ ایرانی میآید. خلاصه آنکه هر جامعه، نیاز به الگو و قهرمان دارد و سالها و دههها، مبارزین و چهرههای چپ و ضد سرمایهداری، الگوها و قهرمانان جوامع بودهاند. دولتها و نظریهپردازان تفکر لیبرالیستی حاکم بر غرب، سالها برای حذف چنین قهرمانانی از افکار مردم و بهویژه جوانان و نوجوانان تلاش کردهاند و برساخت اجتماعی بازیگر، خواننده و ورزشکار بهعنوان قهرمان و ترسیم چهرهای از او که یکبهیک افعال و گفتارش برای عموم جذاب باشد محصول نظام سرمایهداری دهههای گذشته است. اگرنه، کیست که نداند کشوری که هزاران دانشمند و اندیشمند و شهید و قهرمان ملی و نویسنده و ادیب و چهره کشوری و جهانی مطرح در حوزههای مختلف دارد و دارای یکی از غنیترین و کهنترین گنجینههای فرهنگی روی کره خاکی است، چه نیازی به الگوهای ساختگی دارد؟
3.تاکید و تقویت سرگرمی بهعنوان یک هدف و ترویج اخبار زرد که در کشورهای غربی با برنامه و بهعمد، در حال اجراست، در کشور ما از سر جهل و نابلدی برخی دستاندرکاران در حال پیادهسازی است. چهرههایی که در همهچیز، از سیاست گرفته تا آسیبهای اجتماعی ورود میکنند و هیچوقت، مسئولیتش را هم نمیپذیرند. چهرههایی که علاوه بر مشکل پیشگفته، برای دیده شدن یا به هر دلیل دیگر، با نمایش زندگی ناصحیح و تجملی خود، سبک زندگی غربی را هم به میان جوانان تأثیرپذیر میکشانند. نکته مهم آن است که اگرچه عملکرد سلبریتی ها، مسبب بسیاری از مسائل پیشگفته است، اما خود آنها علت اصلی نیستند. آنها، غیر از مخاطبانشان، خودشان هم معلول ضعف و بیعرضگی دستگاههای قانونی، نظارتی، فرهنگی و رسانهای هستند. پیش و بیش از هر چیزی تحرک و پویایی دستگاههای متولی لازم است تا اعتبار مجموعههای حاکمیتی خدشه بیشتری نبیند و باید پذیرفت گناه کسانی که این دست افراد را با عدم برخورد مناسب، نسبت به ارتکاب خطاهای گوناگون متجری میکنند، کمتر از مرتکبین نیست و بهنوعی بهترین انگیزه به آنان را همین افراد میدهند.
منبع: فارس