به گزارش حلقه وصل، هفتمین جلسه از فصل سوم قرار سهشنبههای انتشارات شهید کاظمی با آئین رونمایی و معرفی کتاب «شبیه» بهقلم فائضه غفارحدادی و حضور حجتالاسلام محمدرضا جوان آراسته بهعنوان کارشناس، برگزار شد.
غفارحدادی نویسنده کتاب «شبیه» در این جلسه درباره علت نگارش این کتاب گفت: اگر بخواهم درباره مسیر نوشتن کتاب صحبت کنم، باید به ۱۵ سال قبل برگردم. در واقع جرقه نوشتن این اثرغربت و مظلومیت پیامبراسلام (ص) بود که در عمره دانشجویی آن را لمس کردم.
نویسنده کتاب خط مقدم افزود: به واسطه آن جشنواره به یک کارگاه آموزشی دعوتم شدم که در آن اساتید بزرگی حضور داشتند. و این نقطه عطفی شد برای من درباره یادگیری اصول داستاننویسی دینی. چند سال از این ماجرا گذشت. حدوداً دو سال پیش که آقای مجید قیصری، برخی از داستانهای جشنواره را بهصورت یک مجموعه داستان با عنوان «بوی گرم شکوفههای بادام» چاپ کردند. داستان من هم با عنوان «فرشتگان بوی گل سرخ میدهند» در آن مجموعه چاپ شده بود. یکی از اساتیدم بعد از خواندن آن با من تماس گرفتند و ترغیبم کردند که این داستان را به رمان تبدیل کنم. ابتدا مخالفت کردم. ولی کم کم سوژه افتاد توی ذهنم و هی پرورش پیدا کرد. کم کم دیدم نمیتوانم ننویسمش! از اول سال ۱۴۰۰ تحقیق و پژوهش و کار جدی در این زمینه را شروع کردم.
حدود دو ماه آماده سازی طرح داستان طول کشید و ده ماه نگارش خود رمان. این نوشتن ده ماهه بهصورت مستمر و هر روزه بود و تمام تلاشم این بود که پرداختن به پیامبر مستقیم و از طریق بازخوانی قصههای مرتبط با ایشان نباشد. بلکه اثر و رد و نسبت ما انسانهای معاصر را با پیامبر بررسی کند که امیدوارم موفق شده باشم.
محمدرضا جوان آراسته با اشاره به این نکته که کسی که میخواهد بنویسد لاجرم باید از تجربههایش بنویسد افزود: نمیتواند از تجربههای نداشته بنویسد؛ چون اکثراً کم تجربهایم و برای نوشتن با چالش مواجه میشویم. برخی از اساتید میگویند: بروید تجربه کنید و محیط اطرافتان را دقیقتر ببنیید، اگر دقیقتر ببینید، تجربههای تازه بهدست میآورید. یا اگر میتوانید، مرزهای جدیدی را در زندگیتان باز کنید، کارهای نکرده را انجام دهید و چیزهای ندیده را تجربه کنید. بنابراین هرچه که میخواهیم بنویسیم باید از ما باشد. درک، لمس و زندگی کرده باشیم. جز این هیچ وقت یک اثر خوب خلق نمیشود.
وی گفت: ما اهل بیت را نمیشناسیم و جهان ما با جهان آنها منظومهها فاصله دارد. از زندگی آن بزرگواران جز چند نام و چند اتفاق، چیزی دیگری نمیدانیم. بهجهت دانشی چیز خاصی نمیدانیم. بهجهت معرفتی هم احتمالاً همینطور است. بنابراین با این شرایط نسبت به ائمه چیزی نمیتوانیم بنویسیم. باید این مسیر را اینطوری ببینیم که بهعنوان یک کار، خودمان را موظف کنیم که یکبار در زندگیمان درباره یکی از معصومین بنویسیم. بههمین خاطر برای اینکه بنویسم، ناچارم آن انسان را بفهمم. ناچارم زندگیاش را خارج از احادیث و وقایع تکرار ی، یکبار بازخوانی کنم. ناچارم به وجوه انسانی آن معصوم دقت کنم. به زندگیاش با مردم دقت کنم. به جنبههای واقعی و قابل روایت زندگیاش دقت کنم. همه اینها مرا به آن معصوم نزدیک و معرفتم را بالا میبرد و آنوقت میتوانم ذرهای بنویسم.
جوان آراسته در ادامه افزود: فکر میکنم برای ما که قلم دست میگیرم، این مسیر یک مسیر سلوکی میشود. مسیری میشود که بهواسطه آن میتوانیم اهلبیت را بشناسیم. البته تا الان باید به مثابه یک مسلمان آن بزرگواران را میشناختیم؛ ولی کمکاری کردیم.
کتاب «شبیه» رمانی با هسته مرکزی آخرین پیام اسلام حضرت محمد (ص) که در زمان حال اتفاق میافتد و مخاطب را در عصر ظهور و قبل از ظهور با خود همراه میکند. این کتاب در ۲۶۸ صفحه در پاییز ۱۴۰۱ و به قیمت ۶۵ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.