
سرویس حاشیهنگاری: سومین روز از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینما گالری ملت با اکران فیلمهای «ناگهان درخت» ساخته صفی یزدانیان، «قصر شیرین» رضا میرکریمی و «سمفونی نهم» اثر محمدرضا هنرمند پیگیری شد.
ناگهان درخت، شاید بی سروتهترین فیلم جشنواره فجر تا به الان بوده، به طوری که بسیاری از بینندگان این فیلم یا سالن را ترک کردند یا مشغول چرت زدن در سالن سینما بودند. شاید یکی از اساسیترین سوالاتی که درباره این فیلم وجود دارد و برای خیلی از بینندگان فیلم در پردیس سینما گالری ملت بی جواب ماند این بود که آیا واقعا فیلم هایی که انتخاب نشدند از این فیلم بدتر بودهاند؟ این فیلم آنقدر الکن و بدون محتوای مشخص و بیهدف است که برای منتقدین ارزش نقد فرمی هم ندارد.
اما فیلم بعدی که بسیاری از مخاطبان منتظر دیدن آن بودند «قصر شیرین» ساخته رضا میرکریمی بود. قصر شیرین از جنس همان فیلمهای همیشگی رضا میرکریمی است که تفاوت چندانی با گذشته ندارد. فیلمی با ریتم کند و چند پی رنگ ضعیف. این فیلم برخلاف «ناگهان درخت» مخاطب را تا انتهای فیلم با خود می کشد و پیش می برد و مخاطب را مجبور به ترک سینما یا چرت زدن نمی کند. فیلمنامه ضعفهای عمدهای دارد، روابط پدر و فرزندان و سیر تحول پدر(حامد بهداد) از منطق خاصی پیروی نمی کند. بازی دو کودک فیلم بسیار خوب از آب در آمده و باعث جذابیت فیلم می شود. و از این جهت که میرکریمی فیلم خلوتی ساخته که بدون حاشیه حرف خودش را می زند میتواند نکته مثبت فیلم باشد.
آخرین فیلمی که شب گذشته در پردیس سینما گالری ملت اکران شد «سمفونی نهم» ساخته محمدرضا هنرمند بود. فیلمی که کارگردان سعی کرده بود روال آن برخلاف فیلم های دیگر سینمای ایران باشد اما پرداخت ضعیف و داستان بی سروته از جذابیت آن کاسته بود. حمید فرخ نژاد اصلا نتوانسته بود بازی خوبی داشته باشد. اتفاقات کلیشه ای و کاریکاتوری در فیلم زیاد و گلدرشت بود. هنرمند شاید خواسته بود یک فیلم سوررئالیستی بسازد که ملغمهای از ملک الموت و کورش کبیر تا هیتلر و شاعره تاریخی ایران «رابعه کعب قزداری» و قتل امیر کبیر درست کرده بود برای بیان مقصودش که آن را بیشتر به یک طنز سطحی شبیه کرده بود تا یک فیلم سینمایی قابل تامل.