تاریخ انتشار: 17:47 - 29 دی 1397
کد خبر: 57021
احمد احمد؛

دیدار با مردی که خواب را از چشم ساواک ربود

می‌گفت یکی از همان روزهایی که به‌شدت شکنجه می‌شدیم، از شکنجه‌گر خواستم که برای قضای حاجت به دستشویی بروم. داخل دستشویی فقط رو به آسمان کردم و گفتم خدایا دیگر طاقتم تمام شده، واقعاً دیگر توان ندارم.