گروه جهاد و مقاومت حلقه وصل - آنچه در ادامه میخوانید، گفتگویی با امیرشهریار امینیان، مدیر عامل مجمع ناشران دفاع مقدس است که در حاشیه سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران انجام شده است.
نظر شما در خصوص لزوم برگزاری نمایشگاه به صورت فیزیکی و حضوری پس از دو سال وقفه کرونایی چیست؟
من از۳ منظر عنوان؛ فعال فرهنگی، مدیر گروه مطالعات اندیشهورزان و مسئول مجمع ناشران دفاع مقدس پاسخ شما را میدهم.
از منظر انتشاراتی و جامعه نشر به اعتقاد من برگزاری نمایشگاه بهصورت حضوری و توامان بهصورت مجازی یک اتفاق مبارکی است که موجب تقویت سطح درسترسی و انتخاب بهتر کتاب برای مخاطب و استفاده از ظرفیتهای ممکن در توسعه فرهنگ کتابخوانی میشود. اگر ناشر فعالیتهای فرهنگی خود را تقویت کند و برنامهریزی مناسب برای تبلیغ و ترویج کتاب خود در فضای مجازی داشته باشد قطعا میتواند حضور موفقی در این عرصه داشته باشد. عمده ویژگی نمایشگاه مجازی استفاده از ظرفیتهای اجتماعی خاصه در حوزه این فضا برای هدایت کردن مخاطب بهسمت کتابهایی است که ما در نمایشگاه مجازی عرضه میکنیم.
از جهت دیگر در همان پیوند میتواند مخاطبان خود را ارجاع بدهد به نمایشگاه حضوری. و بنابراین آن دسته از مخاطبانی که به جهت دوری راه، مسائل مربوط به کرونا، هزینههای حضور در چنین رویکردی یا مسائل شخصی و خانوادگی امکان حضور ندارند طبیعتا الویتشان نمایشگاه مجازی است. اما نمایشگاه حضوری هم جذابیتهای خاص خودش را دارد .اولا اینکه بعد از دوری دو ساله برگزار میشود. و صرفا دیگر جنبه ارتباط مخاطب و ناشر ندارد بلکه بستری است برای تعاملات بین نشری، ارتباط تشکلات با یکدیگر، تعاملات درون صنفی و ...
در حقیقت شما در یک بستر عمومی میتوانید شاهد مجموعهای از آثار موجود باشید و نگاهی داشته باشید به رویدادهایی که در حوزه کتاب در حال وقوع است. چه در حوزه تولید که شامل تحولات در فیزیک کتاب اتفاق افتاده مثل؛ طراحی جلد، صفحهبندی، ... و چه در حوزه تألیف. و برنامههایی که برپا میشود مثل جنش امضاء، رونماییها ، نشستها و ...
در کل بهعنوان یک تولیدکننده رابطه جامعه و مردم را در مواجهه با کتاب و نمایشگاه کتاب چگونه دیدید؟
نمایشگاه برای مردم هم بهعنوان یک تفرجگاه فرهنگی، و هم بهعنوان محلی برای سپری کردن اوقات فراغت به شکل هدفمند مفید فایده است.
از نظر شما یک نمایشگاه مطلوب چه ویژگیهایی داشت؟ در خصوص نمایشگاه فروشگاهی و نمایشی چه نظری دارید؟
ما همچنان با نمایشگاه مطلوب فاصله داریم. در یک بستر کلی آنچه بهعنوان نمایشگاه مطلوب تعریف میشود با آنچه بهعنوان فروشگاه مطلوب مطرح میشود، فاصله دارد. ولی عملاً با توجه به فضای فرهنگی که در کشور ما است و نوع سلیقه اجتماعی که ما در حوزه فرهنگ داریم به اعتقاد بنده جدا کردن این نمایشگاه نمایشی و فروشگاهی از یکدیگر زیاد امر پسندیدهای نیست. خیلی از اوقات برخی دوستان نظرشان این است که نمایشگاه باید محل نمایش کتاب باشد و تبلیغاتی باشد در جهت تقویت ترویج و تقویت توزیع و زیرساختهای نشر. اما در فرهنگ ما خرید، بخشی از نمایشگاه ما است و نمیتوان آن را حذف کرد. ما با نمایشگاه مطلوب از این منظر فاصله داریم که باید سازوکارهای نمایشگاه مجازی به قدری تقویت شده باشد و به قدری از زمینههای مختلف نیازهای مخاطب را مرتفع کند که در نمایشگاه حضوری مخاطب بیشتر برای دیدن بیاید. بیاید برای آگاه شدن از آنچه وی میز نشر است. دنبال انتخاب کتابهای مورد علاقهاش باشد. دنبال پیدا کردن زمینههای نو برای سیر مطالعاتی خوش باشد اما خریدش را از نمایشگاه مجازی کند. این امر ما را میبرد به سمتی که ابعاد فرهنگی نمایشگاه را به شدت تقویت کنیم. به سمتی که ناشرها در نمایشگاه، آثار با کیفیتتری را برای عرضه بیاورند و نسبت به تقاضا و نیاز مخاطب جدیتر نگاه کنند. و برنامهریزی بهتری برای برداشت محصول در سالهای بعد داشته باشد
وقتی شما تمام هم و غمتان در فضای غرفه، فروش باشد و اینکه بتوانید کتابتان را بهترین شکل به مخاطب ارائه بدهید قطعا از یکسری مسائل غافل خواهید شد مسائلی چون: ارتباطگیری با نویسنده خودتان در نمایشگاه، ارتباط با دیگر سازمانهای نشر و ...
در حقیقت یک ناشر باید فضایی داشته باشد برای شناخت استعدادهای نو، برای کادرسازی و ... یعنی از نمایشگاه بتواند فضاهای جدیدی برای نشر خود استفاده کند. منتهای مراتبط از آنجایی که نمایشگاه کتاب تهران در قاعده حضورش عمدتا بهسمت بازار فروش حرکت میکند، این امکانات نیست و شما میبینید یک ناشر در یک غرفه در ۲۰ دوره در یک وضعیت شرکت میکند. حتی از نظر تحول در شمارگان نشر، هیچ اتفاقی برایش رخ نداده است. حتی از لحاظ فیزیک کتاب نتوانسته ظرفیتها را کشف کند آنقدر که حواسش به فروش کتاب بود.
پس این قضیه که نمایشگاه مطلوب باید ظرفیتهای جدید نشر را در اختیار ناشر قرار دهد و فرصتهای جدیدی برای نشر خلق کند این امری بدیهی است و بهخاطر اینکه این ضعف پوشش داده شود و حل شود حداقل باید دو اتفاق بیافتد. یکی در قواعد و رویهها و شیوهنامههای حضور نمایشگاهی که هر ناشری که در نمایشگاه شرکت میکند دارای یک پیوست فرهنگی و برنامه جنبی باشد که به تقویت سازو کار نشر ختم شود دوم از لحاظ فروش تا حدی خیالش راحت باشد. یعنی به این مجبور نباشد که صرفا پای غرفهاش بیاستد که اثرش را معرفی کند. برای اینکه امکان دوم فراهم شود، نمایشگاه مجای میتواند ایفای نقش کند.
آیا نمایشگاه مجازی را عاری از معایب و مضرات میبینید؟
خیر. قطعا علاوه بر فواید مضراتی هم درد. یکی از عیوب اساسی نمایشگاه مجازی این است که شما نمایشی متوازن و متعادل از آثار در نمایشگاه مجازی نمیبینید. یعنی مخاطب برحسب نیازهای از پیش تعریف شده خودش وارد فروشگاه مجازی میشود. برای نیازهای جدیدش هم یا از نیازهای از پیش تعریف شده پیروی میکند یا سراغ ناشرهای بِرَند میرود. یعنی مخاطب بهمحض اینکه وارد نمایشگاه مجازی میشود یک سلسهای از نیازها دارد که به آن علت وارد شده اشت. اگر دنبال آثار آموزشی باشد اول چیزی که به ذهنش میرسد ناشرهای بِرَند هستند. در حالی که در نمایشگاه حضوری مخاطب بهمحض ورود غرفهای را میبیند که شاید هیچ وقت توی ذهنش نبوده و ندیده باشید اما از آن غرفه خرید میکند. این امکان هنوز در بستر نمایشگاه مجازی فراهم نشده که مخاطب بتواند مجموعهای از ناشران را فارغ از اینکه برند هستند یا خیر در کنار هم ببینید.
نمایشگاه مجازی برای راحتی مخاطب دو راهکار باید داشته باشد اولا: نیازمند تنوعی از طبقهبندیها در صفحه اصلی است. انواع و اقسام رستهها و موضوعات که پیوستش برحسب یک توضیع متوازن باشد، مثلا ًدر حوزه کتاب میشود؛ الفبایی، موضوعی، .... و برحسب ناشر هم میشود؛ الفبایی، استقبال نمایشگاهی، تعداد آثار تولید شده، موضوعات و .... همه اینها نیازمندزیرساخت مجازی قوی به خصوص در حوزه برنامهریزی است. البته این دستهبندیها برای خود متولیان نمایشگاه مجازی وجود دارد و اگر وجود نداشت پایان نمایشگاه گزارشهای طبقهبندی شدهای راجع به موضوعات و ... ارائه نمیشد. مثلا چه تعداد بازدیدکننده داشته. چه نوع کتابهایی فروش بیشتری داشته و ... برای من مخاطب وجود ندارد. یک
دوما برنامههایی که ناشران در حوزه ترویج کتابشان قرار میدهند، یعنی همان تلاشی که در حوزه فروش در نمایشگاه حضوری انجام میدهند، این تلاش را باید بتوانند در فضای مجازی هم نشان دهند. که این مشکل هم مرتفع نشده است. و ما میبینیم بسیاری از ناشرها ترجیح دادند که در فضای مجازی فعالیت کنند و آمار فروش بالایی هم دارند.
پس نمایشگاه مجازی و حضوری باید یک پیوند از پیش تعیین شده و منسجم و مقوم داشته باشند. یعنی ضعفهای یکدیگر را بپوشانند. وجود هر دو در کنار هم ضرورت دارند.
با توجه به عبور از دوره ۲ ساله کرونا وضعیت اقتصادی ناشران و آسیبهایی پیش آمده را چطور ارزیابی میکنید؟
بیتردید این معضل تأثر منفی زیادی در کسب و کار نشر ایجاد کرده. در حوزه مجمع ناشران دفاع مقدس هم شاهد کاهش تولید بودیم بهخصوص در سال ۹۹ که بعد از یک دوره که ما به آمار بیش از ۱۶۰۰ عنوان در سال آن هم چاپ اول رسیده بودیم، در سال ۹۹ این رقم به ۱۲۰۰ عنوان کاهش پیدا کرد. البته دفاع مقدس تنها حوزهای است که تألیف بر ترجمه غلبه دارد. در واقع بیش از ۸۰ درصد کار تألیفی است و بیش از ۲۰ درصد بار تألیف حوزه ادبیات کشور بر دوش دفاع مقدس است. تألیف یک اثر در هر حوزهای مستلزم صرف زمان است. اینکه حوزه کسب و کار تحت تاثیر کرونا افول داشته یک بخشی مربوط به قدرت تولید ناشر است و بخش دیگر افزایش هزینههای جانبی است که بر نشر تحمیل شده و یک بخشی هم میزان قدرت و توانایی سبد خرید مخاطب ماست. و من امیدوارم که با رفع محدودیتهای کرونایی کاستی بسیاری از بخشها جبران شود.
ناگفته نماند که در حال حاضر نشر دفاع مقدس از فقدان کتابفروشیهای تخصصی و حتی حضور در ویترین عموم کتابفروشیها رنج میبرد. ما در شبکه کتابفروشی کشور علارغم تبلیغاتی که میشود تعداد بسیار محدودی ویترین در حوزه دفاع مقدس داریم و این عملا سطح دسترسی اجتماعی را کاهش میدهد.
یکی از راهکارهایی که برای افزایش سطح دسترسی در این سالها بود، برپایی نمایشگاههای کتاب بود. چه نمایشگاههای تخصصی و چه نمایشگاههای غیرتخصصی در ایام مختلف مثل دهه فجر، هفته دفاع مقدس و ... در طول سال.
متأسفانه باید گفت که همه فرصتهای نمایشگاهی در دوران کرونا قطع شد. یعنی مجوز برگزاری هیچ نمایشگاهی داده نشد حتی نمایشگاه ملی دفاع مقدس دو دوره است که برگزار نشده است. و این طبیعتاً به بازار نشر لطمعه میزند. ما در مجمع بعد از فروکش کردن موج کرونا یک طرح نامهای را شروع کردیم در قالب «به یاد من باش» در مراکز مختلفی که ظرفیت نمایشگاه کوچک دفاع مقدس را دارند و از این ظرفیتهایی که بتواند ضمن مراقبت شرایط کرونا معرف آثار هم باشد بهره میبرد که در سال گذشته در قالب طرحی بهعنوان «۸۰۰ نمایشگاه در ۸۰۰ نقطه استان تهران» ما تا بهمن ماه بیش از ۳۰۰ نقطه را پوشش دادیم. در متروها، روستاها، سازمانها، مراکز آموزشی، مساجد، حوزههای علمیه و ... که استقبال خوبی شد. الان خوشبختانه در همین نمایشگاه حضوری آمار بالایی داریم و عناوین زیادی زیر چاپ رفته است. البته به سطح مخاطب و سبد خرید مخاطب هم باید دقت کنیم. که به دلیل عوامل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی کوچکتر شده است. ما اعتقادمان بر این است که کتاب یک کالای اساسی است و نیازمند حمایت مستقیم از مخاطب است. اگرچه شکل و شیوه کار موضوع مهمی است اما حمایت از مخاطب نباید نادیده گرفته شود. ما نمیتوانیم به ناشر بگوییم که شما موظفید که فلان کتاب را با این قیمت کار کنید. فروش کتاب یک کسب و کار از نوع فرهنگی است. ولی برای تعدیل رنجهای مخاطب باید سیاستی اتخاذ شود و در این زمینه حمایتهای دولت بسیار ضعیف است و حتی در حد فراموش شدن است. یعنی یارانههایی که به این امر تخصیص داده میشود بسیار محدود است و به هیچ وجه کفاف نیاز مخاطب را نمیدهد. حتی اگر ما یارانههایی که در حوزه کتاب به اقشار دانشگاهی و اساتید و دانشآموزان را درنظر بگیریم، بخش وسیعی از جامعه که مخاطب عمومی ما هستند محروم است.
الان ملزومات نشر به نقطهای از گرانی رسیده که عملا تولید یک کتاب وارد فرایند بسیار دشوار شده است. و ناشران بسیاری از چاپ اُفسه رو آوردن به چاپ شمارگان، چاپ دیجیتال و ... درسته که این عملکرد عرصه کتاب و تولید آن را از لحاظ کمی بالا نگهداشته اما کمک چندانی به حوزه نشر نمیکند. به دلیل اینکه سوی دیگر کار که مؤلف است در یک رنج دائمی به سر میبرد و ما نتیجه این را میبینیم که نویسندگان ما اگر بخواهند تمرکزشان در حوزه تالیف باشد، از لحاظ معیشتی دچار مشکل میشود. در نهایت میبینیم که مجموعهای از آثار ترجمه شده وارد کشور میشود. آثاری که از طریق ماشینهای مجازی مثل گوگل ترنستل ترجمه شدند و یک ویرایش شدند و وارد بازار شدند.و این کار نه تنها ناشر را تنبل میکند بلکه فضای نشر را از رسمیت خارج میکند و تولید نیاز کاذب میکند. و مانع میشود که صنعت نشر بهعنوان قدرت پیش برنده فرهنگ ایفای نقش کند.
*الهام قاسمی