به گزارش حلقه وصل، نمایش «فصل شیدایی» در ماه مبارک رمضان برای مردم به روی صحنه رفته است اما نه آن صحنهای که همواره برای اجرای تئاترهای مرسوم بازیگران قدم به روی آن میگذارند. عوامل این نمایش خود صحنه آن را ساخته اند و با یک نگاه جدی تلاش کردند دست به روایت بزرگی از تاریخ بشریت بزنند، روایتی از حضرت «آدم» تا روایت هایی از جنس مردان مقدس در جنگ تحمیلی. آنها در این نمایش پای کشتی نوح را هم به میان کشیدند و در طراحی صحنه به کمیت ها تن ندادند.
«فصل شیدایی» هم ضعف دارد، جای نقد دارد، می توان در مورد درام در آن ساعت ها بحث کرد و نکات قوت آنرا به تماشا نشست اما از تمام این ها مهم تر این است که بدانیم چرا امروز تعداد افراد متخصص و هنرمندِ هنر شناس برای فعالیت در حوزه تئاتر های دینی کم شده است و چرا برخی از دوستان سرشناس پا به این عرصه نمیگذارند؟! از این رو با کارگردان «فصل شیدایی» سعید اسماعیلی به گفتگو پرداختیم که در پی میخوانید.
پیش از اینکه بحث را آغاز کنید بگذارید این سوال را بپرسم قرار بود بلیط این نمایش به به مبلغ 5 هزار تومان به فروش برسد اما بعد از مدتی اعلام شد که این هزینه برداشته شده است فکر نمی کنید جدا از این که برای این نمایش زحمت زیادی کشیده شده است و جزو کار های سخت و طاقت فرسا است باید هزینه هر چند کم از مخاطب دریافت میشد؟
این سوال را در سطح کلان باید پرسید و به پاسخش رسید، اما چه ایرادی دارد که تهیهکنندگان بلیت رایگان برای تماشاگران مهیا کنند. آن هم در کشوری که تالارهایی همچون وحدت سوبسیدهای خوبی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرند. در همین مسیر رایگان شدن بلیت نمایش «فصل شیدایی» نباید مسئله عجیب و غریبی باشد.
فرهنگ تفکر افراد را میسازد
حامی فرهنگی نمایش «فصل شیدایی» به این نتیجه رسید که موضوع و مفهوم این نمایش آنقدر مهم است که میتوان شرایط ویژهای برای آن در نظر گرفت. به همین جهت این اقدام ستودنی را انجام داد. همه ما میدانیم که در این کشور پول و هزینههای زیادی به هدر میرود در نتیجه وقتی حمایتکننده فرهنگی چنین اقدامی را انجام میدهد باید مورد تشویق قرار بگیرد. چطور دولت و مدیران برای خوراک جسمی همچون نان سوبسید در نظر میگیرند اما در ارتباط با خوراک فرهنگی جامعه آن هم از نوع مذهبی و اعتقادیاش کوتاهی میکنند دقت داشته باشید که در فرهنگ فکر افراد ساخته میشود. حامی فرهنگی این نمایش دل دریایی دارد و علاقمند بود تمام مردم جامعه بتوانند از چنین نمایش ویژهای بهرهمند شوند.
فکر نمیکنید رایگان کردن بلیت نمایش این شبه را ممکن است به وجود بیاورد که میخواهید تعداد تماشاگرانتان را افزایش دهید و نمایش با استقبال خوبی روبهرو شود؟
با توجه به شرایط و مکان اجرایی این نمایش گمان نمیکنم رایگان شدن بلیت برای دیدن آن ایجاد انگیزه کند همانطور که میدانید محل اجرای این نمایش در مرکز شهر قرار ندارد و همچنین شرایط اجرایی آن به گونهای نیست که تماشاگر احساس معمولی داشته باشد. در نتیجه مسئلهای که باعث استقبال مخاطبان میشود برخاسته از میزان انگیزه آنها نسبت به معقولات معنوی است.
همانطور که میدانید برای نمایشها و حتی فیلمهای از این دست که مورد استقبال قرار میگیرند اصطلاحاتی به کار برده میشود مانند این که از تماشاگر اتوبوسی استفاده میکنند.
متاسفانه الفاظی از این دست که برای فلان نمایش از تماشاگر اتوبوسی استفاده میکنند حرفهای بیربطی است که ارزش کار را زیر سوال میبرد افرادی از این دست را باید به حال خود گذاشت تا هر چه میخواهند بگویند مهم آن چیزی است که در واقعیت وجود دارد و دیده میشود.
به حال برخی فقط باید تاسف خورد
بگذارید سوالی را بدون تعارف مطرح کنم ساختن چنین نمایشی کار سختی است و تعداد افرادی که به این سمت گرایش دارند نیز محدود است از طرفی تعداد زیادی از جامعه تئاتری از این که خود را درگیر چنین نمایشهایی کنند پرهیز دارند و تلاش میکنند که برچسب فعالیتهای دینی به روی آنها نخورد نظرتان در ارتباط با فضای موجود چیست؟
من جز تاسف حرفی برای گفتن ندارم جمعیت تئاتر ما دوست ندارد که به عنوان افرادی که در حوزههای ارزشی دغدغهمند هستند شناخته شوند و کاملا در رفتار آنها واضح است که تلاش میکنند از این فضا فاصله بگیرند به همین دلیل جز تاسف خوردن کاری نمیتوان انجام داد.
اجرای نمایشهایی از جنس اروتیک برای عده ای افتخار است
متاسفانه بحث به این جا ختم نمیشود علاوه بر اینکه چنین رفتاری از جانب این گروه خاص دیده میشود آنها تلاش میکنند تا با اجرای نمایشهایی نه تنها ارزشهای دینی را نادیده بگیرند بلکه ارزشهای اخلاقی و انسانی نیز کنار گذاشته میشود.
اساساً فحش دادن به روی صحنه و رفتارها و کلماتی که از جنس اروتیک هستند فضای بسیاری از نمایشهای ما را در برگرفته است جالب است که این دوستان با افتخار هم نمایشهایی از این دست را اجرا میکنند. فضاهای اروتیک، ارتباطات آنچنانی و چهرههای آنچنانی جزو افتخارات برخی جماعات تئاتری است و به خود میبالند که اینها را در آثارشان به نمایش میگذارند و اصولا علاقهای هم ندارند که برای آرمانها و ارزشهای این سرزمین و مردمش گامی بردارند. در حقیقت تلاش میکنند خود را یک فرد دیندار و یا متعلق به گروههایی از این دست نشان ندهند.
تشویق هم کیشانی که توهم آور است
در اغلب نمایشها بسیاری از رفتارهای غیر اخلاقی دیده میشود گویا برای نشان دادن مفهوم و معنی اثر نمایشی و رسیدن به یک خلق هنری باید متوسل به آنچه غیر از هنر است شوند.
موافقم. این افراد با افتخار هم اعلام میکنند که تئاتری هستند و مورد تشویق عدهای محدود که هم کیش خود هستند قرار میگیرند قطعا این شرایط توهم را برای هر فردی که باشد به وجود میآورد. چرا باید برخی از افراد هر حرف و رفتاری که دوست دارند به روی صحنه تئاتر بزنند و یا انجام دهند؟!
برخی دیندارها از ترس طرد شدن تغییر مسیر دادهاند
در میان اهالی تئاتر این روند را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه طی این سالها این روند شدت گرفته است و افرادی هم که خود را دیندار میدانند سخت تحت تاثیر فضای غالب تئاتر و افراد آن قرار گرفتهاند و مسیر خود را تغییر دادهاند. این جماعت محدود باعث شدهاند که علاقمندان به حوزههای ارزشی گمان کنند که اگر در این شرایط به کار خود ادامه دهند از جانب آنها طرد خواهند شد و قطعا این مسئله موجب آزرده خاطر کردن آنهاست.
عدهای در فضای هنر دینداری را انگ میدانند
چیزی که باید به آن دقت داشت این است که اگر دوستان طبق میل شخصی علاقهای به فعالیتهای دینی در عرصه نمایش ندارند نمیتوان آنها را سرزنش کرد؟
با یک نگاه کلی به جامعه تئاتری به راحتی میتوان به این سوال پاسخ داد بسیاری از دوستان در واقع به انجام فعالیتهای دینی علاقه ندارند این به خودی خود ایراد نیست اما چیزی که باعث تاسف است این است که در خلاف این جهت تلاش میکنند تا در بین اهالی که خود را تئاتری مینامند حرکت کنند و طوری رفتار میکنند که انگ دینداری به آنها نخورد. عدهای دینداری را برای خود در بین دوستانشان انگ میدانند.
برخی هم گمان میکنند تا برچسب دینداری که بر روی آنها میخورد توسط عدهای که نبض تئاتر را در اختیار دارند کنار گذاشته میشوند این طرز تفکر منطقی است؟
افرادی از این دست باید بسیار حقیر و بدبخت باشند که فکر کنند اگر دینداری به روی آنها برچسب شود از جامعه تئاتری دور میافتند یا کنار گذاشته میشوند. نباید تعارف داشته باشیم و باید صراحتا گفت که عدهای دینداری را بیکلاسی میدانند. افرادی از این دست این واژگان و جملات را بر زبان نمیآورند اما در رفتارشان و نوع نگاهشان به افرادی که دغدغهمند هستند مفهوم این چنینی میرسانند.
برخی با رسانهای کردن مطالبشان خود را روشنفکر جلوه میدهند
البته نمیتوان تمام انتقادهای خود را دائما به جناحهای مختلف داشته باشیم باید کمی خودمان و افرادی که دغدغه موضوعات ارزشی دارند را به نقد بکشیم. یکی از موضوعاتی که باعث میشود جبهه مقابل احساس برتری و روشنفکری داشته باشد این است که دوستانِ معتقد، مذهبی و ارزشی ما در حوزههای نظری و هنری در برخی مواقع از آگاهی و سواد کمتری برخوردار هستند و بیشتر شور هنری دارند، این خود میتواند نقطه ضعفی باشد برای اینکه آنها رفتار و تفکر غلط خود را برتر بدانند.
البته با بخشی از صحبتهای شما که درست هم هست موافقم. اما باید این نکته را در نظر گرفت که جبهه مقابل هم در این حوزهها صد در صد تکمیل نیست و دارای ضعفهای زیادی هستند که میتوان در موردش صحبت کرد اما آنها با رسانهای کردن بسیاری از مطالبشان خود را روشنفکر و شبهروشنفکر جلوه میدهند.
به جای بایکوت یکدیگر اعتقاد مخالفمان را تاب بیاوریم
با شما موافق هستم اما نکتهای که وجود دارد این است که باید وارد نقد جدی خودمان شویم.
قطعاً برای پیشرفتی که در نظر داریم باید این اتفاق رخ دهد حوزه هنر فراز و نشیب زیادی دارد در حوزه تئاترهای دینی هم اتفاقهای خوبی افتاده است. طی این مدت شاهد نمایشهای خوب و همچنین ضعیفی بودهایم. به نظر میرسد باید کمی در برابر اعتقادهای مخالف یکدیگر تاب بیاوریم و تحملمان را بالا ببریم نه اینکه به بایکوت یکدیگر پناه ببریم.
خوراک فرهنگی مردم آنچیزی نیست که امروز در نمایش ها اتفاق میافتد
در مجموع شرایط تئاتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به اینکه شخصا در بازه زمانی پستهای مدیریتی در تئاتر داشتهام باید بگویم با فضاهای دوستان بسیار آشنا هستم. تئاتر هنر نخبگان و روشنفکران است و باید اینگونه هم باشد اما متاسفانه وقتی به جمع آنها ورود پیدا میکنیم درمییابیم که اینگونه نیست. باید بپذیریم خوراک فرهنگی مردم آن چیزی نیست که دوستان در نمایشها و تئاترهای خود تولید میکنند فضاهایی که در تئاتر و نمایشهای این دوستان به وجود آمده برای خود و دوستانشان جذاب است افرادی که هم از این نمایشها استقبال میکنند تقریبا آنهایی هستند که یکدیگر را دوره کردهاند.
عدهای گمان میکنند تئاتر فضای شخصی آنها است
در حقیقت با شعار تئاتر برای همه همچنان فاصله داریم.
واقعا برای این شعار که تئاتر برای همه است چقدر کار شده؟! تئاتر برای همه یعنی اینکه جدا از اینکه تمام مردم بتوانند به نمایش تئاترها بیایند، نمایشها از دغدغههای مردم فرهنگ و اخلاقی که برای آنها مد نظر است سخن بگویند. چقدر از فرهنگ مورد نیاز مردم در نمایشهای موجود لحاظ میشود؟ عملاً آن چیزی که در تئاتر اتفاق افتاده است برعکس شعاری است که از آن صحبت میکنیم. این دوستان تئاتر و فضای تئاتر را برای خود تبدیل به یک فضای شخصی کردند.
منبع: فارس